خلق فاجعه دیگری توسط سران فرقه رجوی

بار دیگر مریم حماسه آفرید و فاجعه دیگری خلق نمود، خلق فاجعه جدید،استراتژی جدید برای دفاع از "میهن عزیزشان " خاک پادگان اشرف در قلب کشور عراق.
هرچقدر روند مبارزه تکامل پیدا میکند، استراتژی هم جمع و جور تر و کوچک تر میشود و دیگر خبری از دفاع از خلق در زنجیر و آزادی میهن اسیر و عزیزمان ایران نیست! و این بار برای حفظ سوراخ موش موسوم به اشرف تا چند صباحی دیگر مسعود و سران تشکیلات رجوی در آن بخزند به خلق فاجعه و به کشتن دادن فرزندان فریب خورده مردم دست میزنند و دریغ از اینکه یکی از فرماندهان و کادر های رده بالای سازمان، رهبران و سمبل صدق و فدا و پاره های تن مسعود و بینه های انقلاب مریم جلو بیایند و در بین کشته شدگان و یا مجروحین باشند.
راستی سوال این است: چرا این همه فداکاری و سازش ناپذیری و فاجعه آفرینی در مقابل ارتش امریکا در هنگام سرنگونی صدام صورت نگرفت در حالی که آمریکا همان امپریالیزم جهانخوار بود و "ارتش آزادیبخش ملی ایران " با انبوهی توپ و تانک و سلاحهای مختلف تا دندان توسط صدام مسلح شده بود و از قبل هم بنا بر آخرین پیام مسعود قرار بود عاشورا گونه بایستیم و خود مسعود پیشاپیش نیروها با پرچم سرخ حسینی فرمان نبرد بدهد و همه دیدیم که نه اینکه هیچ مقاومتی نشد بلکه در یک مذاکره 3 ساعته فرمان تسلیم و برافراشتن پرچم سفید بر فراز جنگ افزارها صادر گردید؟ و بعد در پاسخ اعتراض و سوال نیروهای خودتان گفتید برای حفظ جان خود شما بوده و برادر (مسعود) گفته نباید قطره ای خون از دماغ رزمنده ای بیاید.
حال چه شد که در مقابل ارتش عراق که صاحب خانه است، ملک و سرزمین خودش میباشد و براحتی میتوان از این کشتار و درگیری پرهیز کرد شما با پرداخت بهای کله شقی و خود پرستی از جیب نیروهای رده پایین تشکیلات و همانهایی که پدران و مادرانشان یک سال است در مقابل پادگان اشرف منتظر دیدار فرزندان خود نشسته اند دنبال سوء استفاده تبلیغی از خون آنان هستید؟ و آیا نمیشد با خویشتن داری و مذاکره از وقوع چنین خونریزی جلوگیری نمود؟
حال چه شد و چه بدست آوردید؟
خوش بود گر محک تجربه آید بمیان تاسیه روی شود هرکه در او غش باشد
1- هم چوب را خوردید و هم پیاز را و با متحمل شدن 34 کشته و تعدادی مجروح دست از پا درازتر نشستید و یک سوم خاک قرارگاه را از دست داده و از دفن جسد های خود محرومید.
2- خوب متوجه شدید که ژنرالهای آمریکایی و حتی وزیر دفاع آمریکا نیز مراد نمیدهند و دخیل را به پای کسی دیگه ببندید و طلسم کنوانسیون چهارم ژنو و تحت الحفظ و حمایت آمریکا شکست و بادکنک آن ترکید.
3- درونمایه تان را بیرون ریختید و از زبان شاهین قبادی اعلام نمودید اگر نظام ایران تضمین بدهد نیروهای ما به ایران برمیگردند و باز هم مرز سرخ دیگری را زیر پا گذاشتید.
4- تعدادی از پیامبرانتان از جمله جان بولتون و جان کری و تعدادی از کنگرس من های امریکایی که به آنها دخیل بسته بودید به صراحت اعلام نمودند که باید از عراق بروید و عذرتان را خواستند و گفتند ارتش امریکا نمیتواند مانع از تعرض ارتش عراق بشود.
5- نیروهای پایین بخوبی دیدند و دریافتند که در چنین شرایطی از رهبران پاکباز و سمبل نسل فدا و پرچمداران ساختگی عاشورا و شورای رهبری در صحنه نبرد خبری نیست و لابد بیشتر انرژی خود را برای ممانعت از فرار نیروها بکار میگیرند و پشت صحنه نبرد را کنترل میکنند و بدرستی قداست رجوی و مریم و شورای رهبری شکست و طومار آنها در هم پیچیده شد
پس منتظر باشید تا تاثیرات این حاتم بخشی و خلق فاجعه و فرستادن گوشت دم توپ را در آینده نزدیک در تشکیلات ببینید و با فرار های دسته جمعی خود و رهبران را در بحران ببینید.
خرج که از کیسه مهمان بود حاتم طایی شدن آسان بود
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا