مجاهدین و دوران ” واو ” شدن های مستمر!

در تشکیلات رجوی اصطلاحاتی رایج است که برای افراد عادی جامعه بسیار عجیب و بعضا شگفت آور است ، از جمله آنها واژۀ ” واو  شدن” است! ” واو ” شدن به معنی ” وا رفتن ” یا همان ” وارفتگی ” است. این عبارت چه زمانی بکار میرود؟ مواقعی که عمدتاً در اخبار سیاسی […]

در تشکیلات رجوی اصطلاحاتی رایج است که برای افراد عادی جامعه بسیار عجیب و بعضا شگفت آور است ، از جمله آنها واژۀ ” واو  شدن” است!

” واو ” شدن به معنی ” وا رفتن ” یا همان ” وارفتگی ” است. این عبارت چه زمانی بکار میرود؟ مواقعی که عمدتاً در اخبار سیاسی سازمان همه دنبال یک موفقیت و جادۀ هموار و بی دردسر هستند ولی به ناگه متوجه می شوند که نه تنها راه ساده نیست بلکه مسیر پر از چاله و حفره های عمیق است که فکرش را هم نمیکردند.

هم خودم و هم تمامی کسانیکه می شناختم و در اطرافم بودند حداقل در طول هفته دو یا سه بار دچار این عارضۀ تشکیلاتی می شدیم. این عارضه را “خار مریم” برای اعضای فرقه به ارمغان آورد. وی در نشست های موسوم به ” نشست های انقلاب” این پدیده را مطرح کرد که شما مجاهدین وقتی دنبال موفقیت ها و پیروزی ها در مسیر مبارزه هستید به موانع بر میخورید ولی نمی توانید موانع را از سر راه خود بردارید ” واو” می شوید. ( خار مریم منظورش از ” واو ” همان وارفتگی است )!

بعد از آن داستان که برای اعضای سازمان مشخص شد ” واو ” شدن چیست. چپ و راست اعضای نگون بخت در نشست های موسوم به عملیات جاری فاکت های واو شدن خود را می خواندند و به اصطلاح تناقضات خود را صفرصفر میکردند. در برخی مواقع به لحاظ ذهنی صفر صفر می شدند و در برخی مواقع تناقض بقدری بزرگ بود که هر کاری می کردند تناقضشان به نقطۀ صفر صفر نمی رسید و مانند یک غدۀ سرطانی در وجودشان رشد کرده و به نقطۀ خفگی می رسیدند.

از مهمترین مواردی که بخاطر دارم زمان تحویل حفاظت قرارگاه اشرف از نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی بود ( منظور بعد از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف حفاظت اشرف بر عهدۀ نیروهای آمریکایی بود که بعداً در قرارداد موسوم به ” سوفا ” که نیروهای آمریکایی عراق را در سال 1386 تخلیه میکردند حفاظت اشرف را به ارتش عراق تحویل دادند )، و یا فاکت و نمونۀ دیگر حملۀ نیروهای عراقی به قرارگاه اشرف در سال 1387 و یا 1390 و یا موشک باران قرارگاه لیبرتی که تقریبا شده بود کار ثابت معارضین عراقی و یا مورد دیگری که خدمت شما خوانندگان محترم عرض کنم انتقال سازمان به کشور آلبانی بود، البته نه خود کشور آلبانی بلکه تناقضی که بوجود آمده بود اینکه از آلبانی چگونه میخواهیم ” استراتژی سرنگونی ” را پیش ببریم، زیرا طرز تفکر غالب در تشکیلات این بود که در عراق که هم مرز ایران بود نتوانستیم سرنگون کنیم ، از آلبانی چگونه خواهیم توانست؟

خلاصه در این روزگار تمامی تشکیلات رجوی مدام در حال ” واو ” شدن بسر میبرند یعنی که ” وا ” میروند و ” وا ” میدهند.

فکر کنم با توجه به شرایطی که در این روزگار وجود دارد اعضای محترم از بالا گرفته تا پائین ، همگی در حال ” واو شدن ” هستند . آخر اینکه اگر واو نروند چکار کنند؟ دوران کنونی دوران ” واو ” رفتن و ” وا ” دادن است ، از خار مریم گرفته تا تمامی مسئولین فرقه و تک به تک اعضای گرفتار در سیاه چالۀ مسعود رجوی!

بخشعلی علیزاده