شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
رهایی علیرضا عینکیان از پادگان فرقه ای اشرف 24 شهریور 1389

رهایی علیرضا عینکیان از پادگان فرقه ای اشرف

آقای علیرضا عینکیان فرزند صالح متولد 1341 در مراغه که حدود 25 سال در نزد فرقه رجوی در عراق بوده است توانست حدود ساعت 1 بامداد 16 شهریور 1389 از درب شرقی پادگان فرقه ای اشرف گریخته و خود را به نیروهای عراقی معرفی کند. او بلافاصله از نیروهای عراقی خواسته بود تا وی را به نزد خانواده های مستقر در مقابل دروازه اصلی (غربی) پادگان اشرف ببرند ولی آنان از انجام این کار امتناع ورزیدند و صرفا خبر این فرار را صبح روز بعد به خانواده ها دادند.

نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد جهت اعزام گزارشگر به اردوگاه اشرف 15 شهریور 1389

نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد جهت اعزام گزارشگر به اردوگاه اشرف

بیش از شش ماه است که جمع کثیری از خانواده های اعضای گرفتار در اردوگاه فرقه ای اشرف در مقابل دروازه این مقر در شرایط فوق العاده دشوار دست به تحصن زده و اعلام نموده اند که تا به دیدار عزیزان خود نایل نشوند محل را ترک نخواهند کرد. در چنین شرایطی آیا ضرورت ندارد که گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد همراه با افرادی که از این گروه جداشده و به شرایط درون آن آگاه هستند و همچنین خانواده های افراد مستقر در آن از این مقر فرقه ای بازدید نمایند؟

فرار موفقیت آمیز یکی دیگر از قربانیان فرقه رجوی از پادگان اشرف 13 شهریور 1389

فرار موفقیت آمیز یکی دیگر از قربانیان فرقه رجوی از پادگان اشرف

روز شنبه 6 شهریور 1389 آقای مرتضی بدن آرا مرز دشتی فرزند محمد از اهالی رشت، که در سال 1382 جهت یافتن کار در اروپا عازم ترکیه شده و سپس توسط عناصر فرقه رجوی در آنکارا فریب داده شده و به عراق برده شده بود، موفق به فرار از پادگان فرقه ای اشرف گردید. آقای دشتی توانسته بود در یک موقعیت استثنائی خود را به نیروهای عراقی رسانده و درخواست خروج از اشرف را بنماید.

بنیاد خانواده سحر یک سازمان یا حزب سیاسی نیست 04 شهریور 1389

بنیاد خانواده سحر یک سازمان یا حزب سیاسی نیست

بنیاد خانواده سحر یک سازمان یا حزب سیاسی نیست. همانطور که از نامش پیداست این ارگان یک بنیاد کمک رسانی به خانواده هائی است که طالب دیدار با عزیزان خود هستند. طبعا طرف مقابل ما در این قضیه سازمان مجاهدین خلق و بطور خاص رهبری تام الاختیار آن است. مسئولین و اعضای بنیاد متفق القول هستند که این سازمان یک فرقه مخرب است که در قدم اول جان و روان اعضای خود را تهدید می کند. ما هیچگونه بحث و فحص سیاسی با این فرقه نداریم

خبرهای خانواده ها، ورودی اسارتگاه اشرف 03 شهریور 1389

خبرهای خانواده ها، ورودی اسارتگاه اشرف

زمانی که خانواده های متحصن در ورودی پادگان فرقه ای اشرف مصاحبه خانم بتول سلطانی تحت عنوان”رقص رهایی” را خواندند به شدت متأثر شدند و عرق شرم بر پیشانی شان نشست. برخی حاضر به شنیدن ادامه مطالب نبودند و برخی اشک در چشمانشان حلقه زده بود و تعدادی از خشم برافروخته شده بودند. یکی از مادران می گفت:”خداوندا! فرزندم درچه گروهی گرفتارشده است؟”.

نامه ی خانم عبداللهی در پاسخ به قدردانی خانواده های انجمن نجات گیلان 25 مرداد 1389

نامه ی خانم عبداللهی در پاسخ به قدردانی خانواده های انجمن نجات گیلان

خدمت کلیه عزیزانی که با مراجعه به انجمن نجات گیلان و ابراز محبت خود جویای سلامتی اینجانب بوده اند و همچنین خدمت کلیه عزیزانی که از داخل و خارج کشور در این مدت با تماس تلفنی خود مرا شرمنده نموده اند کمال تشکر و قدردانی را دارم. من بعنوان یک عضو کوچک خانواده ها در خدمت خانواده های محترم و دردمند که عزیزانشان سالهاست در سیاه چال رجوی در پادگان اشرف گرفتار شده اند هستم و تا رسیدن به مقصود خواهم بود.

نقش دو زن فرقه رجوی در واقعه ای که منجر به انتقال خانم عبداللهی به بیمارستان شد 23 مرداد 1389

نقش دو زن فرقه رجوی در واقعه ای که منجر به انتقال خانم عبداللهی به بیمارستان شد

زمانی که خانم عبداللهی تلاش داشته به سمت خودروی نفرات یونامی برود یک خودروی سازمان که دو زن سرنشین آن بودند راه او را سد کرده و اجازه این کار را نمیدهد. در واقع خودروی سازمان به صورت تهاجمی به سمت خانم عبداللهی میرود تا مانع رسیدن وی به خودروی نفرات یونامی شود که وی در لحظه تصمیم میگیرد خود را به زیر آن خودرو بیندازد که راننده خودرو را کنترل کرده و تصادمی صورت نمیگیرد. نفرات یونامی و سربازان آمریکائی و عراقی همگی شاهد این ماجرا بودند.

نامه خانم عبداللهی به وزیر خارجه آمریکا 21 مرداد 1389

نامه خانم عبداللهی به وزیر خارجه آمریکا

نظراتی وجود دارد که برخی جریانات جنگ طلب که صاحب نفوذ در سیاست آمریکا هستند مایلند این سازمان به شکل فعلی حفظ شود و ساختار فرقه ای آن از بین نرود تا شاید عناصر آن روزی مانند گلادیاتورها برای استفاده در برابر جمهوری اسلامی ایران همانطور که صدام حسین این کار را کرد مورد استفاده قرار گیرند. آیا این نظرات درست است؟ اگر نه چگونه باید سیاست دوگانه ایالات متحده را در خصوص این گروه توجیه نمود؟

خانواده های مستقر در درب اشرف به استقبال ماه مبارک رمضان میروند 19 مرداد 1389

خانواده های مستقر در درب اشرف به استقبال ماه مبارک رمضان میروند

سازمان ماه مبارک رمضان را برای خود فوق العاده حساس دانسته و خطر خانواده های روزه دار را به مراتب بالاتر از قبل ارزیابی میکند. فشار افکار عمومی مردم عراق بر روی سازمان بیشتر شده است و تنها نقطه اتکای رجوی در عراق نیروهای آمریکائی است که آنان نیز تا مدت کوتاهی میتوانند به حمایت و حفاظت خود ادامه دهند.

تنها خداست که باید حق ما را از رجوی بگیرد 18 مرداد 1389

تنها خداست که باید حق ما را از رجوی بگیرد

خانم عبداللهی این مادر دردمند و رنج کشیده که در شرایط جسمی نامناسب با فشار خون بسیار بالا در گرمای طاقت فرسای عراق صرفا برای دیدار پسرش پایداری و مقاومت نموده است به مسئولین بنیاد خانواده سحر گفت:” بعد از شش ماه تحصن در شرایط سخت در مقابل اشرف به این نتیجه رسیده ام که تنها خداست که باید حق ما را از رجوی بگیرد”.

نمایش مشمئز کننده سیمای فرقه رجوی 17 مرداد 1389

نمایش مشمئز کننده سیمای فرقه رجوی

واقعیت اینست که فرقه رجوی در عراق در تنگنای مرگباری قرار گرفته که حتی از خانواده های سالمند اعضای خود به شدت وحشت دارد. اما رجوی باید بداند که این ترفند ها و این نمایشات مشمئز کننده تلویزیونی و وادار کردن افراد جهت دشنام و ناسزا گفتن به خانواده های خود هرگز مشکلی را از وی حل نخواهد کرد. خانواده ها ایستاده اند و اتفاقا وقتی این نمایشات چندش آور را می بینند بیشتر به قربانی بودن عزیزان خود پی برده و در عزم خویش برای نجات آنان مصممتر میگردند.

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با شهاب حسینی (احمد توکلی مقدم) 13 مرداد 1389

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با شهاب حسینی (احمد توکلی مقدم)

با حضورخانواده ها در مقابل درب قرارگاه اشرف بیاد خانواده خودم افتادم و با شنیدن موزیک هایی که پخش می کردند به دوران جوانی درخیابان های تهران بازگشتم ولی نسبت به خروج از اشرف به شدت نگران بودم زیرا تبلیغات سازمان آنقدر طی این سالها زیاد بود که احساس می کردم خارج ازاشرف چیزی به غیر از فلاکت و نهایتا مرگ درانتظارم نیست. حضورخانواده ها برایم تسکین بخش بود و به من قوت قلب میداد.

blank
blank
blank