بعد از باقی ماندن مجاهدین در لیست تروریستی و بعد از انتخاب مسئول اولی در سازمان
دوستان عزیزنگه داشتن شما توی اشرف فقط و فقط برای سازمان و رهبریش سودمند است و بس، آنها به بهانه حضورمنسجم شما دائم از عربستان واسرائیل و بقیه جاها پول میگیرند، پولی که البته خرج شما نمیشود، برای همین سازمان میخواهد به هر قیمتی شما را در اشرف نگه دارد چه در ساختمانهای سیمانیش و چه در مزار خاکیش و برای نگه داشتن زنده و مرده شما توی اشرف تا امروز هزار و یک حقه و نیرنگ به خرج داده است، حقه ها ودروغ و فریبهایی مثل گرفتن تعهد، شش ماه دیگر خبرهایی هست و همه چیز تعیین تکلیف میشود، از لیست بیرون میاییم
وقتی بوی ننگ یک فرقه بیشتر ازرایحهَ خوشخدمتی آن است
مجاهدین از لیست بیرون نیامدند اما در جریان تلاش برای خروج از لیست گذشته خود را انکار کردند مبارزه مسلحانه را طرد کردند و درحالی که فکر میکردند خروجشان حتمی است نهادهای تصمیم گیری آمریکا را صالح و برحق خواندند.حالا علاوه بر اینکه بور و کور و مطرود نمیدانند چه موضعی بگیرند، نمیدانند چه سیاستی هم اتخاذ کنند چرا که استراتژی نبرد مسلحانه و ارتش آزادیبخش آنها با رفتن صدام و انکار خودشان در هم شکسته است و استراتژی جنگ خارجی هم با ماندن آنها در لیست از بین رفته است.
پیام بهزاد علیشاهی خطاب به اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق
هیچوقت به خودتان جرأت داده اید که بپرسید چرا سازمان به اشرف نیاز دارد؟ آیا واقعا برای جان اشرف نشینها ارزشی قائل است؟ چرا هیچوقت تلاش نکرده آنها را به اروپا و آمریکا انتقال دهد؟ یا لااقل درخواستی در این باره نکرده؟ هیچوقت از خودتان پرسیده اید که چرا مسعود رجوی مخفی شده است؟ مگر مسعود رجوی نبود که موقع آزادی از زندان شاه گفته بود: بعنوان یک مجاهد ناچیز و به اقتضای وظیفه انقلابی و انظباط تشکیلاتی خود را آماده کرده بودم تا ناچیزترین سرمایه خود را یعنی جانم را به انقلاب این خلق بزرگ تقدیم کنم
بخشی ازسوتی های مجاهدین خلق در چهار روز برنامه پولشویی
از این دست سوتی ها که نشاندهنده رذالت پیشگی مجاهدین است زیاد بود که وقت میخواست و امکانات که ضبط شود البته فکر کنم همه اینها در تکرار مجدد سانسور شوند لااقل اینها را که من گفتم حتما یک فکر بحالش میکنند ولی بازهم مطمئنم که در تکرار سانسور شده این برنامه که یقینأ 64 ساعت نخواهد بود باز هم سوتی زیاد است.
یک الماس فریب دیگر
سازمان مجاهدین که تا کنون همه این راهها را اشتباه انتخاب کرده است ؛برای این آخری یعنی کسب حمایت مردمی هم راههای خاص خودش را به کار میگیرد. راههایی که تاکنون به کار گرفته اند استفاده از تبلیغات و شرکتهای تبلیغاتی خارجی و داخلی برای پخش شعاری خاص وعکسی خاص یا تبلیغ ایمیلی و اس ام اسی و تبلیغ در روزنامه و مجله های داخلی و خارجی که گاه نفراتی که حتی متنفر از مجاهدینند بدون اطلاع از ماهیت تبلیغ دهنده و تبلیغ نسبت به اجرای آن اقدام میکند.
هواداران نه چندان مجانی فرقه رجوی
.. همین تعداد کم بعدها قبول کردند وگفتند چه از این بهتر و شدند هوادار سرسخت مجاهدین و پاچه گیر سرسخت تر منتقدین، ما هم به هرکس گفتیم،از ما دلیل و مدرک میخواستند که البته بود و هست ولی بالاخره آفتاب آمد دلیل آفتاب. یکی از همین هواداران مجاهدین و انقلاب ایدئولوژیکشان در نامه ای بر حقانیت مجاهدین صحه گذاشته و نوشته اگر امروز در نروژاست به همت همین مجاهدین و بخاطر کمک مالی آنان است و همان جمله ای که آنان خواسته بودند را تکرار کرده که خودش عُرضه مبارزه نداشته و شرایط سخت بوده. اینکه مجاهدین کمک مالی میکنند که کسی از عراق به خارج کشور و آنهم نروژ، برود هم تائید کلام ماست و هم تکذیب کلام سازمان که میگوید امکان خروج افرادش را در این سالها به خارج از عراق نداشته و دلیل جمع شدنشان در اشرف نه بخاطرتشکیل و تحکیم یک فرقه بلکه بنا به جبر زمان بوده و بس…
ترسیم اوضاع به سیاق مسعود رجوی
هروقت اوضاع بر وقف مراد نبود ؛ مسعود رجوی نشست میگذاشت و با ترسیم چند تابلو و اشکال هندسی نشان میداد که اتفاقا بر خلاف آنچه که فکر میکنیم همه چیز حاکی از پیروزی است و علاوه بر این حتی اگر چنان هم باشد که فکر میکنیم بازهم پیروزی در انتهای مسیر دیده میشود و این پیچیدگی در مسیر است که مانع از دیده شدن نور در انتهای آن شده است. ما هم برای ختم به خیر شدن قائله و خلاص شدن از دیدن تکرار نشست و گزارش نویسی و بحث ؛میپذیرفتیم و میرفتیم سرکارمان.
کشتن یا به کشته دادن اسیران اشرف
عملا تنها راه مطرح شدن خود در صحنه سیاسی و بین المللی را خلاصه کردند به خوشخدمتی و مزدوری برای بیگانه و درخواست کمک از آنها و به کشتن دادن اعضایشان که حالا مصرف دیگری نداشتند.در مورد مزدوری و جاسوسی البته خدمات مجاهدین برای غرب و شرق مسبوق به سابقه است والبته در به کشتن دادن اعضایشان هم یدطولایی دارند ؛ بارها مسعود رجوی بعد از عملیاتها یا تهاجمات نافرجام این گروه اعلام کرده بود که ما پذیرفته بودیم سه برابر این کشته بدهیم
به مناسبت مرگ رضا شیر محمدی از اعضای مجاهدین
او که روزگاری افراد را برای انفجار در معابر عمومی از عراق به اهواز و آبادان گسیل میداشت و از رادیو برای آنها پیام میداد تا خشونت و ترور را در شهرهای ایران گسترش دهد ؛امروز درحضیض ذلت قلبش از طپش ایستاد، کاش زنده میماند و سرنوشت آنهمه خشونت و بدرفتاری با اعضا را روی سازمانش میدید؛ کاش بجای قلبش رسم شوم ترور و خشونت باز ایستاده بود.
پیام تبریک نوروز بهزاد علیشاهی به اسیران اشرف
نمیدانم با این عید تکراری این اجبارها و شعارها و آدمهای تکراری باید عید را به شما تبریک گفت یا نه ؛ اما من به شما تبریک میگویم هم عید را و هم هوشیاری شما در قبال مغز شویی مسئولان سازمان؛ که با این هوشیاری دیگراین مغزشویی ها دارد رنگ و بویش را از دست میدهد؛ تبریک به شما که خیلی از مناسک و فریضه های فرقه ای را تحریم کرده اید ؛تبریک به شما که امروز میدانید که جنگ و عملیات داخله و راهگشایی و انقلاب ایدئولوُژیک و آ77 و حوض و مانور و تمرینات کامپیوتری و آموزش و خارکنی و کارهای تولیدی و آماده باش و هزاربازی دیگر همه و همه برای مشغول کردن فکر شماست
رهایی حق همه اعضاء مجاهدین است
سه هزار نفر را در اشرف در اسارت نگاه داشته ؛ نه اینترنتی هست که کند باشد و نه خبری و اثری ؛ آنها را به زور وادار به اعتراف میکند و فیلم میگیرد؛ آنها را وادار میکند که به عزیزانشان فحاشی کنند ؛ آنها را بدون دارو و درمان با بیماری رها میکند تا برجسدهایشان مظلوم نمایی کند.
مجاهدین و جرقه و جنگ
مجاهدین خلق سازمانی است که همه این سالها نقش مخربی در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران بازی کرده است. آنها گفته اند و نشان داده اند که خمار و تشنه قدرت هستند و بس ؛ دفاع از خلق ؛ امپریالیسم ؛ جنگ ؛ صدام ؛ شیوخ متزلزل منطقه ؛اسلام ؛ مارکسیسم ؛همجنسگراو حتی قاتلین و جنایتکاران همه و همه برای دفع این خماری است. سازمان مجاهدین نه معتقد و نه خواهان هیچ تغییری در راستای دمکراسی در ایران است ؛ و این را در مناسبات داخلی وبیرونی خود بخوبی نشان داده اند ؛ آنها میخواهند به قدرت برسند و آنهم یکشبه