اعتصاب غذا برای ما نه انتخاب بود و نه اعتراض

وقتی کسی از بیرون به ماجرا نگاه می‌کند، ممکن است تصور کند کسانی که در سازمان تروریستی مجاهدین خلق دست به اعتصاب غذا می‌زنند، برای عدالت یا آزادی مبارزه می‌کنند. اما واقعیت درون آن تشکیلات چیز دیگری‌ست. من که خودم قربانی چنین شرایطی بودم، شهادت می‌دهم آنچه در ظاهر “اعتصاب غذا” نام داشت، در باطن […]

وقتی کسی از بیرون به ماجرا نگاه می‌کند، ممکن است تصور کند کسانی که در سازمان تروریستی مجاهدین خلق دست به اعتصاب غذا می‌زنند، برای عدالت یا آزادی مبارزه می‌کنند. اما واقعیت درون آن تشکیلات چیز دیگری‌ست. من که خودم قربانی چنین شرایطی بودم، شهادت می‌دهم آنچه در ظاهر “اعتصاب غذا” نام داشت، در باطن چیزی نبود جز گرسنگی تحمیلی با اجبار و فشار روانی، که به دستور مستقیم سرکرده سازمان انجام می‌شد.

یکی از سخت‌ترین دوران‌ها، زمانی بود که بحث تخلیه قرارگاه اشرف و اجبار به خروج از عراق مطرح شد. آن‌جا بود که سرکرده سازمان، مسعود رجوی، با اجبار و تهدید، اعضا را وادار کرد که برای نمایش تبلیغاتی، خود را از غذا محروم کنند. ما را ساعت‌ها در نشست‌های گروهی تحت فشار می‌گذاشتند، طوری که راهی جز تسلیم نداشتیم. این نه انتخاب بود و نه اعتراض، بلکه دستور بود؛ دستوری که اجرا نکردنش مساوی با طرد و تحقیر بود.

در آن دوره، من بیش از ۳۰ کیلوگرم وزن کم کردم. دستگاه گوارش من آسیب دید و تا امروز، هنوز از عوارضش رنج می‌برم. اما دردناک‌تر از رنج جسمی، تحقیر روحی بود. ما را وادار می‌کردند که از بدن‌مان برای باج‌گیری سیاسی استفاده کنند؛ انگار جان ما برای آنها ابزاری بود برای بازی‌های تبلیغاتی.

در ظاهر، سازمان وانمود می‌کرد که این‌ها اقدامات داوطلبانه‌اند، اما واقعیت این بود که هیچ‌کدام از ما حق مخالفت نداشتیم. مخالفت یعنی برچسب خائن خوردن، طرد شدن، و حتی حبس داخلی.

بر اساس میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، محروم کردن عمدی انسان‌ها از غذا، ممنوع و غیرقانونی است. این پیمان جهانی توسط اکثر کشورهای دنیا پذیرفته شده، اما آمریکا و رژیم صهیونیستی از پذیرش کامل آن خودداری کرده‌اند. عجیب نیست، چرا که امروز می‌بینیم چگونه در غزه، همین رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا، مردم بی‌گناه فلسطین را با گرسنگی اجباری شکنجه می‌کنند؛ درست همان روشی که سازمان تروریستی مجاهدین خلق، سال‌هاست علیه اعضای دربند خود به‌کار می‌برد.

رجوی، این سرکرده متواری و فریبکار، سال‌هاست که هم‌پیمان و مرید آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است؛ همان‌هایی که امروز گرسنگی را به ابزاری برای کشتار جمعی تبدیل کرده‌اند.

من امروز این حرف‌ها را نمی‌نویسم تا از گذشته گله کنم، بلکه برای آن است که خانواده‌ها و افکار عمومی بدانند که پشت نقاب «مبارزه»، چه جنایاتی پنهان است. سازمان تروریستی مجاهدین خلق، نه تنها حق انتخاب را از اعضایش می‌گیرد، بلکه جان آنها را قربانی اهداف پلید سیاسی می‌کند.

فریدون ابراهیمی

فریدون ابراهیمی