گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت پنجم
. انسانها مثل اینکه ارزشی برای مسعود و مریم و سایر رهبران سازمان نداشتند. شعارهای آنها را وقتی از رادیو در ایران می شنیدم تحت تاثیر قرار گرفتم اما وقتی به داخل مناسبات سازمانی آنها وارد شدم، فاجعه را از نزدیک حس کردم، متوجه شدم انسانها را با فریب به درون مناسبات ضد انسانی سازمان هل داده اند و کسی را یارای فرار از آن محیط وحشت و خفقان نبود. خیلی برای من غیر عادی بود شرایطی را تحمل کنم که حتی در همه ی عمرم تا آن لحظه ی ورودم به قرارگاه اشرف تصورش را هم نمی کردم.
رهبری عقیدتی مجاهدین، از ابتذال تا وقاحت
مطالعه و تامل در نامه ی پدر و مادر آقای اکبر خسروی که به مقامات صلیب سرخ نوشته اند ؛ و فرزندشان اکبر سالهای طولانی ست بدون هیچ امکان تماس و یا ارتباط با خانواده اش در ایران تحت سیطره ی فرقه رجوی در قرارگاه اشرف بسر میبرد، بوضوح انگیزههای اعتراضی نیرومند والدینی چشم انتظار و غمناک را به تصویر می کشد که از اسارت ذهنی و فیزیکی فرزندشان در مناسباتی غیر دموکراتیک در عصر کنونی، بستوه آمده اند.
بررسی نقض حقوق بشر در فرقه رجوی – قسمت هفدهم
یعنی شرکت در نشست جزو الزاماتی بود که هر کسی می خواست در مناسبات سازمان بماند باید رعایت می کرد و باید عملیات جاری را می پذیرفت. یعنی از نظر مسعود جمع پذیری را. حالا جمع پذیری و عملیات جاری را اگر بخواهیم خوب معنا کتیم می توان گفت فردیت افراد فدای سازمان می شد. این موضوع فکر میکنم عاملی شد تا همانطور که دوستانم در اینجا گفتند مسئولین سازمان بتوانند به اصطلاح ذهن بچه ها را بخوانند و بر ذهن آنها حتی کنترل شدید داشته باشند.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۸
در واقع مریم که الگو و نماد زنان تشکیلاتی مطرح می گردد خود پیرو و مرید مراد و قطب خویش مسعود است و بدینگونه به زنان قرارگاه اشرف طی القائات سیستماتیک و فرآیند پیچیده شستشوی ذهنی به افراد و زنان تشکیلاتی تلقین می کنند مسعود انسانی همانند سایرین نیست و بایستی از او اطاعت محض و کورکورانه کرد.
قربانیان مناسبات ضد دموکراتیک مجاهدین
بر همگان آشکار است چنین مناسبات و شرایطی که در قرارگاه اشرف پدید آمده است بی شک ناقض حقوق بشر و توهین به شان و کرامت انسانهاست. با مطالعه و دقت در سوابق تروریستی فرقه مجاهدین دولت های غربی پی برده اند، دارودسته مجاهدین همانند فرقه های بنیادگرا و خشونت طلبی چون القاعده دشمن دموکراسی و تمدن بشمار می روند و بدین خاطر مجاهدین را در لیست گروه های تروریستی طبقه بندی کردند.
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت چهارم
از همان روزی که به قرارگاه اشرف منتقل شدم حس کردم خواهرهای حاضر در قرارگاه اشرف که به مسئولیت های کلیدی منصوب شده بودند احساس خوبی نسبت به مردها ندارند. برخوردها و رفتارهایشان تحقیر آمیز بود. انگار اینها چون عروسک کوکی بودند و واکنش های احساسی و دور از منطق داشتند. وقتی به مقر منتقل شدم طبق روالی که بود نوارهای انقلاب توسط تقی صوفی فرمانده مان برای افراد مقر ما گذاشته شد اولین بار آنجا فهمیدم، چرا زنها را از مردها دور می کنند و حتی زن و مرد جرئت نداشتند با هم صحبت کنند…
پارادوکس فلسفه سیاسی خانم مریم عضدانلو – قسمت دوم
خانم مریم عضدانلو چگونه از دفاع برای ارزش های انسانی و حقوق زنان صحبت می کند در حالی که زنان جدا شده از فرقه مجاهدین همچون خانم مرضیه قرصی مشهور به آرزو در قرارگاه اشرف و یا خانم بتول سلطانی از اعضای شورای رهبری مجاهدین و خانم آن سینگلتون عضو با سابقه ارتش آزادیبخش، به صراحت از محو ارزشهای دموکراتیک در درون مناسبات مجاهدین و فضای حاکم بر قرارگاه اشرف سخن می گویند و به فاکت های تکاندهنده ی بیشماری در خاطرات و مصاحبه های متعدد خویش، اشاره می کنند که حاکی از اجبار زنان قرارگاه اشرف به طی کردن مسیر و روندی ست که با اصیل ترین و طبیعی ترین تمایلات و عواطف زنانه و احساسات مادرانه تضاد بنیادین دارد.
خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت شانزدهم
متوجه بودم مسئولین قرارگاه اشرف و فرماندهانم به نوعی سعی دارند روحیه مرا در هم بشکنند و کما فی السابق به عنصری بی اراده مبدل کنند. با شگردهای آنها در این ده سال به حد کافی آشنا بودم. اما فرزندم سعید انگیزه ی سرشاری را در من بوجود آورده بود. احساس گناه میکردم. در خلوت تنهائی های خویش در این فکر بودم فرزندم سعید چه گناهی کرده بود که به چنین سرنوشت شومی گرفتار آید؟ به طوری که حتی مادر و پدر واقعی خودش را نشناسد. اعتراضاتم شروع شد…
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت سوم
افراد در درون مناسبات ابزاری بیش نبودند. به آنها قدرت انتخاب داده نمی شد. افرادی ذلیل و بی اراده بشمار می رفتیم. حتی در مهمترین کارها که مربوط به سرنوشت مان بود نیز امکان تصمیم گیری نداشتیم. من خود شاهدی زنده هستم بر بطلان ادعاهای پر طمطراق رهبران سازمان که از آزادی و حقوق انسانها به دروغ حرف میزنند و شعار میدهند.
پارادوکس فلسفه سیاسی خانم مریم عضدانلو – قسمت اول
خانم مریم عضدانلو، این یک واقعیت مسلم است که همسر شما و فرقه ی ستیزه جوی مجاهدین چون در میان ملت ایران بدنه و پایگاه اجتماعی ندارند، سعی دارند از بیگانگان برای رسیدن به امیال قدرت طلبانه و بیمارگونه ی خویش کمک بطلبند و در گذشته نیز مورد بهره برداری تمام عیارمنفورترین و خشن ترین رژیم جهان معاصر یعنی حکومت صدام قرار گرفتند که جز ننگ و نفرین ملت ایران حاصلی برای آنان نداشت. اما هم اکنون از شما می پرسم آیا معقول و منطقی ست به جای پند آموزی و عبرت گیری از گذشته ی سیاه و تاریک خویش دوباره دست به دامان کسانی بشویم که جز به اهداف نامقدس و شوم خویش پایبند نیستند…
دنیای تاریک مجاهدین
نامه ی اعتراضی آقای دکتر وحید پژمانفر در رابطه با مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف و طرح خواسته منطقی خویش در رابطه با امکان تماس برادرش علیرضا با وی و سایر اعضای خانواده اش، که خطاب به مقامات کمیته بین المللی صلیب سرخ و سایر نهادهای ذیربط حقوق بشری نوشته شده است، حکایت تلخ و درخوری ست از رفتار غیر انسانی و غیر دموکراتیک سردمداران مجاهدین بر علیه نیروهای مستقر در قرارگاه اشرف و خانواده هایی که به احساسات و عواطف انسانی و خانوادگی آنها اهمیتی داده نمی شود.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱۶
در یکی از نشست ها سه نفر از مسئولینی که رده تشکیلاتی بالایی داشتند را به نشست آوردند و آنها را سوژه کردند. برای اغلب بچه های حاضر در نشست از جمله خودم شک برانگیز بود آیا می بایست این ها را نیز ما مورد انتقاد و توهین قرار بدهیم؟‼ و فرماندهان بالاتر در نشست برای اینکه به ما جرئت توهین به سه نفر از کادرهای رده بالای تشکیلات را بدهند خودشان ابتدا شروع کردند به توهین…