پروژه ی ایران هراسی
علاوه بر این، با توجه به تغییرات چشمگیری که خاورمیانه طی چندین سال گذشته متحمل شده، و از بین رفتن مانع عراق برای پیشبرد نفوذ ایران، اینکه بتوان شاهد انزوای ایران بود، کاری دشوار است. در زمانی که مقام های ایرانی در پایتخت کشورهای عربی مورد استقبال قرار گرفته اند و تجارت بین ایران و همسایگان آن در حال افزایش است؛ یک موافقت منطقه ای برای انزوای ایران وجود ندارد.
دیدار سران عشایر کربلا و نجف با دبیرکل کانون هابیلیان
می خواهم برروی یک مساله اساسی تاکید کنم و آن نبرد همیشگی میان جبهه ی باطل به سرکردگی آمریکا و جبهه ی حق به رهبری شیعیان جهان می باشد. در حال حاضر شیعیان ایران و لبنان و عراق در راس این هرم مبارزاتی قرار دارند. از جمله گروه های تروریستی هم آهنگ با آمریکا، سازمان منافقین خلق می باشند که در جنایات بی شمار در عراق نماینده ی آنها هستند. ما برای مبارزه با آنها باید از دو جبهه ی سیاست و اقتصاد خود را تقویت کنیم تا
پیام عقده گشایی مریم رجوی
در سال نو فرضاً رییس جمهور یک کشور خطاب به همتای خود از پیروزی های کشورش بگوید یا از برتری بر شورشیان جنگ داخلی کشورش به کشور مورد اشاره گزارش دهد یا رشد اقتصادی کشورش را به رخ طرف مقابل بکشد و یا برعکس از ناتوانی کشورش در برطرف کردن مشکلات اقتصادی و معیشتی و یا امثال آن سخن بگوید و یا گزارش کار یک درگیری مرزی
تغییردرالگوی تفرقه افکنی مجاهدین
امروز اما آنها سلاحی برای جنایاتشان ندارند و مجبورند خود را به نوعی دیگر معرفی کنند. آنها باید ظاهرا از حقوق ملت عراق دفاع کنند زیرا دستاویز دیگری برای عرضه ی خود ندارند. آنها باید خود را دوستدار آرامش و امنیت مردم عراق معرفی کنند تا بتوانند عوام فریبی کنند. امروز آنها برای تداوم خط نفاقشان از حربه ی ایجاد نا امنی توسط ایران در جنوب عراق استفاده می کنند. پول خرج می کنند و امضا جمع می کنند افراد نا آگاه رابا کمترین هزینه تطمیع می کنند و کارشان را نیز موجه جلوه می دهند.
دبیرکل کانون هابیلیان در جمع اساتید دانشگاه های مشهد
می خواستند درانقلاب سهمی برای خود دست و پا کنند، بنابراین با شروع مخالفت های مردمی با آنها، شروع به ترور و ایجاد ارعاب در بین مردم کردند. منافقین از همان ابتدا با آگاهی از نوپا بودن انقلاب و فعال نبودن نهادهای نظامی مانند ارتش و سپاه و با علم به این که مسولین نظام در تدارک رتق و فتق امور انقلاب و سازماندهی بعد از انقلاب هستند،
برای زنان بی پناه اشرف
زنان اشرف، زنانی متفاوت از تمام زنان عالم از ابتدا تا قیامت هستند. بردگی، استثمار، تجاوز، محرومیت از حقوق انسانی، فریب، نا امیدی از آیند ه و ترس از رویارویی با واقعیات، آینده ی جامعه ای که نمی دانند در کجای آن قرار دارند آنها را به انسان هایی عصبی و فرتوت تبدیل کرده که کارکردهایی همچون تظاهرات 20 – 30 نفره، در حمایت از حقوق زنان اشرف، سخن رانی هایی آنچنانی مریم و هندوانه های کالی که او زیر بغل زنان اشرف میدهد نیز نمی تواند دردی از دردهای این خسته زنان روزگار دوا کند
دیدار نمایندگان مجلس اعیان عراق از کانون هابیلیان
دبیر کل کانون هابیلیان ادامه داد: جنگ هشت ساله ی خونینی که صدام به راه انداخت هیچ تاثیری در عزم دو ملت برای با هم بودن نگذاشت. امروز آمریکا با شعار ایجاد دموکراسی و مبارزه با تروریسم در کشور شما حضور پیدا کرده است، اما هیچ کس در دنیا نیست که باور کند آمریکایی ها واقعا برای دموکراسی به عراق آمده اند.
قصه استقبال مردمی از پیامهای ملال آور رجوی
گویا دیدارهای سران عشایر جنوب عراق با کانون هابیلیان باعث شده تا باند رجوی تلاش نماید تا در این زمینه نیز عقب نماند. دغل بازان رجوی که از کمترین ضریب هوشی بهره مند می باشند به این مسئله فکر نکردند که چند سال پیش جُل و پلاسشان برای همیشه از جنوب عراق جمع شد و مردم این منطقه سالهاست که بدون دغدغه از اعمال تروریستی این فرقه روزگار می گذرانند
ذات جنگ طلب مجاهدین
حال سوال اینجاست که چگونه می توان از منظر مواضع رسمی یک گروهک که البته بسیار بوقلمون صفت می باشد چندین و چند نظر متفاوت ابراز داشت؟ چگونه می توان هم از جنگ دم زد و هم از صلح؟ آیااین استدلال، پیرو درخواست عاجزانه ی رجوی نیست که در آخرین پیام خود از آمریکا خواسته بود تا ایران را ضعیف کند
«خود فریبی» بزرگ مجاهدین
این توضیحات کافی است که ببینیم شخصی بااین درک وآگاهی چگونه دچار خود فریبی می شود:(گریختن آدمی از رؤیایی که برای خود ساخته است آسان نیست. پس اجتناب از لغزش به خودفریبی به منظور هرچه بیشتر غرق شدن در آن رؤیا نیز چنین است.بی تردید، اگر چه تمام تقصیر ها به گردن انسان خود فریب نیست؛
دیدار سران عشایر عراق با جدا شدگان از گروه مجاهدین ۳
من ماه خرداد وارد ایران شدم و ماه بهمن همان سال به دبی رفتم و مزاحمتی هم برای من ایجاد نشد. 2 بار تاکنون به دبی رفته ام، به مکه رفتم و سه بار هم تاکنون به کیش رفته ام. من 14 سال آنجا بودم حتی یک بار هم اجازه ندادند تلویزیون خارجی تماشا کنم، موسیقی خارج ممنوع بود، داشتن ریش ممنوع بود، کتاب و مجلات غیر سازمانی ممنوع بود، رادیو ممنوع بود. ما انسان هستیم و دوست داریم شادی کنیم و به گردش برویم.در آنجا نه تفریح بود و نه سیاحت.
دیدار سران عشایر عراق با جداشدگان ازگروه مجاهدین ۲
آن موقع نیروهای اطلاعاتی سازمان در اشرف درکنار نیروهای آمریکایی بودند و برای آنها کارهای تبلیغاتی و اطلاعاتی می کردند. ما در داخل اشرف بودیم ولی متوجه خیلی مسائل بودیم. در کنار اینکه برای آمریکایی ها کارهای اطلاعاتی می کردند با استخباریون زمان صدام نیز آمد و شد داشتند و امورات آنها را نیز رتق و فتق می کردند زیرا آنها با عناوین انجمنها ی خیریه و دوستی وارد اشرف می شدند و به سازمان خط و خطوط می دادند. ببینید لئامت آنها تا کجاست که همزمان،هم برای آمریکایی ها و هم برای بقایای صدام و حزب بعث مزدوری می کردند.