بیست تا سی خرداد، نماد پارادکس عمیق در فرقه مجاهدین
درپی اعتراضات و اغتشاشات سال گذشته پس از انتخابات ریاست جمهوری که فرصت طلبان سازمان مجاهدین خلق هم سعی بیهوده کردند تا خودنمایی کنند، خردادماه امسال (سال 1389) برای مجاهدین فرصتی حیاتی بود تا علی رغم ادعاهای یک دهه اخیر مبنی بر کنارگذاشتن مشی مسلحانه، پیام خیزش بدهند و عادت دیرینه خود که همانا خشونت و ترور است را یادآور شوند. دستگیرشدگان سازمان مجاهدین در اظهارات خود اعترافات کردندکه به آنها تاکید شده بود که انفجارها و بمب گذاری ها باید در فاصله بیست تا سی خرداد صورت بگیرد.
پایداری خانواده ها در مقابل کمپ اشرف
خانواده های اسرای اسیر در کمپ اشرف نیز از این قاعده مستثناء نیستند و پافشاری بر خواسته های برحقشان در همین چند ماه نشان داده است که علیرغم تمام سختی ها و گرمای طاقت فرسا و مشکلات کشور عراق و همچنین ترفندها و تاکتیک های فرقه رجوی و حجم تبلیغات وسیع بر علیه خانواده های اسرای کمپ اشرف و حمله و هجوم و فحاشی های روزانه به آنها و آوردن بستگان آنها با هزار مکر و فریب به پای مصاحبه های فرمایشی و وادار کردن همان بستگان یعنی فرزندان خانواده ها به فحاشی و توهین به والدینشان یا عزیزانشان که رنج این سفر پر مخاطره را فقط بخاظر نجات آنها از فرقه رجوی به جان خریده اند.
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت سوم
در سال 73 با انتصاب مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور موقت انقلاب، اردوگاه شکل دیگری به خودش گرفت. نهادی را تشکیل دادند به عنوان شورای رهبری. این شورای رهبری متشکل بود از بنیادترین کادرهای زنان که می گفتند صلاحیت خودشان را به اثبات رسانده اند. البته در سرسپاری و تهی شدن از همه چیز خودشان و البته لگد زدن به کادرهای پائین تر. به همین دلیل همه مسئولین اجرائی، تشکیلاتی و ایدئولوژیک لایه های پائین تر را زنان تشکیل می دادند.
مجاهدین و استراتژی دو پایه دیپلماسی و ترور
ماهیت تروریستی این فرقه که همیشه در اتخاذ راه حل های خشونت آمیز آن بارها و بارها به نمایش گذاشته شده شکی باقی نمیگذارد که این فرقه هیچوقت جنگ مسلحانه و عملیات تروریستی و سایر اعمال خشونت آمیز را کنار نگذاشته و شاهد آن حفظ قرارگاه اشرف یا همان کمپ اشرف است که هنوز هم با ضوابط نظامی اداره میشود و هنوز هم صبحگاه و شامگاه در آن برگذار میشود
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت دوم
نشست های بزرگ تر گاهاً تا هفته ای 100 ساعت طول می کشید. در این 100 ساعت به جز وعده وعید براندازی و این که شما ایران آینده هستید و شما در راه امام زمان قدم برمی دارید و مردم ایران منتظر شما هستنـد آن هـم بـا رنگ و لعـاب های خاص خودشان بحث دیگری نمی شود. اگر کسی بگوید قصد رفتن دارم با او صحبـت می شود یـا مسئولین بالا با او صحبت می کنند که ذهن او را بچرخاند یا در جمع دوستان و رفقای قدیمی اش آورده و جمـع را وادار می کنند تا در رابطه با رفتن او حرف بزنند و نظر او را بچرخانند.
قسم حضرت عباس یا دم خروس مجاهدین؟
کشف این سلاح در تهران بخوبی ثابت میکند که فرقه رجوی قادر نیست از خشونت و تروریسم فاصله بگیرد چه برسد به اینکه آنرا ترک کند. بخوبی ثابت میشود که فرقه رجوی از تبلیغ مبارزه مسالمت آمیز صرفاً برای فریب افکار عمومی استفاده میکرده و هدفی جز بلوا و آشوب و بکارگیری خشونت و تروریسم ندارد. و بخوبی ثابت میشود که بیرون آوردن این گروه از لیست گروههای تروریستی چقدر غلط بوده
عواقب خودسوزی های مجاهدین در اروپا
در پی دستگیری مریم رجوی، یک تراژدی انسانی در شهرهای اروپایی به وقوع پیوست. گروهی از اعضا و هواداران مجاهدین خود را به آتش کشیدند. خودسوزی ها منجر به مرگ دو نفر شد. این صحنه های تکان دهنده ای که مجاهدین در خیابان های شهرهای اروپا آفریدند به اذهان عمومی فرصتی داد تا ماهیت حقیقی این جنبش به اصطلاح مقاومت را دریابند.
شکست ماشین تبلیغاتی فرقه رجوی در آستانه ۳۰ خرداد
فرقه به این ایام و این حرکات خیلی احتیاج داشت چرا که خوراکی تبلیغاتی مناسبی می توانست برایش فراهم کند بالاخص برای روحیه دادن به اندک اسیران باقیمانده در اسارتگاه اشرف این حرکات خیلی بدرد میخورد، اما طبق معمول جز شکست چیزی عادیش نشد و همانطور که همه شاهد هستند هیچ اتفاق قابل ذکری نیفتاد و ثابت شد که کسی به حرف های فرقه گوش نمی دهد و همچنین به حرف های دوستان فرقه هم کسی گوش نمی کند
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت اول
اگر اشرف جابجا شود و یا اعضای آن گروه به کشور دیگر جابجا شوند، چیزی از تشکیلات باقی نمی ماند و حدود 50 و 60 درصد آن ها رفتن پی زندگی و خانواده شان را در ماندن در یک مسیـر بی هدف و نافرجام را ترجیح می دهند. البته این یک بحث توی هوا نیست و واقعیتی امکان ناپذیر در شرایط عینی و ذهنی تک تک اعضا از یک طرف و یک واقعیت سیاسی از طرف دیگر است. زیرا که هم اکنون به این لحاظ سرکردگان آن ها در یک منگنه سیاسی و بین المللی قراردارند.
خشونت گرایی فرقه رجوی در شکل و در عمل
بعد از پیروزی انقلاب دغدغه اصلی فرقه رجوی رسیدن به نوعی از انواع قدرت سیاسی بود، به هر شکل و به هر صورت. و از طرفی نمی خواست ماهیت خودش را برملا کند چون بخوبی میدانست چنین حرکتی به منزله از دست دادن کسانی بود که گرداگردش جمع شده بودند و فریب برنامه سیاسی البته اگر بشود نام آنرا برنامه گذاشت خورده بودند و به همان میزان فعالیت هم میکردند.
مجاهدین خلق در انکار
نگاه داشتن اعضاء در انزوا به رهبران اجازه می دهد که از مکانیسم انکار به عنوان وسیله شستشوی مغزی اعضاء استفاده کنند. از آنجایی که اعضای مجاهدین تنهـــــا در معرض اخبار محدود و فیلتر شده از سوی سران یا رسانه های خود سازمان قرار دارند، سران کمپ به سادگی قادر به تکذیب واقعیت های جهان بیرون و حوادث درحال رخداد، هستند و در عوض اکاذیب ساخته و پرداخته دستگاه تبلیغاتی خود را به ذهن افراد القاء می کند.
بندبازی تبلیغاتی فرقه رجوی
کارشناسانی که در طی دهه های متمادی عملکرد فرقه تروریستی رجوی و عناصر وابسته به آن را زیر نظر گرفته و تحقیقات جامعی در مورد فرقه مذکور انجام داده اند و نتیجه آنرا هم بارها از تریبونهای مختلف و نشریات مختلف نوشتاری و الکترونیکی منتشر کرده اند بخوبی اذعان دارند که این فرقه فقط لفاظی میکند و همیشه در کمین اتفاقات سیاسی می نشیند تا از این اتفاقات به نفع خود استفاده کند.