رجوی خائن، چه بر سر بچه هایمان آورده ای؟
در آخر از همه مجامع بین المللی می خواهیم به شکایات ما خانواده ها رسیدگی کند چرا که رجوی با سوء استفاده از بچه هایمان دارد جنایتی علیه انسانیت انجام می دهد و با دجالگری تمام بچه هایمان را از حقوق اولیه بشری محروم کرده و از همه انسانهای شریف می خواهیم بدون در نظر گرفتن مسائل و اختلافات چند سوال اساسی را از مسعود و مریم بپرسند و آنهم اینکه چرا با بچه های ما این رفتارها را می کنند چرا به بچه هایمان اجازه تماس و اجازه دیدار نمی دهد چرا بچه های مسلمان ما را از دین خدا خارج کردند؟
آرزوهای ما وقتی که در اسارت فرقه بودیم
صبحانه آن چیزی بخوریم که خودمان میل داریم نه آن چیزی که در برنامه فرقه بود برنامه روزمان را خودمان تنظیم کنیم نه آن چیزی که در فرقه دستور داده می شد و بایستی آن را مو به مو اجرا کنیم در مراسم صبح گاه هر روز شرکت نکنیم و هر روز سرودهای توخالی فرقه را نشنویم و برای بیگاری روزانه نرویم و هر کاری که خودمان دوست داریم انجام بدهیم
در درون فرقه رجوی چه میگذرد؟؟؟
رجوی به هر قیمت فقط به فکر رسیدن به قدرت است و می داند بین مردم ایران منفور است چرا که بسیاری از مردم خانواده هایی که رجوی آنها را از هم پاشیده را می بینند و همینطور جنایاتی که کرده را دیده و شنیده اند. رجوی فقط و فقط برای حفظ موقعیت تخیلی خودش افراد را به کشتن داد و آنها را مجبور به طلاق اجباری و حضور در نشستهای طولانی مدت کرد و عمرشان را در اشرف و الان در لیبرتی تلف می کند.
مرز سرخ رجوی در تماشای برنامه های تلویزیونی داخل ایران
در نهایت هم طوری فوتبال پخش میکردند که کمتر کسی حاضر میشد آن را نگاه کند چون برنامه صبح را فشرده میکردند و مجبور بودیم صبح، سر زمان بندی بیدار باشیم و برای خیلی ها سوال میشد که چرا فوتبال، حتی جام جهانی یا فوتبال باشگاههای اروپا را نمیگذارند از شبکه ایران ببینیم، البته خیلی واضح بود چون رجوی میخواست نیروهایش کاملا از وضعیت ایران و بطور خاص وضعیت کنونی ایران ناآگاه باشند چون باعث میشد که همه نقشه ها و حرفهایش با دیدن یک تصویر و یا یک حرف از داخل ایران برهم بریزد.
خیانت های مقدس در فرقه رجوی
بعد از اینکه در ذهن افراد جا انداختند که دشمن ما نظام جمهوری اسلامی ایران است این حرف و این اعتقادی که برای فرد قالب میکنند پایه ای میشود برای حرفها و جا انداختن افکار بعدی شان. دیگر بعد از این همه چیز را که عوض میکنند ما برای جنگ با ایران ساخته شده ایم و هدف جمع شدنمان کنار هم این است که برای جنگ آمده ایم، تبدیل به ابزاری برای همه فشارها روی فرد میشود. دیگر بعد از این تماس با خانواده میشود تماس با دشمن چرا که دشمن به خانواده ما نفوذ دارد و هر تماسی با خانواده تماس با دشمن است و فکر کردن به خانواده هم میشود فکر کردن به دشمن
شلوغکاری مجاهدین در تیر و مرداد ۸۸
با برنامه ریزی از قبل که ما هم از آن اطلاعی نداشتیم به ما گفته شد که جلوی آنها بایستید و ما هم جلوی درب ایستاده بودیم که ناگهان مجدد صدای نکره معصومه به گوش رسید که گفت میکشم میکشم آنکه برادرم را کشت که گویا در محل دیگری در همان زمان درگیری شده بود که ما از آن اطلاع نداشتیم که به معصومه اطلاع داده بودند و اون هم همه ما نفرات را هیستریک کرد که باعث بهم زدن اوضاع شد و سربازان عراقی هم شروع به آبپاشی کردند وتعدادی هم که زیاد شلوغ کردند را دستگیر کردند و بعد از اینکه دیدند که جلوی درب شلوغ شده نفراتی را که دستگیر کردند با خود برده بودند و جالب هم این بود با اینکه میگفتند که خبری نیست
رجوی با دیدن این عکسها سکته می کند
