بازگشت مجاهدین خلق، مخالفان غیر مردمی ایران
مدت زیادی است که سازمان مجاهدین خلق بدنبال بهبود چهره اش است. چند سال بعد از ان که در 1997 در فهرست سازمان های تروریستی قرار گرفت، خشونت را کنار گذاشت و فعالانه به همکاری با سرویس های سری امریکایی پرداخت.» کوویل توضیح می دهد که « مجاهدین به طور مؤثر و کارآمدی با سرویس های سری امریکایی همکاری کردند و به آن ها اطلاعاتی دادند که از عواملشان در داخل کشور درباره برنامه هسته ای ایران به دست آورده بودند. »
پشت پرده خروج مجاهدین از لیست تروریستی
دلیل ظاهری آمریکا برای خارج کردن MEK از لیست، این است که آنها اقدام به سرنگونی حکومت فعلی در تهران کردهاند. افرادی هم مثل ژنرال شلتون متذکر شدهاند باید از MEK دفاع کرد، چرا که بازی روابط آمریکا-ایران، بدون نتیجه است.ری مکگاورن یک فعال سابق سیا در رابطه با سازمان چنین میگوید: «چرا آمریکا با سازمانهایی مانند MEK همکاری میکند، من فکر کنم چون آنها در محل هستند و به این خاطر که حاضرند برای ما کار کنند.
باز هم رجوی ها سخنگوی اسرائیل شدند
رجوی های وطن فروش در ادامه سیاست نوکری برای غرب و اسرائیل، در دستگاه های تبلیغاتی خود به جشن و پایکوبی برای تجاوز نظامی اسرائیل به خاک سودان که خلاف تمام قوانین بین المللی است پرداختند. آنها هم صدا با اربابان صهیونیست خود تحت این پوش مسخره و ابلهانه که کارخانه ای که مورد حمله قرار گرفته سلاح های ایرانی می ساخته، این جنایت و نقض قوانین بین المللی را توجیه می کنند.
استفاده ابزاری آمریکا از قانون
راتنر: ما در شکل خوبی نیستیم. ما اساساً یک قانون داریم که به رئیس جمهور اجازه میدهد گاهی اوقات بهوسیلهی این دادگاه مخفی، گاهی اوقات از طرف خودشان، درگیر شنود تلفنی بدون مجوز شهروندان آمریکایی شوند. البته برای افراد خارجی که شهروند نیستند این کار همواره مجاز است و این کاری است که انجام میدهند. اما همین الان من میگویم که مکالمات ما در ایالات متحده بهوسیلهی آن چه که باید قانون اساسی ما میشد، تماماً بدون حفاظت است.
مجاهدین غیر از جاسوسی و ابزار ترور برای آمریکا کاربرد دیگری ندارند
اگر مجاهدین واقعا خشونت و ترور را کنار گذاشته بودند باید بعد از آنکه آمریکا آنها را از لیست گروه های تروریستی خارج کرد، می آمدند و گذشته خود را نقد می کردند و از جنایات و خیانت هایی که علیه مردم ایران و عراق انجام داده بودند اظهار ندامت می کردند، نه تنها اینگونه نشد بلکه آنها مخالفت با جمهوری اسلامی را پررنگتر کردند.
فعالیتهای فرقۀ رجوی در اروپا و آمریکا
در طی بیست سال اخیر، ایدئولوژی سازمان مجاهدین آنچنان در سیر سراشیبی اضمحلال قرار گرفت و به سمت استبداد و ایزوله شدن کامل رفت، که برای یک دهه (حتی برای هواداران خارج از تشکیلات خود)، جرأت بیان این نکته را نداشت که بگوید تغییر آرمان و ایدئولوژی و یا خط مشی داده است. تشکیلات رجوی پس از وارد شدن در بحثی بنام «انقلاب ایدئولوژیک» که اساس طرح آن جهت نهادینه کردن قوانین فرقه ای در مناسبات بود
یک موسسه آمریکایی: مجاهدین دلال جنگ می شوند!
