گفتگو با آقای جابر مجدمیان عضو جدا شده ی مجاهدین – قسمت سوم

آرش رضایی: در رابطه با نشست موسوم به انتخابات که خانم صدیقه حسینی مسئول اول سازمان شد آقای نصیر حیدری از اعضای جدا شده ی مجاهدین معتقد هستند که انتخابات در مناسبات مجاهدین صوری و فرمالیته است و انتخاب صدیقه حسینی نیز با توجه به جمیع رویدادهای اتفاق افتاده در قبل و بعد از فروپاشی رژیم مستبد صدام به دلیل تعدیل کردن فشارهایی بود که از سوی مجامع حقوق بشری، دولت ها و نهادهای دموکراتیک بر مجاهدین وارد می آمد. تا سران مجاهدین با برگزاری انتخابات ادعا کنند به مفاهیم دموکراتیک پایبندند و رهبری جمعی و مشارکت کادرهای تشکیلاتی سمت و سوی خط مشی و استراتژی سازمان را مشخص می کند. طی گفتگو با آقای نصیر حیدری (عضو جدا شده ی مجاهدین) که در مورخه ی 10 تیرماه سال 1389 در سایت انجمن نجات درج شده است در باره انتخاب صدیقه حسینی به عنوان مسئول اول سازمان می گویند: ".. انتخابات در درون تشکیلات سازمان همیشه سوری و غیر واقعی بود به نظرم در مورد انتخاب صدیقه حسینی در آن شرایط خاص که سازمان خلع سلاح شده بود و از سوی اتحادیه اروپا، امریکا و کشورهایی نظیر کانادا یک گروه تروریست قلمداد می شد سازمان سعی داشت از زیر فشار خارج گردد. خوب برای همه ما که در اشرف حضور داشتیـم و از نزدیـک مناسبـات سازمـان و شـگردهـای آن را می دانستیم معلوم بود قبلا مسئول اول سازمان انتخاب شده است به دلیل اینکه رهبران رده بالا همیشه افراد مسئول را انتخاب می کردند و در اعتراض به این موضوع یعنی انتصاب مسئولین یکسری محفل میان نفرات در اشرف زده شد و این هشداری بود برای رهبری سازمان. لذا با این شیوه کار می خواستند به ما و جهانیان بگویند در داخل تشکیلات مجاهدین آزادی انتخاب وجود دارد و به لحاظ سیاسی مناسبات داخل اشرف را دموکراتیک جلوه دهند و از طریق فیلم نشان دهند که مجاهدین انتخابات دمکراتیک دارند. در صورتی که صدیقه حسینی را رهبران سازمان از یک سال پیش نشان کرده و در این جایگاه قرار دادند فقط به کسی اعلام نکردند. پس نشست انتخابات یک نشست فرمایشی و خیمه شب بازی بیش نبود. آقای جابر مجدمیان شما که یکی از اعضای با سابقه مجاهدین بودید چه توضیحی در باره ی نشست انتخابات دارید؟ آقای جابر مجدمیان: آقای نصیر حیدری به درستی به موضوع انتخاب صدیقه حسینی اشاره کردند. بیشتر نفراتی که هم اکنون در اشرف بسر میبرند آگاه هستند که انتخابات فرمالیته و سوری است. دقیقا سه هفته بعداز نشست نقطه مثبت نشست دیگری به اتفاق " ام " جدیدها، " ام " قدیم ها و فرماندهان قرارگاه ترتیب داده شد. این نشست به نام "انتخابات " معروف شد. در نشست مذکور مژگان پارسایی صحبت کرد و در مورد لزوم انتخاب مسئول اول سازمان مطالبی را بیان داشت. او از چند نفر کاندید زن نام برد که در روی سن نشسته بودند و از افراد خواست تا در رای گیری شرکت کرده و یکی از کاندیدها را انتخاب نمایند. به این ترتیب افراد در رای گیری شرکت کردند. دو روز بعد در سالن امجدیه قرارگاه اشرف طی نشستی که همه افراد حاضر در قرارگاه شرکت داشتند نتیجه رای گیری که انتخاب صدیقه حسینی بود برای افراد خوانده شد و به این مناسبت مراسم و جشنی برگزار گردید. البته در قبل و حین انتخابات فضایی القایی بوجود آمده بود تا انتخاب صدیقه حسینی مسلم گردد. آرش رضایی: اغلب کادرهای تشکیلاتی جدا شده ی مجاهدین از نشست هایی چون غسل هفتگی و طعمه خاطرات تلخ و گزنده ای دارند. در این نشست ها مسعود و سایر رهبران مجاهدین آشکارا حقوق ذاتی انسانها را نادیده گرفته و شان و کرامت انسانی را پایمال می کنند. آقای سیامک حاتمی (عضو با سابقه ی مجاهدین) معتقد است: " نشست های طاقت فرسای طعمه در ظاهر امر برائت و دوری جستن از بورژوازی و فرهنگ آن بود ولی حقیقت جز این بود. در نشست طعمه مسعود و سایر رهبران سازمان سعی داشتند افراد معترض و منتقد مجاهدین را که بر علیه مناسبات و تشکیلات می شوریدند و به انقلاب مریم نه می گفتند را تحقیر و تحت فشار قرار دهند "
