تلویزیون پیوند و مشق دمکراسی علیرضا میرعسگریدر دنیای امروزهر گروه، حزب یا سازمان سیاسی صحبت از دمکراسی و آزادی بیان و تحمل سخن منتقدان را میکند. تا آنجا که این سخنا ن بر روی کاغذ هستند حرفهای زیبایی است ولی عمل کردن به آن به نوع تفکر حاکم بر یک گروه و حزب سیاسی بستگی […]
تلویزیون پیوند و مشق دمکراسی
علیرضا میرعسگری
در دنیای امروزهر گروه، حزب یا سازمان سیاسی صحبت از دمکراسی و آزادی بیان و تحمل سخن منتقدان را میکند. تا آنجا که این سخنا ن بر روی کاغذ هستند حرفهای زیبایی است ولی عمل کردن به آن به نوع تفکر حاکم بر یک گروه و حزب سیاسی بستگی دارد.
در بین تمامی سازمانهای سیاسی و غیر سیاسی ایرانی این ضعف به نوعی به چشم میخورد ولیکن بحث مورد نظر من به طور مشخص سازمان مجاهدین است که در بین سازمانهای غیر سیاسی موجود به شکل غیر باوری تمامی اشکال سانسور و تهمت و موج ترور شخصیتی افراد مخالف با باورآنان را درنوردیده است.
در تمامی برنامه های صوتی و تصویری که زیر چتر سازمان مجاهدین با نامهای مختلف (شورای ملی مقاومت،سیمای آزادی و…) تولید میشود این نکته به چشم میخورد که هیچ جایی برای اظهار نظر مخالف وجود ندارد و گهگاهی هم که این موارد از دست سانسورچی های برنامه های تلویزیونی سازمان مجاهدین در میرود، مجری برنامه و یا دست اندر کاران آن فرد مورد نظر را مزدور وزارت اطلاعات و….. معرفی میکند و جای بسی تعجب که در همان برنامه ها دم از آزادی بیان و عقیده نیز میزنند.
متاسفانه این اندیشه دردرون سازمان مجاهدین نه یک روزه شکل گرفته و نه یک روزه از بین میرود و این تفکر که هیچ مخالفی حق اظهار نظر ندارد و تنها باید سر تکان دادن و تائید کرد توسط رهبری این سازمان و طی سالیان در درون این فرقه به شکلهای تئوری و عملی تحت عناوین مختلف به خورد اعضا و مسئولین سازمان داده شده و به همین دلیل حتی آن دسته از اعضای دست چین شده سازمان مجاهدین که به اروپا آمدند،به دلیل سر سپردگی بیشتر به این دستگاه و اندیشه های آن هیچ سخن مخالفی را حتی در بحث های ساده شخصی بر نمی تابند به سادگی بر آشفته شده و به فرد مخالف با عقیده خود حمله میکنند. متاسفانه مسئولین تبلیغاتی سازمان مجاهدین و خط دهنده اصلی این گروه ( خانم مریم رجوی) این نکته را در نظر نمی گیرند که تنها با پوشاندن کت و شلوار و زدن کروات به جای لباس نظامی به تن مجریان تلویزیونی و مصاحبه شوندگان نمیتوان دم ازآزادی بیان و دمکراسی زد.
ولی در کنار موج سانسور و شانتاژ تبلیغاتی در سازمان مجاهدین که تبلور اندیشه رهبری این سازمان است شاهد تولد یک برنامه تلویزیونی به نام تلویزیون پیوند توسط جداشدگان از این سازمان می باشیم که از نظر بنده یک رویداد تلقی میشود.
اشخاصی که به همت و تلاش آنان این برنامه تلویزیونی پا گرفته تمامی از اعضا و مسئولین سابق سازمان مجاهدین میباشند که اکثر آنان تجربه زندانهای جمهوری اسلامی و زندانهای رجوی را دارند و متاسفانه مدتها در درون این سازمان ضد دمکراتیک در مواضع مختلف به کار مشغول بودند ولی بعد از آگاهی و مقاومت در برابر اندیشه های ضد مردمی این سازمان از آن جدا شده اند. تا این قسمت مسئله حرف تازه ایی وجود ندارد ولی همین که گروهی از این جدا شدگان تصمیم میگیرند برنامه تلویزیونی را ه بیاندازند و حرف و سخن خود را با مخاطبان خود بیان کنند و از عملکرد خود درگذشته انتقاد کنند و جای بحث را برای مخاطبان خود نیز باز بگذارند به نظر من تولد یک جریان نوین در مبارزه با اندیشه های رجوی است.
من خود شخصا برنامه های تلویزیونی پیوند را از بدو تاسیس تاکنون به دقت نگاه کرده و به دست اندرکاران آن در دل احسنت گفتم چرا که حتی هر معاندی میتوانند با یک بار نگاه کردن به این برنامه دریابد که چگونه حتی منتقدان و مخالفین میتوانند حرف و سخن خود را بگویند و جای بحث برای تبادل نظر باز گذاشته شده است.
از نظر بنده مسئولین و دست اندرکاران برنامه تلویزیونی پیوند هر چند که در ابتدای راه هستند با برنامه خود بریک نکته تاکید میکنند و آن این نکته که برای مقابله و مبارزه با اندیشه رجوی باید اندیشه و تفکر نوین را جایگزین کرد وآنهم نه بر روی کاغذ و شعارهای تو خالی بلکه کاملا پراتیک.
در پایان جا دارد به تمامی مسئولین و دست اندرکاران تلویزیون پیوند تبریک گفت و این نکته را هم اضافه میکنم که هر چند که برنامه تلویزیونی پیوند حاصل تلاش دسته جمعی و تبادل اندیشه تمامی دست اندرکاران آن است ولی جا دارد که از تلاشها و اجرای قوی و موفق آقای بهزاد علیشاهی بطور مضاعف قدردانی کرد.

