رجوی بهترین دوران زندگیم را با دروغ و نیرنگ از من گرفت
زمانی که در جبهه جنگ به اسارت در آمدم من و ما بقی اسیران را به اردوگاه مجاهدین منتقل کردند. در اُردوگاه یک هفته ای با ما کاری نداشتند و در اختیار خود بودیم. بعد از یک هفته ما را جمع کردند و گفتند یک سری کلاسهای آموزشی قرار است برای شما گذاشته شود در […]
آقای مرتضی اسماعیلیان واقعیت این نیست که شما می گویید!
نگاهی به سیمای فرقه رجوی انداختم. مرتضی اسماعیلیان با نام مستعار (منصور) را آورده بودند و از زنان در مناسبات فرقه صحبت می کرد. از مژگان پارسایی خیلی تعریف و تمجید می کرد. می گفت در جنگ ائتلاف خواهر مژگان کارهایی انجام داد که در تاریخ مجاهدین بی نظیر بود. او در ادامه می گفت […]
نامه خواهران گل ریزان برای برادرشان عباس گل ریزان در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
عباس جان ما خواهرانت از راه دور به شما سلام می کنیم. ما نگران شما هستیم ای کاش می توانستیم به شما سر بزنیم و بعد از چندین سال با هم دیداری داشته باشیم. هر موقع یاد شما می کنیم اشکمان سرازیر می شود. در گذشته خاطرات خوبی با هم داشتیم و نمی دانستیم سربازی […]
نامه خانواده محمد جعفر نجفی به نمایندگی صلیب سرخ در آلبانی
با سلام و احترام ما خانواده محمد جعفر نجفی هستیم. محمد جعفر در زمان جنگ سرباز بود و دوره خدمت سربازی او رو به اتمام بود. با محمد جعفر در تماس بودیم و منتظر آمدن او بودیم. متأسفانه محمد جعفر بدست سازمان مجاهدین به اسارت در می آمد و این سازمان با فریب او را […]
دیدار مسئول انجمن نجات اراک با خانواده عباس گلریزان
روز یکشنبه 23 شهریور ماه 1404، مسئول انجمن نجات اراک با خانواده عباس گل ریزان در منزل ایشان دیدار و گفتگو کرد. فؤاد بصری، در این دیدار به درخواست خانواده گلریزان اخبار مرتبط با سازمان مجاهدین خلق در آلبانی و اعضای این گروه در کمپ مانز را برای ایشان به طور اجمالی تشریح کرد. عباس […]
نامه فاطمه و اکرم گل ریزان به نمایندگی صلیب سرخ در آلبانی
ریاست محترم صلیب سرخ در کشور آلبانی با احترام ما خواهران عباس گل ریزان هستیم. برادر ما عباس چندین سال است در سازمان مجاهدین به اسارت گرفته شده است. سازمان مجاهدین به برادر ما اجازه نمی دهد با ما تماس بگیرد. برادر ما سرباز بود و در زمان جنگ ایران و عراق و حضور سازمان […]
چند کلام کوتاه با برادرم رضا زنگنه
برادر عزیزم رضا سلام چشمانم به در خیره مانده و هر کسی زنگ خانه را می زند فکر می کنم تو هستی! وقتی گوشی ام زنگ می خورد و شماره در مخاطبینم نباشد با خودم می گویم احتمالا رضا زنگ زده. ای کاش بزودی می توانستم ببینمت. وقتی به عکس هایت نگاه می کنم بغض […]
دیدار مسئول انجمن نجات اراک با برادر حمید رضا نوری
روز شنبه 8 شهریور ماه 1404 فواد بصری مسئول انجمن نجات اراک با مصطفی نوری برادر حمیدرضا نوری از اعضای گرفتار در کمپ اشرف 3 دیدار و گفتگو کرد. آقای نوری بسیار مشتاق بود تا در جریان اخبار مربوط به وضعیت سازمان مجاهدین و اعضا در آلبانی و همچنین فعالیت های اعضای انجمن نجات آلبانی […]
دیدار اعضای انجمن نجات اراک با پدر عباس گلریزان
روز یکشنبه 9 شهریور 1404، اعضای انجمن نجات اراک به دیدار آقای ولی الله گل ریزان، پدر دردمند عباس گلریزان از اعضای گرفتار در کمپ اشرف 3 رفتند و با ایشان به گفتگو نشستند. آقای گل ریزان که سالها دوری و بی خبری از فرزند او را پیرتر و فرسوده تر از سنش کرده است، […]
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی
پسرم محمد جعفر سلام خوبی مادر. خبر داری مادرت چند تا نامه برایت ارسال کرده؟! چرا جواب نامه هایم را ندادی؟ تماسی با من نمی گیری از وضعیتت با خبر شوم. از وضعیت جسمیت اطلاعی ندارم. هر چه فکرش را می کنم چرا پدر و مادرت و خانواده ات را ترک کردی به نتیجه ای […]
نامه خانواده های اراکی به ریاست دادگاه رسیدگی به جنایات سران مجاهدین
ریاست محترم دادگاه رسیدگی به جنایات سران سازمان تروریستی مجاهدین خلق آقای قاضی دهقانی با سلام و احترام ما پدر و مادران و خواهران و برادرانی هستیم که سالهاست در نبود فرزندانمان و خواهران و برادرانمان رنج می کشیم. سازمانی به نام سازمان تروریستی مجاهدین سالهاست فرزندان ما را به اسارت گرفته و هیچ اطلاعی […]
پروانه جانم تا کی چشم انتظارت بمانم؟!
پروانه سلام خوبی مادر؟ سلامتی؟ چرا تماسی با من نمی گیری احوالی از مادرت بگیری؟ من مادرتم چرا مرا فراموش کردی؟ من به لحاظ جسمی وضعیت خوبی ندارم دلم می خواهد هر چه زودتر تو را در آغوش بگیرم. من تو را فراموش نخواهم کرد زمانی که در عراق بودی تلاش زیادی کردم با تو […]