علیرضا رحمانی در مسیر اشرف به کمپ ترانزیت موفق به فرار شد
من علیرضا رحمانی بدین وسیله جدایی خودم را از فرقه رجوی اعلام می کنم و از این که توانستم در فرصت پیش آمده آزادی خودم را بدست آورم بی اندازه خوشحالم و خدا را شکر میکنم. در تشکیلات فرقه رجوی حق حتی آزاد اندیشیدن هم نداشتم و دائم تحت فشار و شکنجه روحی و زیر شدیدترین نوع تفتیش عقاید با نام عملیات جاری بودم و الان احساس میکنم عشق به زندگی و رهایی که طی ده سال در وجودم مرده بود دوباره زنده شده
اعلام جدائی خدابخش میریان از سازمان مجاهدین خلق
آقای خدابخش میریان که دیگر تحمل دوروئی ها و نیرنگ بازی های سران فرقه رجوی را نداشت در مورخ 14 فوریه 2012 اسارتگاه اشرف را ترک کرده و خود را به نیروهای عراقی رساند.وی به محض رسیدن به هتل محل استقرار جداشدگان در بغداد، درخواست نمود تا با خانواده اش که چندین نوبت به درب پادگان اشرف مراجعه کرده بودند ولی سران فرقه اجازه ملاقات با وی را نداده بودند تماس حاصل نماید. او بیصبرانه در انتظار گرفتن موبایل و تماس با خانواده اش بود.
چرا رجوی به خاک اشرف چسبیده است؟
جابجا شدن از اشرف به معنی خروج از دروازه های آن، برای برخی بعد از بیش از دو دهه، است. فرقه رجوی امنیت نیروها را در هنگام جابجائی بهانه میکند حال آنکه وحشت او استفاده از فرصت بدست آمده توسط برخی از نیروها و فرار و پیوستن آنان به خانواده هاست که دو سال است حی و حاضر در دروازه اشرف به انتظار نشسته و یک نفس عزیزان خود را صدا کرده اند. رجوی میخواهد در فرصت بدست آمده بازهم نیروهای خود را تست کند تا اگر کسانی پتانسیل فرار دارند در هنگام جابجائی مراقبت های لازم را به عمل آورد یا قبل از آن تمهیداتی بیندیشد.
خانواده ها تا آخر ایستاده اند
خانواده ها البته هر روز در تمامی اضلاع پادگان حضور فعال دارند و تا آنجا که حنجره و صدایشان یاری میکند عزیزان خود را صدا میزنند که البته همچنان توسط عده ای از قربانیان مغزشوئی شده فرقه رجوی مورد بی مهری همراه با فحش های رکیک که معلوم نیست از کجا یاد گرفته اند و پرتاب سنگ به سمت زنان و مردان سالخورده که معلوم نیست در مرام کدام مبارزی تاکنون سراغ داشته اند قرار میگیرند. در این خصوص چند فیلم تهیه شده که بعدا به نظر خوانندگان خواهد رسید.
فرقه رجوی در پی ایجاد درگیری دیگری، قبل از نقل مکان از اشرف می باشد
به قرار اطلاعات رسیده از منابع مختلف از جمله داخل پادگان اشرف در عراق، سران سازمان مجاهدین خلق در تلاش هستند تا قبل از اینکه از پادگان فرقه ای اشرف به جای دیگری منتقل شوند، درگیری دیگری با نیروهای عراقی بوجود بیاورند تا در این میان افراد منتقد و مخالف خود را مانند موارد مشابه در گذشته سربه نیست کرده و به اصطلاح هم از شر آنان خلاص شوند و هم از خون آنان بهره برداری کنند
اعلام جدائی محمد رضا نجاریان از فرقه رجوی
می خواهم با استناد به اظهارات خود مسعود رجوی بر این نکته تاکید کنم که برای او تنها چیزیکه واقعا هیچ ارزش و مفهومی نداشته و ندارد و براحتی آن را بذل و بخشش میکند جان انسانهاست. او همواره از قربانی شدن افراد استقبال میکند و هیچگاه به جان آدم ها و زندگی آنها فکر نمی کند. در اندیشه وی اگر هزاران نفر هم قربانی شوند باکی نیست. حتی از اینکه شنیده بود در 19 فروردین سی و چند نفر کشته شده اند ناراحت بود چرا که فکر می کرد که آمار می بایست سی صد و اندی نفر میشد
رجوی از خون من و امثال من استفاده می کند تا جان خودش را حفظ کند
من نفری بودم که قبل از 19 فروردین برای مسئولین نوشته بودم که مایل نیستم در این سازمان بمانم و کشته بشوم ولی آنها با بی رحمی تمام این حرفهایم را نادیده گرفتند و در 19 فروردین من را طوری سازماندهی کردند که در جلوی صف قرار بگیرم و من در آن درگیری از دو ناحیه یعنی از شکم و زانو مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و در آن درگیری اکثر نفراتی که مجروح یا کشته شدند از کادرهای رده پایین بودند.
از جان رجوی چه میخواهیم؟
وقتی تعداد کثیری که توانسته اند از اشرف فرار کنند همگی یک مطلب را میگویند و همگی بر بسیاری حقایق که در استانداردهای جهانی امروزی نقض فاحش اولیه ترین حقوق انسانی تعریف میگردد صحه میگذارند، باید پذیرفت که موضوع حداقل ارزش رسیدگی و دخالت سازمان های بین المللی حقوق بشری را دارد و نمیتوان صرفا آنرا به پارامتر های دیگر، از جمله مسائل سیاسی، مشروط کرده و از روی آن گذشت.
تقدیر و تشکر خانواده ها از خانم عبداللهی
ما بعد از سرنگونی صدام بارها به درب اشرف آمده و صبح تا عصرمی ماندیم و برمی گشتیم. اما حضوردائم و پر تلاش ایشان باعث گردید تا خانواده ها در این دو سال به تحصن شان علیرغم تمامی سختی ها و ناملایمات و شرایط بد استقراری ادامه دهند و صدای خود را به گوش جهانیان برسانند و سرانجام فرقه رجوی را مجبور نمایند تا اشرف را تخیله کند. ما اینرا مدیون زحمات خانم عبداللهی هستیم و جا دارد بی اندازه از ایشان تشکر و قدردانی نمائیم.
نامه بنیاد خانواده سحر به آقای مارتین کوبلر
آنچه مایلیم بطور خاص توجه شما را به آن جلب نمائیم اینست که در داخل پادگان اشرف نشست های تفتیش عقاید و مغزشوئی معروف به عملیات جاری با شدت و حدت هرچه تمامتر طی این مدت ادامه داشته و دارد. علت وقت کشی رهبران فرقه برای جابجائی در داخل خاک عراق و اجازه ندادن به مسئولین ملل متحد برای شروع پروسه مصاحبه ها هم دقیقا همین است که آنها میخواهند تا جائی که امکان دارد نفرات را برای مصاحبه آماده کنند و افراد ناراضی و خواهان جدائی را شناسائی نمایند.
دستاورد دو سال تحصن خانواده ها مقابل کمپ اشرف
توافق حاصله بین سه طرف شرکت کننده در حل مشکل پادگان اشرف قطعا نتیجه تلاش و کوشش بی وقفه و تحمل سختی های بسیار طی دو سال گذشته از جانب خانواده های مستقر در شهرک آزادی در مجاورت پادگان اشرف بوده است. یقینا خانواده ها حتی بعد از جابجائی نفرات فرقه به محلی دیگر نیز به کار خود تا رسیدن به مقصود، یعنی دیداری خصوصی و مستقل با عزیزانشان، ادامه خواهند داد.
گفتگوی خانواده ها با رسانه های عراقی و بین المللی
از حضور پرشور خانواده های قربانیان فرقه رجوی گرفتار در پادگان اشرف، که هر روز بر تعداد آنان افزوده میشود، در شهرک آزادی در مجاورت این پادگان، و همچنین از حضور انبوه خبرنگاران و عکاسان و فیلم برداران رسانه های عراقی و بین المللی خبر دادیم.اکثر خانواده ها مصاحبه هائی با خبرنگاران و گزارشگران حاضر در صحنه انجام دادند و به تشریح نظرات و خواسته ها و علت حضورشان در این مکان پرداختند.