رعشه مرگی که فراخوان دادگاه بر جان رجوی‌ها انداخته است

طبیعی است فرقه ای که توان رویارویی با قانون و حتی پاسخگویی به اعضای سابقش را ندارد با یک حکم دادگاه این چنین به تنش می افتد، هر روز یک ساز می زند و نمی تواند موضع ثابتی را پیش ببرد.

روز اولی که لیستی از سران فرقه رجوی در پی فراخوان دادگاه ایران منتشر شد طبق معمول ابتدا رجوی ها خفقان گرفتند و چند روز بعد واکنش ها شروع شد.

پس از آن بیانیه ای عریض و طویل منتسب به رجوی منتشر شد و با ادبیات هتاکانه، فحاشی و ترفندهای همیشگی از حکم دادگاه استقبال کرد و با فرار به جلو مضحکی تلویحاً گفت من هم به دادگاه خواهم آمد.

چند روز گذشت، رجوی‌ها فاز عوض کردند و این بار مریم قجر به میدان آمد با عریضه‌ای دیگر یک سری خزعبلات سرهم بندی کرد. اما این بار صد و هشتاد درجه عکس حرف های نخست که از اساس شرکت در دادگاه و دادخواهی را منکر شدند.

همه چیز را انکار کردند و گفتند چه دادگاهی؟ ما اصلا دادگاهی را به رسمیت نمی شناسیم. مردم و هشتاد میلیون ایرانی وکیل ما هستند….

اما مهم ترین و مضحک ترین نکته اشاره آن ها به این موضوع بود که گفتند ۸۰ میلیون ایرانی وکیل ما هستند. حالا سؤال این است کدام ایرانیان؟

ایرانی که تشکیل شده از چندین میلیون نظامی، کارمندان دولتی و خانواده های آنها، صدها هزار خانواده معظم شهدا که فرزندان و بستگان آنها به دست ارتش صدام حسین در جنگ تحمیلی شهید شدند؛ همان جنگی که با کمک دول خارجی و جاسوسی سازمان مجاهدین حمایت می شد. به این آمار اضافه کنید خانواده های ۱۷ هزار شهید ترور، چندین میلیون قشر جوان و نوجوان که این شانس را داشته اند حتی نام منفور فرقه رجوی را نشنیده باشند و نسل جدید هستند. اینها جمع هشتاد میلیون ایرانی هستند.

به یاد کمپین نیم پهلوی افتادم، با همه زوری که زدند فکر می کنم ۳۰۰ هزار حمایت جمع کردن با در نظر گرفتن این نکته که تمام هواداران سلطنت چه در ایران و چه در خارجه علیه مجاهدین هستند. به این آمارها هزاران خانواده مظلوم همان اعضای فرقه را هم اضافه کنید که سال ها در طلب دیدار و ملاقات با فرزندان گروگان گرفته خود رنج می کشند و رجوی دستورکشتن آنها را صادر کرد و به صراحت گفت اگر قدرت داشتم می گفتم همه خانواده ها را بکشید و به چاه بریزید.

حالا کدام خلق و جمعیت برای رجوی ها می ماند. در اغتشاشات سال گذشته و در نظرسنجی های ضعیف و غیرمعتبر خارجی هم به عدد جالب، یک هزارم درصد انتخاب فرقه برای حکومت بر ایران در بین ایرانیان برخوردم.

خوب توضیح بدهند کدام خلق؟ و کدام هشتاد میلیون حامی آنها هستند.

البته باید اشاره کرد که در همان بیانیه منتسب به روشنی تکیه گاه خود را اعلام کردند.

3 هزار و ۶۰۰ پارلمانتر اسبق و سابق و ۱۲۴ حاکم اسبق؛ آنهایی که می دانیم بازنشستگان عالم سیاست و کاسبان اقتصادی هستند. رجوی به صراحت گفت که پشتوانه اش، آنها و دول خارجی هستند. او که سال ها سرنیروهای خود را با این جمله کس نخارد پشت من شیره می مالید و لاف استقلال می زد و این تناقض گویی و بلوف های جور واجور باعث شد در انتها هر چه در کیسه داشتند بیرون بریزند.

تعدادی عکس های مجهول الهویه از هواداران خارجی و افراد محدودی با سر و روی پوشیده از داخل شدند کل حامیان فرقه و پرده ها افتاد. آخرین تیر ترکش رها شد. به کلی منکر شرکت دردادگاه و محکمه شدند و مدعی شدند محکمه ما در خیابان است.

همان حربه همیشگی یعنی قتل ،ترور و اقدامات ایذایی و وعده دادن به کشتار بیشتر، به هم زدن صحنه های قانونی و انجام اعمال غیر قانونی کاری که فرقه به دستور شخص رجوی چهار دهه است انجام می دهد.

طبیعی است فرقه ای که توان رویارویی با قانون و استدلال و حتی پاسخگویی به اعضای سابقش را ندارد با یک حکم دادگاه این چنین به تنش می افتد، هر روز یک ساز می زند و نمی تواند موضع ثابتی را پیش ببرد.

روزی از دادگاه و دادخواهی استقبال می کند و روزی دیگر از پارلمانتر و افراد خارجی استمداد می طلبد و با پرداخت هزینه های کلان به لابی های اجنبی اش حمایت و محکومیت می خرد و روزی دیگر عنان از کف می دهد، دمکراسی و راه حل سوم  ودادگاه بین المللی فراموش می شود و به سلاح و ریختن خون بیگناهان و خشونت پناه می برند

با استناد به همان مطالبی که از قول برخی جدا شدگان چندی پیش منتشر شد و بنا به تجربه، رجوی نه حالا و نه هیچ زمان دیگر جرئت ظاهر شدن در انظار عمومی و دادگاه که سهل هست حتی توان پاسخگویی و شرکت در یک مصاحبه زنده با خبرنگاران را هم ندارد. او به خاطر فرار از پاسخگویی و اعمال به شدت جنایت کارانه و خیانت کارانه‌ای که مرتکب شده تا آخر عمر ننگین اش در سیاهی و پستی پنهان می‌ماند.

یادداشت از: مریم سنجابی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا