جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت ششم 05 آذر 1402

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت ششم

در قسمت قبل توضیح دادم که چگونه رجوی ما را به عنوان امانت به صدام حسین و زندان مخوف ابوغریبش سپرده بود. داستان دوست سابقم الیاس که با هم در یک یگان و مقر بودیم و جریان گرفتار شدنش را هم نقل کردم. بعد از صحبت با الیاس دیگر فرصت قدم زدن و صحبت با […]

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت پنجم 23 آبان 1402

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت پنجم

در قسمت قبل از برخوردم با یکی از افرادی گفتم که مدتی با هم در کمپ اشرف هم مقر بودیم. اسم او اشرف بود و داستان اسارتش را برایم نقل کرد. تقریبا حدود 10 روزاز زندانی شدنم در ابوغریب می گذشت. صبح بعد از بیدار باش وقتی برای آمارگیری رفتیم بیرون متوجه شدم کاغذی پشت […]

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت چهارم 22 آبان 1402

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت چهارم

در قسمت قبل از هم صحبتی با علی گروهبان گفتم. به نوعی با هم دوست شدیم و گاهی اوقات مرا برای بازی تخت نرد صدا می زد. او همیشه برنده بازی بود چون تجربه زیادی داشت. شب قبل از خاموشی بعد از صحبت با علی گروهبان به سلول خودم برگشتم ، مصطفی دیگر با من […]

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت سوم 21 آبان 1402

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت سوم

در قسمت قبل درباره نحوه ارتباطم با دیگر افراد جدا شده در زندان ابوغریب مطالبی بیان کردم. فرهاد یکی از آنها بود که در بند دیگری بود. او پس از کمی صحبت با من گفت من می روم بعد از ظهر دوباره همدیگر را می بینیم و قصه جدایی خودم را برایت تعریف می کنم. […]

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت دوم 17 آبان 1402

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت دوم

در قسمت اول توضیح دادم که بعد از شش ماه حبس همراه با فشار در زندان انفرادی فرقه وقتی مسئولین در تسلیم کردن من برای ماندن در مجاهدین ناکام ماندند، مرا به همراه تعدادی دیگر ، در کمال ناباوری به زندان ابوغریب منتقل کردند. وارد محوطه یا همان حیاط زندان شدم. فرهاد که اهل خرم […]

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت اول 15 آبان 1402

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت اول

روایت زندان ابوغریب روایت تمامی اعضایی است که روزی تمامی وقت، زندگی و جوانی خود را صادقانه برای رجوی گذاشتند. اما همین اعضا وقتی روزی تصمیم گرفتند تا بدنبال زندگی خودشان بروند زخم خیانت و نامردی رجوی بر تنشان نشست. رجوی ادعا می کرد که ورود هرکس به فرقه اش سخت اما خروج از آن […]

۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت پایانی 03 آبان 1402

۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت پایانی

در قسمت قبل توضیح دادم که چگونه نسرین سعی کرد با مظلوم نمایی مرا از تصمیمم برای جدایی از تشکیلات، منصرف کند. صبح روز بعد از برگشت از نشست نسرین، فرید از مسئولین نزد من آمد و گفت گزارشی برای خواهر نسرین نوشتی؟ وی فکر می کرد صحبت های شب قبل نسرین روی من تاثیر […]

۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت دوم 30 مهر 1402

۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت دوم

همانطور که در قسمت قبل گفتم فهیمه اروانی به مسئولین گفت ساعتی برای هواخوری حمید در نظر بگیرید. روز بعد نگهبان ساعت 9 صبح درب ورودی را باز کرد و گفت تا ساعت 11 می توانی بیرون قدم بزنی. محوطه ای بود با طول 1.5 و عرض 4 متر که انتهای آن به دیوار بتونی […]

۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت اول 26 مهر 1402

۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت اول

روز 9 مرداد سال 1380 ، نشست به اصطلاح تعیین تکلیف من در قرارگاه موسوم به باقرزاده بعد از 9 روز تمام شد. مهوش سپهری (نسرین) بعنوان مسئول نشست وقتی دید نمی تواند با تهدید و ارعاب مرا متقاعد به ماندن در تشکیلات فرقه کند، حکم دو سال زندان در خروجی به اصطلاح فرقه برای […]

اینگونه بود که فریب مجاهدین خلق را خوردم 18 مهر 1402

اینگونه بود که فریب مجاهدین خلق را خوردم

چند روز پیش تلفن انجمن نجات زنگ خورد، گوشی را برداشتم و جواب دادم. فرد تماس گیرنده بعد ازاحوالپرسی خودش را بعنوان احمد معرفی کرد و گفت شماره انجمن نجات را به طریقی پیدا کردم. موضوعی دررابطه با گروه مجاهدین خلق دارم که دوست داشتم حضوری با شما درمیان بگذارم. من هم از پیشنهاد او […]

آیا مجاهدین خلق اصلاح پذیر هستند؟ 08 شهریور 1402

آیا مجاهدین خلق اصلاح پذیر هستند؟

مجری برنامه پرگار شبکه بی بی سی با دعوت از آقای داوود باقروند ارشد عضو پیشین فرقه رجوی و خانم سطوت فعال سیاسی جمهوری خواه، مطرح کرد که با مجاهدین خلق چه رفتاری باید کرد؟ که هر کدام از این دو نفر بر اساس نظریه و شناخت خود پاسخی ارائه دادند . حال من بعنوان […]

روایت ساک هایی از کمپ اشرف که هرگز به ایران نرسیدند 03 مرداد 1402

روایت ساک هایی از کمپ اشرف که هرگز به ایران نرسیدند

رجوی که استاد تحلیل های غلط است و همواره رویای کسب قدرت در ایران را در سر داشت به این نتیجه احمقانه رسید که تنها راه رسیدن به قدرت در ایران ورود به عراق و دخیل بستن به حمایت دشمن متجاوز به خاک وطن است. برهمین اساس در سال 65 رسما به عراق رفت و […]

blank
blank
blank