اما آنچه که بوضوح روشن است چنین نشست هایی از منطق روشن و الزامات دموکراتیک تبعیت نمی کند. اگر مایل هستید نظر خودتان را بفرمایید؟ آقای جابر مجدمیان: بله و حتما، در یکی از روزهای ماه رمضان سال 1384 به افراد قرارگاه ما اطلاع دادند به علت برگزاری نشست، نهار را زودتر و راس ساعت یازده و نیم بخوریم و به علت اینکه نشست طولانی می شود خوب استراحت کنیم. به ما گفته شد کسی حق ندارد در طی نشست از سالن بیرون برود یا در آنجا چرت بزند. در ساعت یک بعداز ظهر به سمت سالن اجتماعات رفتیم. نشست در ساعت سه بعداز ظهر شروع شد همه افراد قرارگاه اشرف بدون استثناء در سالن اجتماعات جمع شدند پس از لحظاتی ناگهان برخی از افراد حاضردر سالن از جای خود بلند شده و کف زدند با صدای بلند شعار دادند در این حین متوجه شدم مژگان پارسایی و صدیقه حسینی از درب سالن وارد شدند به روی سن رفته در جایگاه مخصوص خود نشستند. موضوع نشست در باره "طعمه " و " بریده" بود. علت برگزاری نشست نیز فرارتعدادی از افراد (در حدود پانزده نفر) در دو یا سه روز قبل از نشست بود. از افرادی که موفق به فرار از قرارگاه اشرف شدند (رضا صادقی بود که دستش شکسته بود او قد بلندی داشت و رده اش " ام " جدید بود. (رضا صادقی دوهفته قبل از فرارش به فرمانده خود به نام جهانگیر که (اف قرارگاه) بود، تمایلش را برای خروج از قرارگاه اشرف ابراز داشته و بر این تصمیم خود اصرار می کرد. تا اینکه با جهانگیر درگیری لفظی پیدا می کند جهانگیر به همراه دو تن از فرماندهان به او حمله ور شده و دستش را شکستند. این موضوع را رضا صادقی بعدها در کمپ آمریکا به من گفت او به علت اینکه دستش شکسته بود ماهها بوسیله آمریکایی ها تحت درمان قرار گرفترضا ترک زبان است. به یاد دارم که در نشسته طعمه یا بریده ابتدا مژگان صحبت کرد و گفت: اینطوری نمی شود، یکسری طعمه می شوند و ما دراینجا طعمه نداریم و دوست نداریم کسی اینجا طعمه شود و به کمپ آمریکا برود. مژگان در این مورد ده دقیقه صحبت کرد. در حین سخنان مژگان یکی از بچه ها از جای خود بلند شده و سخنان او را قطع کرد و گفت: خواهر مژگان من حرف دارم. مژگان از او خواست به طرف میکروفون رفته حرف خود را بزند. همزمان سی نفر از افراد حاضر در نشست پشت سر فرد مذکور به صف ایستادند. ایشان گفت: این نفراتی که می برند طعمه هستند خائن هستند ما نفراتی اینجوری نمی خواهیم ما تا آخرش هستیم بعد دستش را بلند کرد و گفت " حاضر حاضر حاضر " و "هیهات من الطعمه" سپس ادامه داد من تا آخر در اشرف می مانم. نفر بعدی نیز بلافاصله پشت میکروفون رفت و با صدای بلند گفت: غلط می کند کسی که می خواهد خارجه برود و از قرارگاه خارج شود و یا به سگدونی برود منظور او از سگدونی کمپ آمریکا بود. سپس فردی به اسم پویا که از مسئولین قرارگاه بود (او مسئول داخلی پذیرش بود) پشت میکروفون آمد و گفت: من حرفی دارم و ادامه داد: بچه ها که دارند در مورد طعمه صحبت می کنند حرفشان درست است باید ابتدا از خودشان انتقاد کنند که چرا ساکت اند. پویا گفت: یک سری آدمهایی داریم که در تمام مدت بیست و چهار ساعت بغل رایانه نشسته اند، بازی می کنند، ترانه می خوانند و ترانه های خارجی مختلف گوش می کنند در عین حال می گویند ما وقت استراحت می خواهیم. برخی از افراد قرارگاه نیز بیست و چهار ساعته مشغول ورزش هستند و یا کارشان را زود تعطیل می کنند. و مسئولیتشان را به خوبی و کما فی السابق انجام نمی دهند آنان از کارشان می زنند و بعد می گویند ما وقت نداریم، فرصت نداریم تا کار را انجام دهیم. این بچه ها با این نوع رفتاری که اتخاذ کرده اند طعمه می شوند. پس از سخنان پویا برخی از نفرات حاضر در سالن از جای خود بلند شده از پویا حمایت کردند و سخنانی به تایید گفتند. سپس عباس داوری (برادر رحمان) پشت میکروفون رفت و گفت: شما چه وضعیتی دارید؟ شما بیست و چهار ساعت از کارتان می زنید ورزش می کنید و کار و مسئولیت خود را انجام نمی دهید بعد رو به مژگان کرد و گفت: خواهر مژگان ما اینطوری نداریم اگر امکان داشته باشد درب سالن ورزشی را ببندید زیرا ما این نوع رفتارها را تحمل نمی کنیم که یک سری از بچه ها از کار و مسئولیتشان بزنند و دنبال کارهای فردی خودشان باشند. و این موضوع در سازمان تازگی دارد. پس از صحبت های عباس داوری، مژگان گفت: چون وقت تنگ است افراد اگر حرفی دارند هنگام بازگشت به قرارگاه خود با فرمانده شان مطرح کنند تا فرمانده قرارگاه برایشان نشست بگذارد. او ادامه داد در موقع بازگشت به قرارگاه هر کس یک صفحه سفید تحویل بگیرد و یک گواهینامه (تعهد نامه) بنویسد که مضمون آن این باشد: من (با ذکر مشخصات و تاریخ) طعمه نیستم، بریده نیستم و حق ندارم طعمه یا بریده شوم و این امر برایم مرز سرخ است و تا آخرین نفس در اشرف هستم.
ادامه دارد…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا