جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
ارتش ورشکسته – قسمت ششم 25 فروردین 1387

ارتش ورشکسته – قسمت ششم

نحوه آرایش و استقرار نیروهای فرقه دال بر این مدعا بود.ادوات و تجهیزات نظامی که فرقه در اختیار داشت نیز در همین جابه جائی های کوچک داشتند امتحان خود را پس میدادند. بیشتر تانکها خراب شده بودند خودروهای سنگین نیز اکثراٌ معیوب بودند و هر روز یکی از آنان خراب میشدکه رفع این نواقص خودروها و تجهیزات انرژی بسیار زیادی را از نیروهای فرقه میگرفت. این در حالی بود که آقای مسعود خان سرکرده فرقه تروریستی مجاهدین خلق مدعی بود که با این ادوات تا تهران بدون توقف پیش خواهد رفت

ارتش ورشکسته – قسمت چهارم 29 بهمن 1386

ارتش ورشکسته – قسمت چهارم

اولین بار بود که پس از مدتها داشتم به موسیقی و آهنگهائی که در فرقه کاملاً ممنوع بود گوش میدادم. به لحظات روشن شدن هوا نزدیک میشدیم که اخبار اعلام کرد: جرج بوش رئیس جمهور آمریکا فرمان خلع سلاح دولت صدام حسین را صادر کرده و صدها موشک دوربرد هم به مناطق حساس بغداد شلیک شده است. همه ما منتظر شنیدن این خبر بودیم و اکنون با شنیدن اعلام جنگ احساس میکردیم که به سوی سرنوشتی جدید در حال حرکت هستیم.

ارتش ورشکسته – قسمت سوم 20 بهمن 1386

ارتش ورشکسته – قسمت سوم

یادم می آید که در طول جنگ سال 2003 میلادی میان آمریکا و حکومت عراق، فرمانده هان فرقه همواره میگفتند که: ما کروکی قرارگاهها و محل های استقرار نیروهای سازمان را به آمریکائی ها داده ایم و آنان به ما قول داده اند که با ما کاری نخواهند داشت. قابل توجه است که مجاهدینی که خود به عنوان جزئی از نیروهای امنیتی دولت صدام حسین در طول این سالیان در درون کشور عراق فعالیت کرده بودند، اطلاعات زیادی از نقاط حساس عراق و همچنین انواع تأسیسات دولتی و نظامی مهم عراق را در اختیار داشتند،

ارتش ورشکسته – قسمت دوم 09 بهمن 1386

ارتش ورشکسته – قسمت دوم

اما همزمان با این ادعاها، از طرف دیگر و در نهان طبق اعترافات خود مسئولین فرقه، تیمی از کادرهای سیاسی فرقه در اروپا و آمریکا به سرپرستی محمد سیدالمحدثین به راه افتاده بودند و مشغول چاپلوسی و ابراز اطاعت در برابر دول غربی بودند. این تیم با واسطه لابی های خود در سنا و کنگره آمریکا، از دولت کاخ سفید درخواست کرده بودند که ارتش آمریکا درصورت وقوع جنگ. با فرقه مجاهدین خلق کاری نداشته باشد.

ارتش ورشکسته – قسمت اول 25 دی 1386

ارتش ورشکسته – قسمت اول

مسلماً بروز این جنگ احتمالی تأثیر تاریخی بر سرگذشت و سرنوشت فرقه مجاهدین خلق می گذاشت به این دلیل که مسعود رجوی رهبر این فرقه تروریستی تمام تار و پودهای دیکتاتوری کوچک خویش را در اردوگاه کار اجباری اشرف و سایر مقرهای وابسته به این فرقه در خاک عراق بنا نهاده بود و عراق مرکز تمرکز نیروهای فرقه بود.

فرقه تروریستی مجاهدین خلق مورد نفرت ملت ایران‌، بویژه دانشجویان 17 آذر 1386

فرقه تروریستی مجاهدین خلق مورد نفرت ملت ایران‌، بویژه دانشجویان

هر چند که در این دوران تعدادی از احزاب و جریانات سیاسی داخل و خارج کشور قصد به بیراهه کشانیدن تحرکات دانشجوئی را داشته و قصد سوء استفاده از مبارزات آزادی خواهانه دانشجویان را داشته اند اما دانشجویان آگاه کشورمان به همه این نا اهلان پشت کردند و راه خویش را در کسب آزادی ادامه دادند.

کمپ تیپف روزنه ای به سوی آزادی 04 آذر 1386

کمپ تیپف روزنه ای به سوی آزادی

لااقل در این کمپ دیگر اثری از عملیات جاری و غسل هفتگی نیست.(هر چند که فرقه بسیار سعی کرد که در اینجا نیز نشت های غسل هفتگی و عملیات جاری را توسط تعدادی از نفوذی هایش راه بیندازد که اما موفق نشد.)

نقش فرقه تروریستی مجاهدین خلق در نا آرامی های عراق‌ 23 مهر 1386

نقش فرقه تروریستی مجاهدین خلق در نا آرامی های عراق‌

علاوه بر صدماتی که بر مردم بیگناه و غیر نظامی ایران از جانب این فرقه تروریستی وارد شده است همواره این تشکیلات تروریستی در سرکوب مردم عراق نیز نقشی فعال داشته است. پر واضح است که پس از سرنگونی حکومتی که همواره حامی اصلی فرقه مجاهدین بوده است یعنی حکومت صدام حسین،موجودیت این فرقه در عراق نیز به خطر افتاده است.

اسیر بیدادگر – قسمت آخر 12 مهر 1386

اسیر بیدادگر – قسمت آخر

از آنجا که اعمال شکنجه های روحی و جسمی جهت کنترل نیروهای فرقه از نظر مسئولین این جریان امری عادی و طبیعی است و متأسفانه با اخباری که از گوشه و کنار به گوش میرسد همچنان اعمال شکنجه ها در فرقه ادامه دارد بنابراین بر هر انسان شریف و آزاده و طرفدار حقوق انسانها واجب است که به هر طریقی که میتواند به یاری اسیران فرقه رجوی بشتابد.

اسیر بیدادگر – قسمت چهاردهم 07 مهر 1386

اسیر بیدادگر – قسمت چهاردهم

این نقطه از اردوگاه برای من یاد آور اوج شقاوت و بیدادگری رهبر و مسئولین فرقه بود. بنابراین هر موقع که صالح به سراغم می آمد میگفتم: شما که موافقت نکردید من از سازمان جدا شوم و قرار بر این شد که دوباره مرا به یگان خودم بر گردانید پس چی شد؟ چرا بر نمیگردیم؟

اسیر بیدادگر – قسمت سیزدهم 28 شهریور 1386

اسیر بیدادگر – قسمت سیزدهم

من یک دفعه سیستم بدنم بهم ریخت و یاد روزهای قبل افتادم. خیلی سخت بود در مقابل کسی بایستی که عامل این همه بد بختی باشد و بتوانی خودت را کنترل کنی. دست و پاهایم داشت میلرزید. بدنم سرد شده بود و صدایم به زور در می آمد. اما دوست داشتم حرفهایم را بهش بزنم.

اسیر بیدادگر – قسمت دوازدهم 24 شهریور 1386

اسیر بیدادگر – قسمت دوازدهم

جواب من مشخص بود هر چند که صد در صد میدانستم درخواست من درخواستی است که آنان هرگز آنرا قبول نخواهند کرد اما بار دیگر درخواست خروج از تشکیلات فرقه را نوشتم و تحویل مسئولین دادم. من از مسئولین خواسته بودم که این بار با درخواست خروج من از فرقه موافقت کنند به این دلیل که من تصمیم دارم به زندگی عادی خویش بازگردم.

blank
blank
blank