«دیوید اسپیدی» در این مقاله ابتدا به لابیگری گسترده این سازمان تروریستی و خرید تنی چند از سیاست مداران آمریکایی برای خروج از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا (FTO) پرداخت.وی در ادامه افزود: دلیل ظاهری حذف نام سازمان مجاهدین خلق مستقر در عراق از سوی آمریکا (از فهرست تروریستی) این است که این (گروه) یک نیروی در تبعید است که خود را وقف از بین بردن نظام کنونی در تهران نموده است.
سوریه آغاز پروژه جدید همکاری سازمان با امریکا
این تمایل برای مداخله در امور سوریه و سپس دخالت، بلافاصله بعد از خشونت طلبی شورشیان سوری و هنوز زمانیکه سازمان در لیست حضور داشت از همان ابتدا شروع شد. جالب اینجا بود که نحوه ورود سازمان به این موضوع تفاوت حجیمی حتی با نظرات سایر گروههای خارجه نشین داشت و برجستگی موضعگیری سازمان، انطباق کامل رفتار آنان همانند ترغیب و تشویق کشورهای عربی و غربی و ایالات متحده برای دخالت نظامی بود.
سردمداران سیاست آمریکا به طور قانونی از تروریستها حمایت می کنند
آنها MEK را به عنوان یک گروه تروریستی در لیست قرار دادند. آنها در انقلاب ایران دخالت داشتند، با افراد آیتالله خمینی در افتادند، نهایتاً به عراق گریختند و نزدیک صدام حسین شدند. اما این واقعاً ماهیت این گروهی که من میخواهم دربارهشان صحبت کنم، نیست؛ ماهیت آن چیزی بود که اتفاق افتاد. در لیست سازمانهای تروریستی آمریکا قرار گرفت. این به چه معناست، یعنی شما نمیتوانید هیچگونه کمکی به آنها کنید، شما نمیتوانید هیچ چیزی را از این گروه بگیرید و شما نمیتوانید با این گروه همکاری کنید.
آیا مجاهدین به اهرم فشار آمریکا علیه ایران تبدیل می شوند؟!
این که بخواهیم مجاهدین را به واقع از معادلات آمریکا بر سر چالش اش با ایران نادیده بگیریم ساده انگارانه است؛ به این دلیل که اگر بپذیریم آمریکا حتی برای حل مسالمت آمیز چالش هسته ای اش با ایران نخواهد تن به گزینه نظامی بدهد، معنی اش این است که مجاهدین حداقل در کوتاه مدت می توانند به عنوان اهرمی سیاسی برای فشار به ایران بکار گرفته شوند. اینکه چنین محاسبه ای در عمل تا چه اندازه کارآمد و راهبردی خواهد بود، چندان مهم نیست؛ مهم این است که آمریکا تلاش می کند از تمام قابلیت ها و اهرم های سیاسی اش برای حل معضل هسته ای با ایران استفاده کند.
چرا مجاهدین از لیست سیاه خلق قهرمان ایران خارج نمی شوند؟
امریکا هم خوب می داند و تلویحا هم در روشنگری پیرامون خارج ساختن نام فرقه ی رجوی از لیست سیاه توسط اعضای وزارت خارجه اش گفته بود که امریکا صرفا در راستای منافع خودش به شکل صوری مجاهدین را از لیست بیرون آورده. و درادامه به شکل غیر مستقیم گفته بود سگ هار را هم اگر زنجیرش کنید مجبور به کف کردن درجا وزمین کندن بی حاصل می شود.
لیست گروههای تروریستی یا دستاویزی برای معامله با آنها
واقعیت این است که بسیاری از نومحافظهکاران از جمله مایکل رابین از این گروه نفرت دارند چرا که معتقدند متحد شدن با این گروه در مسیر تغییر حکومت ایران چیزی جز کوتهبینی نیست. برای رسیدن به منافع کوتاه مدت، خطر را قبول کردهاند، چرا که آنها نه تنها از پس ماموریت تغییر حکومت در ایران بر نمیآیند بلکه دخالت دادن آنها باعث میشود چنین هدفی برای سالها به عقب افتد.

