محمد اقبال زائیده لمپنیزم رجویسم
هردستگاه و پدیده ای محصولات خاص خودش را دارد وازاین رهگذر به راحتی میتوان به عمق وجان وهویت آن پدیده دست یازید. چند روزی است که باخواندن مطلبی ازفدایی رجوی محمد اقبال تحت عنوان” حیوان لیبرتی” که درمنتهای بی ادبی و رعایت نزاکت معمول ومعقول یک آدم عادی ونه به اصطلاح یک مجاهد ومبارزچهل ساله ومهندس آرشیتکت!
عکس یادگاری با احمد جربا در تاریک خانه تروریستها
دیدار مریم قجر با احمد جربا که به دستورسرکرده تروریستها یعنی امریکا صورت گرفت مطلقا اهمیت چندانی نداشته وصرفا درقالب تشریفات جنگ روانی علیه ایران وسوریه وهمچنین برافروختن آتش علیه شماری اعضای نگون بخت درزندان ساخته وپرداخته رجوی خائن درلیبرتی است تا رجوی بخواهد ازاین رهگذر بر زندگی خفیف خائنانه خویش اندک دوامی ببخشد.
به بهانه چهار خرداد
حال که خرداد 1393 است و با یک نگاه عمیق تر وپخته تر و البته با اتکاء به تجربه حضور بیست وپنج ساله ام درهمین جریان دگردیسی شده به جریان مجاهدین که اولش محمد حنیف درصدرش بود وجریان مجاهدین که بعدش به محوریت یکه تاز مسعود رجوی درآمد
رضایت مندی شالیکاران گیلک از استرداد مجاهدین به کشور
متعاقب مذاکرات رئیس قوه قضائیه کشورمان با همتای عراقی خود حول استرداد مجاهدین به کشور, درچند روزگذشته با سیل تماسهای تلفنی شمارقابل توجهی ازخانواده های چشم انتظاراعضای گرفتار در فرقه بدنام رجوی با دفترانجمن نجات مواجه بودیم که ضمن پیگیری از کم وکیف قضیه با صراحت تمام شادمانی و وجد خود را درسایه چنین خبر زندگی بخش برای اعضای نگون بخت لیبرتی و طبعا خانواده های دردمندشان ابرازکردند.
بورشدن رجویها در برآیند انتخابات پارلمانی عراق
فرقه رجوی پیشتر ازاین نابخردانه درتقلا بود که با دخالت درامور داخلی عراق وخریداری مردم به واسطه لابی های خودش به نفع ایاد علاوی بتواند نوری مالکی را پس بزند تا بتواند درحمایت استخبارات عراق به حیات ننگین خود در خاک عراق ادامه ببخشد ولیکن با اعلام نتایج انتخابات به نفع مالکی بورشد و دست و پای خودش را گم کرد و به هذیان گویی افتاد.
خاک سرد یک فحاش و زشت خوی را درآغوش گرفت
درچاک دهنی ولات منشی و پاچه گیری دست کمی ازمهوش سپهری (نسرین) ومرحومه بتول رجایی درتشکیلات مافیایی رجوی نداشت ودراین خصوص گوی سبقت را از سایر اعضای شورای رهبری ربوده بود که با عنایت شازده در ردیف اعضای ارشد شورای رهبری ارتقاء یافت!
تکرار مضحکه ویلپنت پاریس ازسوی رجویها
در این ایام نیز45 روز زودتراز موید مقرر فراخوان صادرکرده تا گردهمایی باشکوهترازقبل با مشارکت دانشجویان یونانی و رومانی مشتاق سفر به فرانسه , گدا و گشنه های افریقای جنوبی , آواره های ایرانی وخارجی مقیم کمپ های پناهندگی در انتظار دریافت اقامت و همچنین نمایندگان و سناتورهای بازنشسته و رشوه بگیرغربی و ایضا اروپایی و…داشته باشد و متعاقب آن باد به غبغب انداخته و اعلام کند که در گردهمایی امسال ویلپنت پاریس 200000 ایرانی هوادار مقاومت حضور فعال داشته
دجالیت منافقانه رجوی از اسم مراجع دینی عراق
رجوی وسایرسران تشکیلات مافیایی اش هیچگاه نه به دین اعتقادی داشتند ودارند ونه به مراجع دینی ازنوع عراقی وایرانی اش. کمااینکه در بدو پیروزی انقلاب ضد سلطنتی رجوی ازبرای کسب جاه ومقام وسهم بیشتربه آیت الله خمینی دخیل می بست ومنافقانه ایشان را امام , پدربزرگوار و فقیه عالیقدرو… لقب میداد شاید که یک جورهایی ازایشان تاییدیه وسپس مشروعیت بگیرند
به بهانه قربانی شدن محمد بابایی در فرقه بدنام رجوی
بواسطه اینکه هم از مناسبات استثماری رجوی و هم از قربانی یاده شده آشنایی کامل دارم خیلی خوب میتوانم محمد بابایی را درک کنم که طی سالیان طولانی فقط و فقط بیگاری داده و پیر و فرتوت و النهایه در حسرت دیدار خانواده و دنیای آزاد دچار ایست قلبی شده است. کسی که زیر50 سال سن دارد اما بالای 60 سال می نماید!؟ چرا و چرا که انتظار میرود شخص رجوی پاسخگوی آن باشد.
اقدامات تروریستی فرقه رجوی درمناطق کردنشین عراق
یک روزکه مشغول سرویس فنی ماشین الات بودیم، شلیک پی درپی توپ با تانک تی 55 روسی، نظرم را جلب کرد وخودم بمنظور دسترسی به خبردقیق ازروی کنجکاوی به سمت موضع شلیک حرکت کردم. دیدم 3 تانک تی 55 روسی آماده به شلیک هستند وروی قبضه اول شهره عین الیقین { فرمانده مرکز 91}، روی قبضه دوم جمال ناطقی { فرمانده گردان لشکر91} و روی قبضه سوم نیزیکی ازفرماندهان دسته حضورداشت وبه ترتیب شماره اقدام به شلیک میکردند.
میرزا آقا هم موجب رسوایی رجوی شد
هیچوقت یادم نمی رود که میرزا آقا درسال 1378 در قرارگاه همایون العماره عراق کاملا بریده بود و درخواست خروج ازفرقه و بازگشت به ایران را داشت که دراین رابطه مسولین قرارگاه به میرزا آقا نهیب می زدند و فحش وناسزا که در مبارزه کم آورده و سرپیری میخواهد به دنبال زندگی عادی و خانواده اش برود!
تعیین تکلیف مرگ مشکوک اعضای ناراضی پادگان اشرف
فردین فتحی جسورانه با تحمل تحقیر و فحش و ناسزا در هجوم جمعی وفضای القاء شده مبنی برانکه وی نفوذی و مزدوراطلاعات!!! است، مقاومت میکرد ومصرانه درخواست خروج ازسازمان ازهمان فیلق دوم را داشت. شب و روز تحت کنترل شدید بود که فرارنکند و رسم فرار به ودیعه نگذارد.