در بضعی از سایتها عکسهای از چند تا از دوستانم که در اشرف با هم بودیم و آنها را به اصطلاح میلیشیا میگفتند یا همان بچه های سازمان را دیدم و درجا ناخود آگاه داد زدم رجوی بدبخت با دیدن این عکسها سکته میکنه چون سالیان سال به اینها هم خیانت کرد و در این سالها نتوانستند فرم مو و ریش و سبیلی که دوست دارند را داشته باشند بچه های که نه ایران را دیده بودند و نه از ایران خبری دارند و با همین سازمان بزرگ شدند و همه خاطراتشان هم مربوط به همین فرقه است و همه اطلاعاتشان هم از ایران آن چیزی است که در این سالیان در سازمان به دروغ به همه میگفتند
کسی که جان آدمها برایش هیچ ارزشی ندارد و برای انسانیت هیچ ارزشی قائل نیست
جان انسانها همیشه با ارزش ترین چیز بوده و هست ولی به نظر من در کمتر جایی جان انسانها از جان دادنشان جلوی دوربینها ارزش کمتری دارد اما این را من خودم به عینه دیده و لمس کردم و در جایی از این کره خاکی و در همین سالهای اخیر که البته هم اکنون هم ادامه دارد جایی را تجربه کردم که جان انسانها فقط این ارزش را داشتند که جلوی دوربینها کشته و نفله شوند و از صحنه جان دادنها فیلمی گرفته شود که ارزشی بالاتر از جان خود آدم ها داشته باشد
نقض مضاعف حقوق اهل تسنن در فرقه رجوی
اگر راست می گویید اول خودتان حق و حقوق اهل تسنن را رعایت کنید، بعد به دیگران بگویید، نه اینکه اسیران را از خدا و مذهب دور نگه دارید و مشکلات مردم در ایران را برای سوء استفاده شخصی و ایجاد فتنه بزرگنمایی کنید. لذا به سران فرقه می گوییم شما که در مورد 3000 نفر که در یک پادگان هستند این قدر تبعیض و تفتیش عقاید دارید، لطفا در مورد جامعه ایران که همه ادیان و مذاهب در آن زندگی می کنند و یک هزارم مشکلات درون سازمان شما را ندارند، خفه خفه خفه
مصاحبه با آقای برات کیخایی جداشده ی از فرقه رجوی
حدود سال 70 بود که بحث طلاق های اجباری عمومی شد و دیگر کسی در اشرف نباید متاهل می شد و حتی متاهل ها هم باید همسر خود را طلاق می دادند و این حکمی بود که تنها خود مسعود رجوی را شامل نمی شد، در این زمان تشکیل خانواده حرام و خانواده کانون فساد معرفی گردید، و جالب اینکه من مجرد بودم و برای جلوگیری از ازدواج امثال من می گفتند اتفاقاً طلاق برای شما حیاتی تر و لزومش اجباری تر هست چرا که شما باید فکر اینکه بخواهید ازدواج کنید را ترک و طلاق بدهید، من مخالفت کردم و به همین دلیل مدتی دور از سایرین در قرنطینه بودم
این بار تیر نفاق بر پیکر مادری دلسوخته اصابت کرد
این مادر که سالهاست در هجران تنها فرزند جگرگوشه اش، شب را به صبح میرساند، برای سومین بار است که بامید دیدار یوسف اش”خسرو بلوچ اربابی” در مقابل اسارتگاه اشرف، مصمم و استوار حضور یافته، و با اراده ای پولادین همچنان در مقابل جهنمی که رجوی برای فرزندان بیگناه ایرانی مهیا کرده است، درکنار دیگر مادران به تحصن خود ادامه میدهد. آری، بدون تردید زخمهای جسمانی این مادر گرامی مداوا درمان خواهد شد. اما جای یک زخم باقی می ماند. زخمی زهرآگین که دلها را نشانه گرفته و سوزانیده است.
همایش یک روزه انجمن نجات در شهرستان ایرانشهر
در این همایش که به دعوت انجمن نجات سیستان و بلوچستان و با همکاری هلال احمر ایرانشهر برگزار شد. سخنرانی یکی از اساتید محترم دانشگاه، با مضمون نگاه از بیرون به روابط و مناسبات درونی فرقه ها، بویژه فرقه رجوی، مورد توجه حضار قرار گرفت و پس از آن معاونت محترم دادستان ایرانشهر به لحاظ قانونی، نحوه برخورد با کسانی که از زندان اشرف گریخته و به دامان خانواده و مردم می پیوندند را مورد بررسی قرار دادند