مریم رجوی در اوج وقاحت و پررویی در مصاحبه هایش میگوید: ما حاضریم بشرط اینکه نیروهایمان بتوانند اموال منقول و غیر منقول خود را بهمراه خود جابجا کنند، اشرف را ترک کنیم. البته باز بشرط اینکه مکان جدید تمامی امکانات و شرایطی که آنان در اشرف دارند را داشته باشد! سوال از مریم رجوی اینست: تو از کدام اموال منقول یا غیر منقول حرف میزنی؟! مگر یک مزدور اجاره ای همچون تو و شوهر فراریت مال و اموالی از خودتان داشتید که حالا برای جابجایی آن دل میسوزانی؟ آن تعداد تانک و نفربر و توپ و تجهیزات که از ارتش عراق گرفته بودید که مال شما نبود! بدلایل مختلف صدام آنها را تحویل شما داده بود. اول اینکه یک مشت ادوات جنگی در انبارهای پادگانهای نظامی عراق زنگ زده و بعضا فسیل شده بودند که شما هم تعدادی زیادی نیروی بیکار داشتید که بایستی آنها را بحالت اولیه برمیگرداندند! دوم اینکه این ابزار به امانت دست شما بودند و شما فقط در شرایط خاص و برای دفاع از صدام و برای مزدوری او و با اجازه از او میتوانستید از آنها استفاده کنید! کما اینکه ملاحظه کردید از زمان تحویل این ابزار جنگی بشما، حتی اجازه نداشتید که یک متر بآنها وارد خاک ایران شوید! ولی در دوران مثلا جنگ اول امریکا با عراق، تمام خاک عراق رد شنی تانکهای شما را بخود دید! چون برای مزدوری صدام و برای حفاظت از او مورد استفاده قرار میگرفتند! تعداد زیادی خودروهای لندکروز و جی ام سی و… هم بود که همگان میدانند از طریق هماهنگی صورت گرفته بین سفارتهای عراق و عربستان و بعضا کویت، با نمره ادخال گمرکی موقت بشما تحویل داده شده بود.از تمام این حرفها که بگذریم، مگراین نیروهای از دنیا بی خبر تو، اجازه داشتن یک دوچرخه یا حتی یک گاری از خودشان را داشتند که تو الان میگویی نیروها بایستی اموال خود را با خود ببرنند؟! بخوبی بیاد دارم که رجوی همیشه میگفت،هیچ چیز برای یک مجاهد خلق خطرناکتر و بدتر از این نیست که او نزد خودش پول یا مالی داشته باشد! مثلا در نشستی که تعدادی از نیروهای بخش سیاسی که به خارج از عراق تردد داشتند و بتازگی به عراق برای گذراندن نشستهایی آمده بودند، در همان نشست به آنها گفت،هرکدامتان پولی که برای ترددتان گرفته اید اگر باقیمانده اش را تحویل مسئولتان نداده اید همین الان بروید و آن پول را بیاورید و تحویل دهید و از وسط نشست آنها را فرستاد تا بروند وچند دلاری که پیششان باقی مانده است را بیاورند! آن زمان من واقعا علت این کار رجوی را نمیفهمیدم ولی الان که بکارکردهای یک فرقه بیشتر آشنا شده ام میفهمم که او باین دلیل این کار را میکرد که نیروها هیچگاه نتوانند در شرایطی باشند که بتوانند تصمیمی بگیرند! یعنی همیشه آنها را در وضعیت خنثی نگه میداشت! و این دقیقا از شیوه های برخورد فرقه است! سوال دیگر از خانم رجوی این پلیدترین عجوزه تاریخ ایران اینست: تو که اینقدر انسان روشنفکر، دمکرات، دلسوز و مدافع حق و حقیقت هستی چرا نیروهایی که بعضا سی سال از عمر خود را برای پیشبرد اهداف تو و شوهر فراریت تلف کرده بودند را با یک پیراهن دست دوم و با دمپایی از قرارگاه اشرف راهی کمپ امریکایی ها کردی؟ چطور آنزمان یادت نبود که این بندگان خدا عمر و جوانیشان را برای تو هدر دادند. چرا لااقل به رسم معرفت آنان را با شرایط بهتری روانه نکردی؟! بهمین دلیل است که به تو میگویم پلیدترین عجوزه تاریخ ایران! چون مثل سگ دروغ میگویی! هدف تو فقط و فقط کشتن زمان است و بس! تو نه دلت برای نیروها میسوزد ونه برای اموال منقول و غیر منقول آنها! چون آنها اساسا اموالی ندارند و این چهار تا تیر و تخته باقی مانده هم به پاس خوش خدمتی و مزدوری از صدام بدست آورده اید! تو فقط میخواهی حتی 24 ساعت بیشتر اشرف راحفظ کنی تا حیات ننگینت لحظاتی بیشتر باقی بماند! پس با عرض پوزش از تمامی خران زحمتکش دنیا روی صحبت با سرکارخانم رجوی است خر خودتی! گربه رقصاندن هم حدی دارد. هرچند از مرام و معرفت و راستی بویی نبردی چون تو هم در مکتب سراسر دروغ و نامردی اربابت مسعود رجوی درس خوانده ای و بزرگ شده ای اما بیا و با جان و زندگی این بندگان خدا بیش از این بازی نکن! بگذار پروسه تعیین تکلیف این بچه ها سریعتر پیش برود تا لااقل این بندگان خدا هم بتوانند بخاطر یک عمر وفاداری بتو و شوهرت، بوی زندگی و طعم شیرین آزادی را بچشند و حس کنند. پیشنهاد شخصی من هم بتو و شوهرت اینست که شما دو تا هم بروید در گوشه ای از دنیا گورتان را گم کنید.بطوریکه نه نامی ازتان باشد و نه نشانی!!
باقری