لحظات سرنوشت ساز، تخلیه اشرف تنها راه ممکن
جای دارد به خانم مریم عضدانلو و سایر رهبران مجاهدین گوشزد کرد که تا وقت باقی است دست به انتخاب بزنند از مسعود رجوی کاملا فاصله بگیرند با زیر تیغ بردن ذهن بیمار وی به ضرب الاجل دولت دموکراتیک عراق احترام گذاشته و به راهکار تخلیه ی مسالمت آمیز اردوگاه اشرف بیندیشند.در لحظات حساس کنونی، خانواده ها در سراسر ایران و دنیا در انتظار در آغوش کشیدن عزیزان و فرزندان تحت اسارتشان در اشرف هستند.
خاطرات سفر به اشرف – قسمت اول
وقتی شب فرا رسید در اطراف استراحتگاه قدم زدم اطراف قرارگاه را چک کردم مبادا تروریست های مجاهدین غافلگیرمان کنند هنوز باور نمی کردم اشرف چنین وضعیتی پیدا کرده است هیچ موقع اشرف را اینگونه در سکوت مرگبار ندیده بودم البته گاهی صدای بلندگو می آمد. ولی زمانی که من در اشرف بودم در واقع آنجا یک شهر به حساب می آمد زیرا رفت و آمد بسیاری در قرارگاه مشاهده می شد حتی درب اصلی همیشه شلوغ بود از کارگر تا متخصص در رفت و آمد بودند و کسی در اشرف جرئت نداشت
سران مجاهدین، تخلیه اشرف و وارونه نمایی واقعیت
سران مجاهدین در تلاش مذبوحانه هستند تا با خریدن زمان و فرصت، شاید تحولات سیاسی و منطقه ای به نفع آنان رقم بخورد تا همچنان کادرهای تشکیلاتی مجاهدین را در بی خبری کامل نگه داشته و از دستیابی آنان به جهان آزاد ممانعت کنند. آنان به خوبی می دانند در صورتی که کادرهای تشکیلاتی مستقر در اشرف از حصارهای ذهنی و فیزیکی رهایی یابند ریزش فراگیر و انشقاق درون تشکیلاتی گریزناپذیر و امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
پیام تسلیت به خانواده دادگر
مطلع شدیم آقای اکبر دادگر پدر یعقوب دادگر (از اسرای فرقه رجوی) جان به جان آفرین تسلیم کرده است. آقای دادگر همواره درباره ی انزجار و نفرت خود از سران مجاهدین به دلیل مواضع ضد میهنی و اسارت فرزندش که دیر هنگامی ست در حصارهای آهنین و دنیای تاریک و سیاه مجاهدین بسر میبرد، سخن می گفت و در انتظار رهایی و بازگشت فرزندشان یعقوب دادگر به کانون گرم خانواده بود.
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت پانزدهم
در باقرزاده مستقر شدیم نشست های یگانی شروع شد. همه دچار ابهام بودند که چرا این نشست را در اشرف نگذاشتند؟ چرا این همه راه آمدیم تا در باقرزاده نشست یگان و دسته بگذاریم؟ در نشست انسیه نیز حضور داشت در آن زمان انسیه فرمانده من بود.او یکی از معدود زنان در سازمان بشمار می آمد که آموزش هلی کوپتر دیده بود.نشست استارت زده شد در اوایل نشست دشنام و فحش دادن به سوژه ها آغاز گردید. نفرات یک به یک سوژه شدند. ابعاد نشست ها را گسترش دادند و نشست ها در داخل مقرها تبدیل شد به نشست لایه ای. قبل از اینکه به نشست لایه ای برویم فردی با سابقه ی عضو به نام حسن رویان سوژه شد.
گزینه ی منطقی، تخلیه اشرف
سران مجاهدین در برابر یک انتخاب حیاتی و سرنوشت ساز قرار گرفته اند یا میبایست در گفتگو با آقای مارتین کوپلر مسئول همیاری سازمان ملل درعراق دست از لجبازی کودکانه بردارند و به راهکارهای طرح شده از جانب ایشان مبنی بر خروج مسالمت آمیز از خاک عراق و تخلیه اشرف احترام گذاشته و آن را بپذیرند یا اینکه مسئولیت و پیامدهای ناگزیر و اجتناب ناپذیر آن را بر عهده گیرند.
نامه سرگشاده به خانم رجوی
خانم رجوی اگر حتی ملاک حرف خود شما باشد که 5/67 درصد به زهره رای داده اند پس همان 5/32 درصد باقیمانده که دیگر وجود خارجی نداشته و ندارند. چون در سازمان هیچ وقت رای گیری به مفهوم واقعی کلمه نبوده است که شما این بار صحبت از انتخابات آزاد کرده اید. اگر منظور شما اجبار و دستور تشکیلاتی است تا افراد به زهره اخیانی رای دهند کاملا موافقم چون شما خود اعتراف کردید با تمامی جبر و اجبار حاکم در تشکیلات و سانترالیزم مطلق و غیر دموکراتیک نتوانستید این 5/32 درصد مخالف را لاپوشانی کنید
میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت چهل و شش
موارد متعددی از مناسبات حاکم بر تشکیلات مخوف مجاهدین را دوستانی که نزدیک به دو دهه در عراق و در پایگاههای سازمان و یا اشرف بسر بردند به روشنی شرح دادند. فاکت های بیشماری را ارائه دادند مستنداتی که تعداد زیادی از جدا شدگان و کادرهای تشکیلاتی با سابقه مجاهدین به آن تاکید و تصریح میکنند در واقع درونمایه ی فاکت ها، مشاهدات و بیان خاطرات در رابطه با مناسبات مجاهدین و آنچه که در تشکیلات رهبر عقیدتی مجاهدین میگذرد سخت گزنده، آزاردهنده و تاسف انگیز است.
تاملی بر نقطه نظرات جدا شدگان مجاهدین پس از سفر به اشرف ـ قسمت هشتم
سران مجاهدین چرا باید از اینکه جدا شدگان با سابقه ی مجاهدین برای دیدار و گفتگو با افراد و همرزمان سابق خود به اشرف میروند وحشت کنند؟ اگر آنها منطق دارند اجازه بدهند تا باب گفتگو باز شود. خوب است به موردی اشاره کنم در یکی از روزها که از صبح تا عصر در ضلع شرق اشرف بودیم یکی از آیفاهای گشت اضلاع به رنگ سفید از کنار قرارگاه 12 در حال تردد بود و از کنار بغل سیم خاردار سیاج می گذشت افراد داخل آیفا به ما فحش میدادند
رهبر عقیدتی مجاهدین، یک بستر و دو رویا
این روزها رهبر عقیدتی مجاهدین در بن بست گریزناپذیری گیر کرده است. او میبایست برای تخلیه کادرهای تشکیلاتی و افراد از اشرف که سالهای متمادی تحت شستشوی مغزی قرار دارند قبل از پایان سال میلادی اقدام کند. اشرف به مثابه ظرف ایدئولوژیک و سیاسی و در واقع همه ی موجودیت مجاهدین از دیدگاه مسعود رجوی تلقی و تعریف شده است. حال او در میان انتخاب بین بد و بدتر قرار گرفته است. بی تردید، این امر وضعیت دشواری برای رهبر عقیدتی مجاهدین
طلب یاری خانواده یعقوب جعفری از مجامع بین المللی
آقای ایوب جعفری معتقد است سران مجاهدین آگاهانه امکان تماس و ارتباط برادرش با او و سایر اعضای خانواده اش را در طی سالهای طولانی بدون اینکه دلیل موجه و منطقی ارائه دهند، سلب کرده اند که امری غیر اخلاقی و غیر انسانی است. آقای جعفری به اینجانب توضیح داد او و پدرش در پاییز سال 1387 در ماههای آبان و آذر به ترتیب نامه ای به برادرشان نوشته و از او درخواست کرده بودند با آنها تماس گرفته و از وضعیت خود، اعضای خانواده را مطلع کند که بشدت نگران و ناراحت هستند و نامه ها قطعا در معرض دید سران مجاهدین قرار گرفت
میزگرد بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت سی و چهار
یاسر در واقع محصول خود سازمان بود شرایطی که سازمان برای افراد بوجود میآورد باعث طغیان آنها میشود. کودکی که در درون تشکیلات سازمان رشد میکند و بزرگ میشود. بعد مادرش طی یک عملیات کشته شد سپس او تحت سرپرستی نامادری و به قول معروف همسر و مادر ایدئولوژیک بزرگ شد در یک مقطعی به خارج منتقل می گردد بعد از سالها دربدری و آوارگی دوباره به اشرف و مناسبات سازمان باز میگردد در نهایت به دشمن سازمان مبدل میشود.