جرمم این بود که بیمار شده بودم
در فرقه رجوی کسی نباید مریض می شد! اگر مریض می شد به او انواع برچسب ها را در نشست می زدند. مریم رجوی در نشستی گفت ما در مناسبات مریض نداریم. ما بهترین زندگی را در مناسبات برای شما فراهم کردیم و بهترین غذا را به شما می دهیم، پس مریضی معنا ندارد هر […]
نامه ولی الله گل ریزان به عباس گل ریزان در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
عباس جان سلام حال و احوالت چطور است؟ دلم بسیار هوایت را کرده. تا کی من بایستی چشم انتظارت بمانم؟ من به لحاظ جسمی سرحال نیستم، دلم می خواهد تو را ببینم . این چه بلایی بود که بر سر خودت و ما آوردی؟ من و همه اعضای خانواده دوستت دارم و چشم به راهت […]
نامه حسین رضایی به برادرش حسن رضایی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
حسن سلام. امیدوارم حالت خوب باشد. مدتی است که تماس خود را قطع کرده ای! دلیلش را نمی دانم. خانواده شما نگران شما هستند و ما نمی دانیم در چه وضعیتی هستی. این همه سال خانواده خود را ترک کردی کافی نیست؟ خودت را در یک کمپ نگه داشتی! می خواهی به چه نتیجه ای […]
پیام فواد بصری خطاب به اسیران کمپ آلبانی مجاهدین خلق
فواد بصری عضو سابق سازمان مجاهدین خلق، با انتشار پیامی تصویری از دوستان سابقش که همچنان در اسارت سازمان مجاهدین خلق به سر می برند خواست تا خود را نجات بدهند و به دنیای آزاد قدم بگذارند. بصری خطاب به اسیران کمپ اشرف 3 می گوید: آیا از مزخرفات رجوی ها خسته نشده اید؟ آنها […]
نامه مصطفی نوری به برادرش حمید رضا در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
حمید رضا جان سلام . امیدوارم حالت خوب باشد. من و بقیه اعضای خانواده ، سالهاست که منتظریم با ما تماس بگیری. همه ما نگران شما هستیم بخصوص پدر که بعد از فوت مادر مدام به شما فکر می کند و می گوید پس این حمید رضا چه وقت می آید؟ می خواهم تا در قید […]
نامه ای برای خواهرم طیبه یگانه
طیبه عزیز سلام. حالت چطور است. امیدوارم که خوب باشی. امروز قصد نوشتن این نامه را کردم. من امروز به اندازه تمام روزهایی که با هم گذراندهایم و تمام خاطرات خوبی که با هم داشتیم دلتنگ تو هستم. من هیچگاه قدر مهربانیها و حمایتهای خواهرانه تو را ندانستم. دلم می خواهد مثل گذشته در کنار یکدیگر […]
نامه عزیز الله رستمی به برادرش داریوش در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
داریوش جان سلام نمی خواهی بعد از چندین سال دوری از خانواده ات تماسی با من بگیری؟ من نگران شما هستم. نمی دانم به لحاظ جسمی در چه وضعیتی بسر می بری و این مرا نگران کرده. شما که در یک کشور اروپایی زندگی می کنی چرا درخواست نمی کنی با خانواده ات تماسی برقرار […]
جرمتان این است که مناسبات سازمان را شخم می زنید!
زمانی که در پادگان اشرف بودم به من ابلاغ شد که فلان ساعت در سالن ستاد باصطلاح ارتش باشم. محل ستاد نزدیک مقر ما یعنی قلعه 900 بود. من و چند نفر به سمت ستاد راه افتادیم. در مسیر خودم را بالا و پایین می کردم و با خودم می گفتم باز دیگه چه خوابی […]
چند خطی برای برادرم فرزین هاشمی
فرزین جان سلام، حالت خوب است؟ نمی دانم چرا جواب نامه های مرا نمی دهی شما که مشکلی در این رابطه نداری تا آنجایی که از شما خبر دارم به اینترنت دسترسی داری. نکند ما را فراموش کردی؟! ولی من هیچ وقت شما را فراموش نمی کنم. ما برادریم و از یک خون هستیم. عواطف […]
نامه مادر مصطفی قائدی به نخست وزیر آلبانی
آقای ادی راما نخست وزیر کشور آلبانی با سلام من یک مادرم. مادری زخم خورده و دل شکسته. فرزند من مصطفی قائدی چندین سال است در سازمان مجاهدین است و در کشور شما آلبانی در یک کمپ متعلق به سازمان مجاهدین زندگی می کند. زمانی که سازمان مجاهدین در عراق بود چند بار به عراق […]
روزی که مرا برای تماس تلفنی با خانواده ام به بغداد بردند
در زمان حضورم در فرقه رجوی و بعد از عملیات دروغ جاویدان زیر فشار روحی بودم. چند بار از سران فرقه درخواست کرده بودم مرا به خارج از عراق بفرستند که موافقت نکردند. روزها در پادگان اشرف خیلی به من سخت می گذشت. هر نقطه از پادگان اشرف را چک می کردم راه فراری برای […]
مادر پروانه ربیعی: برای من ویزا صادر کنید
با سلام عالی جناب آقای ادی راما نخست وزیر محترم آلبانی من مهین حبیبی مادر پروانه ربیعی عباسی هستم. دختر من در کمپ سازمان مجاهدین خلق است و در کشور شما زندگی می کند. چندین سال است از دخترم اطلاعی ندارم. سازمان مجاهدین خلق به دخترم اجازه نمی دهد با من تماسی بگیرد. این چندمین […]