تبریک به تو ای دوست خوب من؛ محمود رستمی

در این مدت زمانی که از تشکیلات فرقه ای مجاهدین آزاد شده و توانسته ام تشکیل خانواده دهم در کنار همسر و سه فرزندانم احساس آرامش می کنم اما از همان ابتدا هر لحضه به یاد دوستانی بوده وهستم که در اردوگاه اشرف اسیر تشکیلاتی هستند که تمامی اراده و قدرت تصمیم گیری را با حقه بازی و هیپنوتیزم از آنان گرفته، دوستانی که در دوران های سخت وطاقت فرسا از اردوگاه اسیران جنگی درعراق گرفته تا اردوگاه اشرف که البته دورانی بسا تلخ تر از اردوگاه اسیران بود با هم بوده ایم. همیشه با خود می گویم که بالاخره سرنوشت آنان که در چمبره مشتی خودپرست گرفتار شده اند چه خواهد شد؟ با شنیدن خبر آزادی محمود رستمی یکی از همین دوستان عزیزی که گفتم چنان خوشحال شدم که نمی دانم احساسم را چگونه بیان کنم. چندی پیش ناگهان عکس محمود را در سایت ایران سبز دیدم، لحظه ای ایست کردم ابتدا باورم نمی شد که خودش باشد، مقاله اش را که می خواندم ناگهان اشکم سرازیر شد، همسرم که در کنارم نشسته بود با تعجب پرسید چرا گریه میکنی مگر اتفاقی افتاده؟ گفتم نه چیزی نیست یکی دیگر از دوستانم آزاد شده، گریه من از خوشحالی است، همسرم فارسی نمی داند برایش مقاله را ترجمه کردم او هم از این بابت البته خوشحال شد و آرزو کرد که تمام دوستان بیگناهی که در این اردوگاه گرفتار هستند ازاد شوند. نمی دانم چه کسانی تا کنون توانسته اند از اردوگاه اشرف خود را رها کنند ویا در شهرک آزادی دیالی هستند اما هر کسی که تا کنون توانسته خود را از این کشتارگاه رها کند و اکنون در کنار حصار اردوگاه و در کنار خانواده های عزیز می باشد، هم بایستی به آنان تبریک گفت و هم اینکه یاداور شد که فراموش نکنید دوستان شما در پشت همین حصار گرفتار هستند، مبادا با آزاد شدن خود آنان را فراموش کنید، اگر چه این را خوب می دانم که هیچکدام از شماها کسانی نیستید که تنها به فکر خودتان باشید اما وظیفه انسانی هر کسی حکم می کند که برای آزادی حتی یک نفر هم هرچه در توان دارد به کار ببندد. محمود رستمی زیباترین احساس خود را در مقاله خود چنین بیان می کند: از بعد از خروج از اشرف فکر میکردم که کار درست این است که هر چه بوده را باید پشت سرم دفن کنم و از این به بعد در دنیای آزاد به فکر زندگی جدیدی باشم. ولی اینطور نیست و البته که نباید اینطور باشد. و البته همگی ما بایستی با همین دیدگاه برای آزادی دوستان خود که خودمان می دانیم به چه دلایلی در اردوگاه مرگ گرفتار هستند تلاش و تقلا کنیم. از صمیم قلب به محمود عزیز و دیگر رها شدگان تبریک می گویم و آرزو دارم که زندگی نوینی را در کنار عزیزان خود آغاز کنند ودر زندگی نوین موفق باشند وبرای دوستان عزیز دیگری که هنوز در پشت حصار باقی مانده اند نیز رسیدن به دنیای آزاد و رهائی از ستم را آرزو دارم و امیدوارم که بزودی شاهد ازادی دیگران باشیم، مطمعنآ روسیاهی از آن کسانی است که در این سالیان عمر و جوانی هزاران زن ومرد جوان را در بیابان های عراق به تباهی کشاندند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا