در اسارت تابوهای فرقه ای – قسمت اول
در مناسبات فرقه چنین جا انداخته بود که هرکسی که بخواهد جدابشود بخاطر مسائل جنسی است و فرد را بدین ترتیب در اسارت نگه میداشتند و فرد بخاط ترس از این اتهام، قدرت رهائی از او گرفته میشد. خروج نیرو از مناسبات فرقه نیز مانند پیوستن آنها به رژیم معنی میشد و برای فرد بصورت تابوئی غیرقابل حل در می آمد. ترس از اینکه اگر جداشوم بمن می گویند که به رژیم پیوسته ام و مرا جاسوس جمهوری اسلامی خطاب کنند، بعنوان تابوئی مرا از حرکت بازمیداشت.
با مقالات تجربی- علمی دکتر مسعود بنی صدر آشنا شویم
در روزهای یکشنبه ۲۴ نوامبر و شنبه اول دسامبر جلساتی با حضور تعدادی از جداشدگان از فرقه رجوی در شهرهای هلند و آلمان با عنوان” چشم ها را باید شست و جور دیگر باید دید” برگزار گردید.جلسات فوق هر یکماه و نیم یکبار، با هدف آشنائی با فرقه و آسیب های روحی-روانی کسانیکه در مناسبات فرقه بوده اند و پیداکردن راهکارهای برگشت به هویت فردی و هنجارهای اجتماعی تشکیل میشود. مهمان این دوره از جلسات مسعود بنی صدر بود
اینبار مجاهدین سرنوشتشان را با سرنوشت اسد گره زده اند
آقای رجوی امیدوار بود که با نگهداشتن و وقت کشی حداکثر! برای تخلیه اشرف، بتواند امتیازهای لازم را از آمریکا و متحدانش گرفته و نقش ارتش آزادیبخش سوریه را در ایران ایفا نماید. پیروزی انتخاباتی روحانی با شعار” تدبیر و امید” و حمایت اکثریت مردم ایران و چرخش نگاه بین المللی برای پیدا کردن راه حل مناسب و خروج مرحله ای ایران از محاصره اقتصادی، تمامی نقشه های آقای رجوی را نقش برآب کرد.
کشتار بیرحمانه مجاهدین را در پادگان اشرف محکوم میکنیم
آقای رجوی در تمامی این سالها جان فرزندان این آب و خاک را برای مطامع سیاسی و فرقه ای اش به خطر انداخته است. رهبری که یازده سال در اختفا بسر می برد و از خون کشته شدگان بی پناه ارتزاق می کند. رهبری که هرگز به نسخه های پیچیده شده سازمان های حقوق بشری و پناهندگی برای نجات جان نیروهایش اعتنائی نکرده است رهبری که برای از هم نپاشیدن مناسبات فرقه ای اش حاضر است که صدها نفر را جلوی تیغ جلادان بیرحم و سقاوت پیشه قرار دهد.
من باید در شب قدر، گورم را گم کنم!
آقای رجوی در نشست عید فطر امسال با یک پیام ویدئوئی به ساکنان باقیمانده لبیرتی پیامی می دهد که نشان کامل از بهم ریختگی و انزوای او را داده و باردیگر ثابت می کند که مجاهدین را نباید در کادر یک سازمان سیاسی تحلیل نمود. آنها فقط با معیارهای یک فرقه منحصر بفرد قابل بررسی می باشند. اقای رجوی اینبار هم از سر استیصال در نشست عید فطرمی گوید” کسانیکه توان مبارزه را ندارند و نمی کشند می توانند الان بروند و گورشان را گم کنند و ما هم هیچ کمکی به هیچکس نمی کنیم”
سخنی بر جدائی آقای کریم قصیم از شورای مقاومت مجاهدین
سالهاست که اینجانب وتعدادی از جداشدگان از مجاهدین خواسته ایم که حاضریم در یک جلسه رسمی با نمایندگان آنها در مورد مسائل روز وارد بحث و تبادل نظر شویم و به نقاط مشترکی برسیم. در ماه گذشته شاهد آن بودیم که گروه تروریستی فارک با دولت کلمبیا که سالها مبارزه مسلجانه می نمودند در خاک کوبا وارد یکسری مذاکرات رو در رو گردیدند.
