نامه سرگشاده یکی از هزاران قربانی به آقای استرون استیونسون نماینده پارلمان اروپا
اگرشاخص ومنطق شما برای حقانیت و تاثیرگذاربودن یک گروه،به هردلیلی تنها روی میزبودن اوست خوب می دانید که القاعده به دلیل طراحی و اجرای طرح های تروریستی بزرگ و بی شمار مطرح ترازفرقه مورد نظر شماست ولی سئوال اینجاست با چه انگیزه ای دراین شرایط که اسراییل و بخشی از جمهوری خواهان برطبل جنگ با ایران میکوبند، این گروه با داشتن پیشینه ای بسیار تاریک مجددا از قبر بیرون کشیده شده است؟
نامه جمشید طهماسبی به مارتین کوبلر
ازشما تقاضا می کنم اولویت پیدا کردن یک راه حل انسان دوستانه برای ساکنان لیبرتی در راستای بقا وامنیت آنان را همچنان، بدون در نظر گرفتن اینکه رهبری مجاهدین ولابی های حامی آن دراین مسیرنه تنها همراه شما نیستند بلکه آگاهانه کارشکنی خواهند کرد همچنان درنظر داشته باشید. برای شما در راستای تلاشهایتان برای رسیدن به یک راه حل انساندوستانه آرزوی موفقیت می کنم.
درآنسوی پرده های خون
درامتداد همان ماجراجویی که از سال شصت به بهای خون دهها هزار و آوارگی هزاران نفردیگرکه آخرین ایام عمرشان را درغربت و آوارگی در حالی سپری می کنند که درافق بر باد داده شده آرزوها و آرمانها و اعتقادات و به غارت رفتن همه هستی شان بازهم دربیابانهای عراق بگروگان گرفته شده اند. در حالی که همچنان با کنترل بیمار گونه وانقلابات پی در پی به اصطلاح ایدئولوژیک، پاهای خود را همچون انبر دور گردن این مسخ شدگان پیچیده واجازه نمی دهد این نگون بختان لحظه ای آسوده به آنچه پیرامونش در جریان است بیندیشند.
تنفر از تدارک کشتار خاموش دیگری
همانطور که قبلا گفتم ما باید با تمام توان و با استفاده ازهر امکان ممکن تا فرصت از دست نرفته و تا باردیگر با کشتارو ارائه اجساد تکه پاره شده آن روبرو نشده ایم،با تمام توان و یکصدا به دست اندر کاران این کشتارنشان دهیم که ما از تجارت خون متنفریم. با به تصویرکشیدن زشتی این جنایت اجازه ندهیم که مثل همیشه رهبری مجاهدین در پس پرده های خون و احساسات مجالی برای طرح هیچ سئوال دیگری باقی نگذارد.
اشرف برای مجاهدین همه چیز یا هیچ چیز
واقعیت این است که خروج از عراق و ترک اشرف یعنی پایان دوران ایزوله نیروها چیزی که از آن به ظرف ایدئولوژی یاد می شود و این رمز رازی است که تمام ارکان مجاهدین و بخصوص رهبری ان را به لرزه در می آورد تا جایی که ترجیع میدهند پرونده مجاهدین به هر صورت ممکن در همان عراق بسته شود. در همین راستاست که در اولین واکنش بعد خروج اولین گروهی افرادی که از قبل برای به بن بست کشیدن طرح سازمان ملل که با هشدار دبیرکل دیگر هیچ راه فراری از آن متصور نبود
هرزه درایی به سبک مش قاسم
ظاهرا در یک قرارداد همکاری نانوشته ای که ریشه در باورهای ایدئولوژیکی عمیق می تواند داشته باشد، مجاهدین از آنجا که هیچگاه بدون وابستگی حرکت نکردند با قیاس به نفس کردن، هر حرکت ویا اظهار نظر و موضع گیری را در ارتباط با یکی از قطبهای تخیلی دو سر طیفی که برای خود رسم کرده می بینند.
بوی کباب و حاشیه نشینان مجاهدین
سفسطه ها و صغرا کبرا چیدنهای آقای نباتی یکی از پادوهای نان به نرخ روز خور، در روزگاری که مجاهدین بدلیل از دست دادن پایگاه مادی ومعنوی خود «عراق روزگار صدام » دیگرسر قفلی مصونیت درامان ماندن ازعواقب اعمال و مواضع غیرمسئولانه ای که گاه همراه با حملات فیزیکی به مخالفینشان بود را ندارند. ازبد حادثه به امثال آقای نباتی نیازمند شدند، تا جای که دربسیارازمواقع دست به گران فروشی هم می زنند، ایشان بدنبال کارنوال پرهیاهو وجنجال تبلیغاتی مجاهدین برسر حکم دادگاه شورای اروپا، که براساس سیاست گرفتن امتیاز با اهرم فشارمجاهدین، به این امید که طرف حساب مقابل را با فرستادن این پیام وادار به عقب نشینی کنند.