تجمع خانواده ها و حضور خبرنگاران و رسانه ها
روز سه شنبه، خبرنگاران عراقی و بین المللی در تجمع خانواده ها در سالن اصلی شهرک آزادی حاضر شده و به مصاحبه با خانواده ها و اعضای سابق و همچنین به ارسال عکس و فیلم و خبر پرداختند. آنان بعد از شنیدن سرگذشت مادران و پدران، خواهران و برادران، همسران و فرزندان و سایر بستگان و دوستان قربانیان فرقه رجوی به شدت متأثر گردیدند.
تجمع روزافزون خانواده ها در شهرک آزادی
برنامه روزانه خانواده های مستقر در شهرک آزادی به این صورت است که آنان روزانه به گروه هایی تقسیم می شوند و در ضلع های شمال، غرب و شرق مستقر میگردند و مراقب اوضاع هستند. آنها اسامی فرزندانشان را با خط درشت روی پلاکاردهائی نوشته اند و تلاش میکنند با افراد درون پادگان صحبت نمایند. تعدادی هم با ماشین های سیار از طریق بلنگوها فرزندانشان را صدا می زنند و آنان را دعوت میکنند که به دیدنشان بیایند.
سیل خروشان خانواده ها، ضامن نجات قربانیان رجوی
بسیاری از خانواده های دردمند و رنج کشیده قربانیان گرفتار در فرقه رجوی در پادگان اشرف در عراق، در روزهای پایانی ضرب الاجل تعیین شده از جانب دولت این کشور، از اقصا نقاط جهان به سمت این پادگان بسیج شده، این خانواده ها روز گذشته اقدام به یک راهپیمائی از ضلع شمالی پادگان تا ضلع غربی و دروازه اسد نمودند.
بسیج خانواده ها به سمت پادگان اشرف در عراق
با نزدیک شدن پایان سال میلادی 2011 و اتمام ضرب الاجل تعیین شده از جانب دولت عراق مبنی بر اینکه سازمان مجاهدین خلق می بایست مقر فرقه ای خود در پادگان عراق جدید (سابقا اشرف) را ترک کرده و آنرا به مقامات عراقی تحویل دهد، فوجی از خانواده های دردمند و رنج کشیده که نگران حال عزیزان خود هستند به سمت پادگان اشرف بسیج شده اند. شمار این خانواده ها که از تمامی کشورهای دنیا از کانادا گرفته تا ایران حرکت کرده اند روز بروز بیشتر میشود.
اعلام جدائی مهدی نادری و جلال فیضیان از فرقه رجوی
جوانیم، روحم، احساسم، عواطفم، خانواده ام، آزادیم، خاکم و حتی انسانیتم را کشتند و فدای منافعشان کردند. تف به این منافع پست و حقیر که نخواستند بگویند به بن بست رسیده اند، که نخواستند بگویند خانه از پای بست ویران بوده است. صدها سوال بی پاسخ وجود دارد که جبر تاریخ روزی پاسخ آنها را خواهد گرفت. اما خوشحالم که در این سراب گم نشدم و آزاد و رها گشتم و با پشت کردن به گذشته سیاه و تلخ، به آینده ای زیبا و درخشان امیدوارم.
اعلام جدائی ۳ تن از اعضای فرقه رجوی
با حضورخانواده ها دراطراف پادگان فرقه ای اشرف امید زندگی در ما بوجود آمد و ترس از بیرون از اشرف و عراقی ها که هر روز در گوشمان می خواندند کمتر شد و اطمینان نسبی حاصل کردیم که در بیرون از زندان اشرف زندگی دیگری وجود دارد. بلند گوهای خانواده ها تنها امید ما در این زندان بود. ما امیدواریم که تا رها شدن تک تک اسرای اشرف، حضور خانواده ها و صدای بلندگوهایشان پایان نیابد.
خلع سلاح نیروهای عراقی، آخرین دستور رجوی
رجوی در نشستهای جمعی اخیر اعلام کرد که به هیچ وجه خواهان خروج ازاشرف نمی باشد. او خطاب به ساکنان اشرف گفت:”حتی اگرشده همه شما هم کشته شوید نباید اشرف را ترک کنیم”. او همچنین دستور داد تا همه نفرات آموزشهای لازم برای درگیر شدن و خلع سلاح کردن نیروهای عراقی را ببینند و از فرماندهان اشرف خواست تا خاکریزها و استحکامات اطراف قرارگاهها را به لحاظ کمی و کیفی تقویت کنند و نیز تا میتوانند سلاحها و تجهیزات لازم را برای درگیر شدن با ارتش عراق بسازند.
خبرهای خانواده ها و پادگان فرقه ای اشرف
سه نفر از اسارتگاه اشرف فرار کرده و خودشان را به نیروهای عراقی معرفی نمودند و سپس به جمع خانواده ها در شهرک آزادی پیوستند. خانواده یکی از آنان در میان خانواده های متحصن بود. او گفت که صدای خواهرش را از پشت بلندگوها شنید و او را شناخت و دلگرم شد و نور امیدی در دلش تابید و لذا جان خود را به خطر انداخت و فرار نمود. او گفت که خدا را شکر میکند که آزادی خود را بازیافته و توانسته است برادر و خواهرش را یکبار دیگر در آغوش بگیرد.
اعلام جدایی شهرام حیدری از سازمان مجاهدین خلق
اینجانب شهرام حیدری متولد 1346 از استان خوزستان هستم. ازسال 1367هوادار مجاهدین خلق بودم و در سال 85 توسط قاچاقچی اعزامی از جانب سازمان از کشور خارج و وارد عراق شدم و به اردوگاه اشرف رفتم. در مورخ 24/6/90 از اسارتگاه اشرف اقدام به فرار کردم که توسط نگهبانان مقر دستگیر و تحت شکنجه و باز جویی قرار گرفتم. برایم کلی صحنه سازی کردند و انواع اقرار های ساختگی را با تهدید به قتل از من گرفتند و سپس مرا زندانی کردند.
سخنرانی خانم مریم سنجابی در گردهمائی بزرگ بغداد
در این پادگان بیست سال است صدای بچه شنیده نشده است. زنان و مردان جدا نگاه داشته می شوند و حق ازدواج ندارند. این کمپ ایستگاه پلیس و مقررات ندارد. تلفن عمومی و هیچ دسترسی به تلفن دستی نیست. مغازه ندارد. در آن کار اجباری است و پول پرداخت نمی شود. کسی حق نامه نگاری با خانواده اش را ندارد. تجمع غیر کاری ممنوع است. تردد به خارج و یا حتی نزدیک شدن به حصار ممنوع است. مردم شناسنامه ندارند. ماشین ها شماره ندارند و هیچ قانونی بر آن حکم فرما نیست.
سخنرانی خانم عبدالهی در گردهمائی بزرگ بغداد
دقیقا دو سال است که با مشکلات زیادی، همچون سختی رفت و آمد و سکونت در بیرون شهر و در بیابان و غیره، دست و پنجه نرم می کنیم. تا کنون 1650 عضو خانواده برای دیدار با عزیزانشان به درب پادگان اشرف در خالص آمده اند و این علیرغم اینست که بعضی از اعضای خانواده ها مسن و مریض هستند و به این ترتیب مشکلاتشان دو برابر می شود. برخی از خانواده ها تا بحال چندین بار به پشت دربهای قلعه اشرف آمده اند و هر بار هفته ها منتظر نشسته اند ولی نتیجه تمامی این زحمات بجز فحاشی، پرتاب سنگ و تهمت توسط عده ای اجیر شده نبوده است.
نامه سرگشاده شهروندان عراقی متضرر از وجود پادگان اشرف به خانم کاترین اشتون
سازمان پس از سقوط صدام حسین نقش مهمی در دامن زدن به مشکلات سیاسی و اجتماعی علیه دولت عراق بازی کرد و کشور را در مقابل کشورهای همسایه و جهان بی اعتبار نشان داد. سازمان از فریب و حقه استفاده کرد و رژه نظامی براه انداخت و برنامه های سیاسی و جشنواره و سمینار در پادگان برگزار کرد و حملات تبلیغی خود را در روزنامه ها و کانال های ماهواره ای و رسانه ها علیه سیاستمداران، کشاورزان و سازمان های جامعه مدنی دنبال نمود.