ماجراهای درخواست ملاقات در کمپ اشرف – قسمت چهاردهم
قسمت قبلی این خاطرات تلخ و اندوهناک با نقل بخش هایی از سخنرانی اینجانب پایان یافت و اینک بار دیگر بر آنم که پاراگراف های دیگر از این متن را که در زمان خود بصورت وسیعی رسانه ای شد، نقل کنم: “همه ی ما میدانیم که این جوانان اسیر و کم اطلاع به این خاطر […]
آیین چهارشنبه سوری در سازمان مجاهدین خلق
مردم ایران زمین از سالهای خیلی دور در شب آخرین چهارشنبه سال مراسمی داشتند که در آن آتش می افروختند و به پریدن از روی آن اقدام می کردند و به نوعی با اینکار میخواستند تا تمام سختی هایی که در طول سال بر آنها گذشته از آنها دور شود و زندگی آنها به سمت […]
مجاهدین با وعده شکلات کودک سرباز میگرفتند
در همه جای دنیا عموما فرایند استخدام نیروی نظامی به گونهای ست که نهاد استخدامکننده اطمینان حاصل کند که فرد مورد نظر ویژگیها و کیفیات لازم برای عضویت در ارتش را دارد. در پی این مرحله فرد استخدام شده تحت آموزشهای نظامی قرار خواهد گرفت تا آمادگی لازم برای شرکت در عملیاتهای نظامی را به […]
خاطرات ولی الله غفاری از ۱۷ سال اسارت در تشکیلات مجاهدین خلق
چشمانم را که باز کردم، خودم را روی تختی در بیمارستانی نظامی مربوط به ارتش عراق یافتم. از ناحیه صورت و دست و پا و کمر مجروح شده بودم. پرده گوشم هم پاره شده بود. مدتی گذشت تا به خاطر بیاورم چه حادثه ای مرا به آنجا کشانده بود. صدای موشک و سنگر و .. […]
جهان خبردار نشد که بر مادران، قربانیان فراموش شده فرقه رجوی چه گذشت
بیان حال مادران اعضای گرفتار در فرقه رجوی، که بعضاً نزدیک به چهار دهه از فراق آنان می گذرد را می توان تا حدی در این دو بیتی سوزناک شوقی ساوه ای یافت: دردا که فراق، ناتوان ساخت مرا در بستر ناتوانی انداخت مرا از ضعف، چنان شدم که بر بالینم صد بار اجل آمد […]
رجوی ها باز هم یک مادر را در مقابل فرزندش قرار دادند
رجوی ها بار دیگر در اقدامی غیر اخلاقی و منزجر کننده، یک مادر را در مقابل پسرش قرار دادند تا از این راه شاید پرده ای بر روی واقعیت بکشند و به ترویج دروغ و کتمان حقیقت ادامه دهند. بدنبال دادخواهی آقای محمدرضا ترابی درباره پدرش و آنچه بر او گذشته و درخواست توضیح درباره […]
بیاد اولین جشن نوروز و بهار آزادی در تیف
صدای گام های بهار آرام آرام به گوش می رسید. در کمپ امریکایی ها موسوم به تیف در کنار دوستانی که سالیان از بهترین سالهای عمر وجوانی مان را در اسارتگاه اشرف به امید واهی تلف کرده بودیم خودمان را آماده جشن نوروز می کردیم. از دوران بچگی نوروز برایم با لباس های نو و […]
حسن شرقی : از رجوی غرامت میخواهم
زمانی که عوامل مجاهدین خلق یک هواپیمای ایرانی مملو از مسافر ربوده شد و در خاک عراق نشست، چون زمان جنگ بود دولت عراق دستور داد که مسافران از اردوگاه اسرا دیدن بکنند. آن زمان من مسؤل کتابخانه اردوگاه بودم که با ورود مسافران به داخل کمپ یکی از مسافران که دوست پدرم بود مرا […]
خاطره ای از به اصطلاح دانشگاه دست ساز رجوی در کمپ اشرف
بعد از سرنگونی صدام فرقه رجوی توسط امریکایی ها خلع سلاح شد. در نتیجه انرژی اعضای مستقر در پادگان اشرف آزاد شد به دلیل این که تا قبل از این داستان کل اعضای مستقر در اشرف را با سلاح سرگرم می کردند از آموزش های تکراری گرفته تا تنظیف سلاح و سایر مراقبت ها و […]
نامه ای به برادرم رضا بلالی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
رضا جان سلام حالت چطور است. چند روزی به پایان سال 1400 باقی نمانده و وارد سال جدید می شویم. چندین سال گذشت و من همچنان از شما بی خبرم. نمی دانم در کمپی که هستی وضعیت روحی ات چگونه می گذرد. خبر دارم در کمپ محل زندگیت آزاد نیستی. اگر آزاد بودی تماسی با […]
دوگانگی در فرقه رجوی
سایت های منتسب به فرقه رجوی در اخبارشان بر سر دادگاه هایی تبلیغات میکنند که گویا آنان در این دادگاه ها پیروزی کسب کرده اند! اگر چه برخی منتقدین و تحلیل گران این دادگاه ها را بی محتوا و فاقد ارزش قضایی و برای مصارف تبلیغی و سیاسی ارزیابی می کنند و به زیاده گویی […]
خانواده بزرگ نجات و تحولات سال ۱۴۰۰
با تبریک به مناسبت فرا رسیدن نوروز و سال نوی هجری شمسی خدمت خانواده بزرگ نجات و با آرزوی سالی مملو از موفقیت و بهروزی برای همگان و خصوصا رهایی عزیزان گرفتار در فرقه رجوی، مهمترین تحولات سال 1400 را تا جایی که به خانواده های چشم انتظار مربوط می شود مرور می نماییم. نامه […]