تورهای مسافرتی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) و تجلیل ۳۰ خرداد
سازمان مجاهدین هرساله برای پرکردن صحنه های نمایش و شوهای تبلیغاتی خویش در پاریس از ترفندهای متنوعی استفاده می کند تا بتواند اتوبوس ها را به مقصد پاریس پرنماید. آنان می خواهند که با دادن وعده هائی همچون دادن اطلاعات مفید برای گرفتن اقامت و همچنین گرفتن عکس در صفوف تظاهرات با تمثال! مسعود و مریم به عنوان مدرکی برای تکمیل پرونده! پناهجو را با خود به صفوف تظاهرات خویش بکشانند. در ضمن وعده های آنان همچون:سه روز تفریح و کشتی سواری در رود سن، برج ایفل، شانزه لیزه و دیدن قصر لوئی ها و استفاده مجانی از هتل چند ستاره در پاریس (در بیشتر موارد هتل ایبس) برای بسیج نیرو بویژه مردم کشورهای دیگر که از همه جا بیخبرند هم فال است وهم تماشا.
کابوس تنهائی مجاهدین بعد از استراتژی جرقه و جنگ
مجاهدین که تمامی سرمایه گذاری خویش را بر روی تطمیع و تجهیز طراحان حمله به ایران مانند جان بولتن که صاحب امتیاز تسلیحات آمریکا و دیگر نظریه پردازان موافق حمله نظامی نموده اند نمی توانند فعالیت های صلح آمیزی را که با گفتگو و تبادل نظر و مذاکره همراه باشند، بپذیرند. زیرا تمامی این شیوه ها در باور مجاهدین خیانت، سازش، مماشات نامیده شده و کسانیکه وارد این محدوده گردند دشمن محسوب می شوند و نابودی حق مسلم آنان است.
احزاب چپ اروپا، حمله احتمالی نظامی به ایران و نقش مجاهدین خلق
در حال حاضر نیز سوژه جدید مطبوعاتی و نگرانی اکثر مردم و گروه های اپوزیسیون اصولی و مترقی حمله احتمالی نظامی اسرائیل یا امریکا به ایران می باشد. بغیر از بخشی از جنگ طلبان داخل ایران و مجاهدین وطن فروش کمتر ایرانی را سراغ دارم که موافق حمله نظامی به ایران باشند حتی فرانسه و آلمان که همیشه طراح و مجری اینگونه پروژه ها بوده اند این حمله را به سود خود نمی بینند زیرا معتقدند که ضرر این اقدام بیشتر از سود آن خواهد بود.
بچه های اشرف و” گل کویر”
دوستان اشرفیم همچنان منتظر معجزه ای هستند تا از جهنم اشرف رها گردند. رهبری نجات خویش را در قربانی کردن و ریخته شدن خون اعضا خود می بیند. لحظات انتظار و شمارش معکوس پیام آور یک مرگ تدریجی هستند. ایکاش می توانستم با باد پائیزی جرعه ای از جسارت و همت”بتول سلطانی” ها و” واریس دایری” ها را برایشان می فرستادم تا آن را که جام زهر رهبر فرقه است می نوشیدند و خود را می رهانیدند.
در فرقه رجوی بمیر تا قهرمان شوی، گر بمانی تفاله ای
خانم مریم رجوی در اطلاعیه اش آقای افتخاری را پس از فوت تا عرش بالا برد به همان جائی که باید بقیه مجاهدین هم بروند تا ایشان نانش را بخورد و بابتش از جناح جنگ طلب آمریکا و اسرائیل مواجب دریافت نماید. آقای افتخاری به حق فرمانده قابلی بود و توانمندی بسیار زیادی در سازماندهی و جنگ های چریک شهری داشت و ایکاش حداقل در همان دستگاه چریک پرور و خشونت طلب از او در زمان حیاتش تقدیر می شد و مانند هر انسان دیگری حداقل ارزش های انسانی را برایش قائل می شدند.
نامه سرگشاده به خانم کاترین اشتون
در ابتدا باید بگویم که تمامی مطالبی را که از سوی مجاهدین در مورد اشرف دریافت می نمائید از هیچگونه صحت و نرم ها و ارزش های خبری و ژورنالیستی برخوردار نیستند و در بسیاری مواقع اساسا کل خبر ساخته و پرداخته ذهن خود انان می باشد. برای مثال ترجمه سخنرانی های شما را که مجاهدین در سایت های خبریشان پخش نموده اند برایتان ارسال می نمایم تا شخصا آن را به عنوان نمونه ملاحظه و بررسی نمائید.