گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت پنجم

مسئولین اشرف در سال 82 به ناچار تبلیغات می کردند خلق ها با پای خودشان به ما پیوستند ولی این بار از ترس فرار اعضا و بچه ها یمان آنها را وادار کردند که ما را مورد اهانت قرار دهند و نگذارند که آنها با ما ملاقات کنند.آنها به بهانه های واهی چون انجمن نجات و… بچه ها را منع ملاقات کرده اند در حالی که انجمن شامل همه خانواده های ما نیز می شود. رجوی کثیف خوب می داند که اعضای انجمن همین فرزندان ما در اشرف بودند که پی به دجال بازی او بردند و خودشان را از آنجا رها کردند

خانواده ها: چهره واقعی رجوی فریبکار را فقط در اشرف می توان خوب شناخت
خانواده ها: چهره واقعی رجوی فریبکار را فقط در اشرف می توان خوب شناخت

در ادامه نشست و صحبت های خانواده ها، مسئول نشست سوالی را در جمع حاضر مطرح نمود مبنی بر اینکه سازمان تروریستی تماس هایی را که بعضا با خانواده ها در داخل کشور دارد و یا در ملاقات با خانواده ها در سال های قبل مستمرا بر این نکته تاکید دارد و به افراد دلگرمی می دهد که بزودی در تهران هستیم و رژیم را سرنگون خواهیم کرد و… آیا با توجه به مشاهدات خودتان در شرایط و وضعیت نیروها در اشرف چنین تصوری امکان پذیر است؟
آنها چگونه می خواهند در این وضعیت حکومت را سرنگون کنند؟
آقای شیر گاهی در پاسخ این سئوال بیان داشتند:
آنها یک در هزار نمی توانند از این نقطه حرکت کنند و به سمت ایران بیایند. اصلا پایگاه مردمی ندارند و برای نفرات و اعضای خود زندان بوجود آوردند چگونه می توانند دیگران را آزاد کنند؟
قبلا ادعای زیادی از سرنگونی ج ا ا و… از آنها شنیده بودیم ولی الان که آمدم و وضعیت آنها را از نزدیک دیدم متوجه شدم که خودشان سر در گم هستند و نمی دانند چه کار می‌کنند. عملکرد های آنها هیچ جذابیتی ندارد تا من و امثال مرا که حتی از اعضای خانواده های اعضایشان هستیم بتوانند جذب نمایند.چگونه آنها می خواهند مردم را به سمت خود جذب کنند و یا پایگاه مردمی برای خودشان درست کنند در حالی که بدستور رجوی خائن اعضاء و افرادشان باید به خانواده و پدر و مادر خود اهانت کنند؟
با مشاهدات چند روزه از مناسبات اشرف، من از این سازمان فرقه ای منزجر شدم در صورتی که رجوی همه بچه های ما را روانی کرده است.
سپس خانم شیر گاهی در ادامه بحث اظهار داشتند ک ما نباید این بچه ها را در دست رجوی دجال رها کنیم تا هر بلایی می خواهد بر سر شان بیاورد و سال هاست که آن ها را در بیایان های عراق تا مرز دیوانگی و جنون پیش برده است. آنها واقعا نیاز به کمک دارند و در دام شیاطین گیر افتادند. هر طور شده بایستی تلاش کنیم و آنها را صدا کنیم تا به خود آیند و تصمیم به بازگشت گیرند و باید بطور مستمر به آن ها امیدواری داد تا باور کنند که پشتیبان آنان هستیم.
خانم شیرگاهی از مسئول انجمن استان نیز خواست تا تلاش بیشتری صورت گیرد که خانواده ها بتوانند با عزیزانشان ملاقات کنند و نبایستی در بین این مراجعات به جلوی درب قرارگاه اشرف فاصله بیافتد. موضوع دیگر اینکه همان طوری که دوستان دیگر نیز خواستند ما می خواهیم برای تعیین تکلیف بچه ها مجددا اکیپ های خانواده به جلوی درب اشرف بروند و همچنین از مسئولین عراقی بخواهیم تا هر چه زودتر عزیزان مان را از این وضعیت خارج کنند.
به دنبال درخواست خانم شیرگاهی مبنی بر حضور مجدد در جلوی درب قرارگاه اشرف و پی گیری سریع تر وضعیت افراد اشرف آقای صالحی توضیح داد.
مسلما با روشن شدن مسئله انتخابات عراق و معرفی دولت جدید مسئله جمع شدن اشرف و تعیین تکلیف بچه ها در دور جدیدی قرار خواهد گرفت و انشاالله راه حل های جدیدی نیز برای رهایی بچه ها داده خواهد شد.
مطمئن باشید که غیر از انجمن نجات و انجمن سحر که پی گیری کار این خانواده هایند دولت عراق نیز همانند گذشته تلاش دارد تا تکلیف قرارگاه اشرف را روشن کند.
بنابراین همت و تلاش شما خانواده ها همان طوری که تا به حال داشته اید خیلی موثر و تعیین کننده خواهد بود.
به دنبال آن آقای مصطفی فرد از ملاقات سال 82 با برادرش و برخورد متناقض که مسئولین سازمان با خانواده ها و بچه ها داشتند اظهار داشت: در ملاقات سال 82 علی رغم این که مسئولین در زیر فشار درخواست های خانواده و انعکاس تظاهرات آنان در بغداد برای فرار از پاسخ گویی مسئولین حقوق بشر و بین المللی تن به انجام دیدار اعضا با بستگان خود شدند ولی مستمرا یک یا دو نفر از اعضای اطلاعات آنها بالای سر ما بودند و نمی گذاشتند با این همه سال دوری از عزیزان مان چند کلامی با آنها راحت صحبت کنیم ولی متاسفانه این بار حتی مسئولین سازمان افراد را نسبت به ملاقات تحریم کردند و از آنها بزور می خواهند که به ما اهانت کنند.
مسئولین اشرف در سال 82 به ناچار تبلیغات می کردند خلق ها با پای خودشان به ما پیوستند ولی این بار از ترس فرار اعضا و بچه ها یمان آنها را وادار کردند که ما را مورد اهانت قرار دهند و نگذارند که آنها با ما ملاقات کنند.
آنها به بهانه های واهی چون انجمن نجات و… بچه ها را منع ملاقات کرده اند در حالی که انجمن شامل همه خانواده های ما نیز می شود. رجوی کثیف خوب می داند که اعضای انجمن همین فرزندان ما در اشرف بودند که پی به دجال بازی او بردند و خودشان را از آنجا رها کردند و امروز در پی افشاگری چهره او هستند و قصد دارند تا با کمک خانواده ها بقیه افراد را آزاد کنند.
او اصلا دوست ندارد تا خانواده ها با بچه های جدا شده قدم بزنند تا مبادا پی به حقایق بیشتر اشرف ببرند و پی گیر بیشتر جان عزیزان شان شوند.
خانواده ها که در طول چندین ساله گذشته دست رجوی را خوب خوانده اند در این نشست به حقه ها و ترفندهای مسئولین فرقه پرداختند.
آقای حمید فرخی در رابطه با حقه های سازمان بیان داشتند: وقتی که در سال 82 به ملاقات برادرم رفته بودم مسئولین زن فرقه ایمیلی را به من دادند برادرم که اسیر فرقه در اشرف است وقتی متوجه شد از من پرسید چی به تو دادند به او گفتم ایمیل دادند تا با شما در تماس باشم.
برادرم بهزاد به من گفت ایمیل را پاره کن چون آنها فقط برای سرکیسه کردن به شما ایمیل دادند این باعث بی چاره گی تان خواهد شد این خانه کوچکی را هم که دارید باید بفروشید و به مسئولین فرقه بدهید. ببینید آنهایی که در آنجا هستند هم پی به حقه های مسوولین فرقه رجوی بردند که حاضر نیستند تا از خانواده ها اخاذی کنند.
همدردی خانواده ها در این نشست از آنجا واضح تر می شود که وقتی به درد دل همدیگر گوش می دادند و با یکدیگر همراهی می کردند و از مسائل و مشکلاتی که سازمان برای خانواده آنان بوجود آورده است می گفتند.
آقای حسین محمدی که که برادرش آقای مجید محمدی اسیر فرقه رجوی در اشرف است در همین رابطه اظهار داشت ضمن قدردانی از اقدامات و تلاش های بچه های انجمن استان مازندران و سایر کسانی که در این سفر با خانواده ها همراهی داشتند موضوعی که آقای فرخی در خصوص ایمیل گفته بود در رابطه با خودم نیز صدق می کند که نزدیک بود با ایمیل بازی خودم را گرفتار کنم. آنها بعد از مدتی ایمیل اصلا اجازه ندادند تا با برادرم تماس داشته باشم بلکه از طریق یکی از زن های سازمان قصد گرفتن اطلاعات و بکارگیری و یا جذب مرا داشتند.
تا این که امسال به جلوی درب قرارگاه اشرف رفتم و آنچه که در آنجا دیدم همان زندان اسارت گاهی است که رجوی خائن بچه های مردم را در آنجا بصورت اسیر نگه داشته است.
واقعیت امر این است که آنچه من در ذهن خودم نسبت به این فرقه داشتم و آنچه در این مدت در آنجا دیدم دو دنیای متضاد است.
رجوی با تشکیلات مخوف خودش فضایی ایجاد کرد که هیچ یک از افراد نسبت به هم اعتماد نداشته باشند و مستمرا در تلاش است بچه ها را در اشرف به سمت نیستی سوق دهد.
پیام ما خانواده ها با رفتن به جلوی درب اشرف این است که هرگز عزیزان مان را رها نمی‌کنیم و نمی گذاریم که رجوی هر بلایی می خواهد بر سر آنها بیاورد و ما تا پای جان برای رهایی شان تلاش می کنیم.
من گله ای هم دارم این است که چرا استان های دیگر تا به حال سفرهای زیادی داشته و تعدادی از نفرات هم مدت ها در آنجا ماندند ولی خانواده های استان ما فقط یک بار توانسته به جلوی درب اشرف برود.
بنده خواهان این هستم تا ترتیبی داده شود که بتوانم تا تعیین تکلیف نهایی و تا آزادی برادرم از جهنم اشرف در جلوی درب آن بمانم.
از طرف دیگر ما خانواده ها که به ملاقات رفتیم باید اعلام کنیم، رجوی که عزیزان مان را با فریب و نیرنگ در اردوگاه اشرف به اسارت گرفته بایستی دستگیر و محاکمه و مجازات شود.
رجوی برادرم را از اردوگاه صدام معدوم با فریب و نیرنگ به اسارتگاه اشرف برده که سال ها در آنجا اسیر است.
در پایان این گردهمایی مسئول نشست ضمن توضیح کوتاهی مبنی بر اینکه افراد جدا شده تا رهایی تمامی اسیران اشرف در کنار شما خانواده ها خواهند بود و تلاش می نمایند تا بار دیگر برای پی گیری کار عزیزانشان از این استان به جلوی درب اشرف بروید.
سپس در ادامه افزود: اگر بخواهیم نشست امروز را در چند محور جمع بندی نمائیم باید بعرض برسانیم.
رجوی دجال در پایان راه فرقه ای خود در تلاش است تا اسرا را در تقابل شما خانواده ها قرار دهد همان طوری که خود شاهد بودید آنها عزیزان شما را وادار نموده تا به اهانت شما بپردازند.
در پایان خط فرقه ای فرزندان اسیر شما نیز پی به فریب و دروغ رجوی کثیف برده اند بطوری که در طول 11 ماهه حضور شما تعدادی از آنان توانسته اند خود را از جهنم اشرف برهانند.
حضور خانواده ها در مقابل درب اشرف تنها و تنها پیام رهایی را برای عزیزان شما در اشرف را دارد و به همین دلیل هرگز نبایستی درب اشرف را خالی از خانواده گذاشت با حضور مستمر صدای اعتراضی خود را به گوش همه مجامع بین المللی برسانید.
خانواده ها با مشاهدات درد و رنج عزیزانشان در اشرف چه از نظر امکانات زندگی و چه از نظر فشار روحی و روانی و محدودیت های اعمال شده توسط سران فرقه رجوی خواهان حضور مستمر در جلوی درب اشرف برای رهایی شان هستند.
با تشکر از همه شما از این که وقت امروز تان را در اختیار انجمن گذاشته تا در گردهمایی شرکت کنید نهایت تشکر را داریم.
پایان

برچسب ها

نامه رضا حمزه ای به عباس گل ریزان در کمپ آلبانی 03 دی 1404
منتظر خبر آزادیت هستیم

نامه رضا حمزه ای به عباس گل ریزان در کمپ آلبانی

سلام برادر زن عزیزم خوبی عباس سلامتی در چه حالی؟ من شما را همچون برادر خودم می دانم و از خداوند می خواهم همیشه سالم باشی. من و خواهرت فاطمه همیشه به یاد شما هستیم. از رفتنت چندین سال می گذرد و من و خواهرت نگران شما هستیم. کاش می دانستیم در چه وضعیتی هستی. […]

پیام تصویری جعفر حسن زاده به برادر اسیرش رضا حسن زاده 03 دی 1404
در حاشیه جلسه اخیر انجمن نجات گیلان

پیام تصویری جعفر حسن زاده به برادر اسیرش رضا حسن زاده

رضا حسن زاده در حین خدمت سربازی برای وطنش در 28 خرداد 1367 در عملیات مشترک خرابکارانه صدام و رجوی بنام چلچراغ در منطقه مهران به اسارت دشمن درآمد و به اسارتگاه رجویها هدایت شد و هم اکنون در زندان مانز آلبانی در کنترل رجویها بسر می‌برد. جعفر حسن زاده از خانواده های فعال مرتبط […]

نامه مادر مرتضی قدیمی به فرزندش در کمپ آلبانی 03 دی 1404
پسرم چشم به راهت هستم

نامه مادر مرتضی قدیمی به فرزندش در کمپ آلبانی

خانم فاطمه پیکانی مادر چشم انتظار مرتضی قدیمی یکی از مادران مقاوم و خستگی ناپذیری است که علیرغم شرایط سنی و بیماری سال ها است در پی دیدار فرزندش مرتضی که بیش از 38 سال در کمپ گروه رجوی گرفتار است در کنار سایر مادران خانواده بزرگ نجات برای لحظه دیدار تلاش می کند. ایشان […]

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.