اگر مقامات کمیته بین المللی صلیب سرخ در دیدار با خانواده ها در دفتر انجمن نجات آذربایجانغربی یا دفتر صلیب سرخ در تهران تحت تاثیر احساسات و عواطف تعداد زیادی از اعضای خانواده ها قرار گرفتند که صرفا خواهان کمک صلیب سرخ به مثابه یک نهاد بین المللی برای ایجاد ارتباط گیری آنان با عزیزانشان در اشرف بوده و هستند که بیش از سه دهه است کمترین اطلاعی از آنان ندارند، این امری طبیعی و کاملا قابل درک است چرا که مقامات و مسئولین محترم صلیب سرخ سرشار از احساسات و عواطف انسانی هستند
خانم دکتر مارگارت تالر سینگر اندیشمند و پژوهشگر در زمینه ی روانشناسی فرقه ها در کتاب فرقه ها در میان ما (ترجمه مهندس ابراهیم خدابنده) در فصل چهارم تحت عنوان فرقه ها چه عیبی دارند؟ می نویسد:
"… فرقه ها همچنین اعضای خود را علیه خانواده هایشان، با استفاده از تفکرات افراطی منطبق بر ایدئولوژی شان بر می انگیزند…فرقه ها با این ویژگی شناخته می شوند که اعضای خود را به بازخوانی گذشته خود با دیدی دیگر وادار می کنند و خصوصا به آنان تصویری شیطانی از والدینشان می دهند که اصلا به آنان اعتماد نکنند به همین ترتیب همانطور که اشاره کردم فرقه های مذهبی اعضای خود را تعلیم می دهند تا بیرونی ها، حتی اقوام درجه یک را مانند شیطان تلقی کرده، به هر قیمت از آنها گریزان باشند… "دیروز در تلویزیون متعلق به فرقه خشونت طلب مجاهدین بیانیه شورای به اصطلاح ملی مقاومت در رابطه با محکومیت اقدامات قانونی و انسانی کمیته بین المللی صلیب سرخ خوانده شد. جای شگفتی ست این چنین سران مجاهدین واکنش غیرعقلانی نشان می دهند. صلیب سرخ یک نهاد بین المللی بی طرف و با شرح وظایف مشخص است یکی از وظایف اصلی صلیب سرخ تلاش برای ایجاد ارتباطات خانوادگی بین افرادی ست که بنا به دلایل خشونت طلبانه و غیر انسانی از همدیگر جدا شده و امکان ارتباط با آنان سلب شده است. چرا باید سران مجاهدین به خصوص خانم مریم عضدانلو که ادعای مبارزه برای آزادی انسانها و رعایت حقوق بشر دارند خود یکی از نقض کنندگان حقوق انسانها باشند؟ حال که کمیته بین المللی صلیب سرخ از سوی سران مجاهدین مورد اتهام قرار می گیرد بایستی چند پرسش اساسی طرح کرد، سران مجاهدین در دنیای مدرن به چه کسی یا کدام نهاد بین المللی اعتماد دارند؟ آیا جز این است که صلیب سرخ از مهمترین و موثرترین نهادهای بین المللی در حمایت از حقوق بشر است؟
در بیانیه فرقه مجاهدین آمده است:" طبق اطلاعات موثق از داخل رژیم، ماه گذشته هیأتی از صلیب از تهران به بغداد رفته است تا در کمپ لیبرتی، ارتباطات بهاصطلاح خانوادگی و مورد نظر رژیم را برای بازگشت و تسلیم به «جمهوری اسلامی» برقرار کند."دلیل اصلی اتهام زنی به صلیب سرخ از سوی سران مجاهدین دقیقا ربط دارد به شرح انجام وظیفه قانونی و مشخص مقامات صلیب سرخ، یعنی تلاش برای زمینه سازی جهت ارتباطات خانوادگی در رابطه با کسانی که بیش از سه دهه است از همدیگر اطلاع یا خبری ندارند. براستی چرا باید سردمداران مجاهدین از روابط انسانی و خانوادگی این گونه بر آشفته گردند و هراس به خود راه دهند؟
در بخش دیگری از بیانیه به نقل از خانم مریم عضدانلو آمده است:" بسیاری از ساکنان اشرف در رابطه با انگیزه واقعی آنانی که متقاضی ایجاد این تماسها هستند اظهار نگرانی می کنند و ما اکنون به آنها پیشنهاد پاسخ دادن مکتوب را در مورد هر درخواست این چنینی از جانب صلیب ارائه کرده ایم
"" ۵-خانم رجوی با اشاره به اینکه صلیب سرخ «کمک برای برقراری ارتباطات خانوادگی» را به طور تلویحی مهمترین مأموریت خود در مورد اشرف عنوان کرده است، نوشت: بر خلاف تبلیغات زهرآگین رژیم و ایادیش در داخل عراق, هزاران تن از بستگان ساکنان اشرف در طول شش سال گذشته به دیدار عزیزانشان در اشرف رفته و چندین روز یا بعضأ چند هفته آنجا مانده و برگشته اند و هیچ مشکلی در اشرف و عراق پیش نیامده است. "حال سوال این است اگر واقعا سران مجاهدین به ادعای مطروحه باور دارند باید پاسخ دهند چرا مدت دو سال است حضور خانواده ها در درب ورودی اشرف را انکار می کنند و به جای اهمیت دادن به مطالبات مشروع و انسانی آنها که ملاقات و دیدار با عزیزانشان در اشرف بوده و است به آنان انگ و تهمت می زنند و مزدور و خائن خطاب می کنند؟
براستی مسعود رجوی و خانم مریم عضدانلو پدران و مادران پیر و چشم انتظار و خواهران وبرادران مشتاق دیدار با عزیزان تحت اسارتشان در اشرف را مزدور رژیم ایران یا عناصر اطلاعاتی می دانند؟ واقعا مسعود رجوی و خانم مریم عضدانلو به این ادعای خود باور دارند؟!!
قطعا مسعود و مریم از حداقل از هوش و ذکاوت برخوردار هستند که بدانند مادران و پدران و خواهران و برادران حاضر در درب ورودی اشرف که طی دو سال فریاد دیدار با عزیزانشان را سر می دهند نه عنصر سیاسی هستند و نه هدف خاصی را پیگیری می کنند آنها صرفا به عمیق ترین و متعالی ترین نیاز وجودی خویش سعی دارند پاسخ بدهند و به همین جهت در درب ورودی اشرف حاضر شده اند.
خانم مریم عضدانلو و سران مجاهدین در بند 11 بیانیه ادعا کرده اند،" ۱۱-در فروردین ۱۳۸۹، شعبه وزارت اطلاعات در شمال غربی ایران به نام «انجمن نجات مرکز آذربایجان غربی» از سخنرانی یک نماینده صلیب علیه ساکنان اشرف در همین شعبه در گردهمایی بهاصطلاح خانواده های مجاهدین خبر داد که از جمله گفته بود مجاهدین نمایندگان صلیب را به اشرف راه نمیدهند. این دروغ آشکار قویاً مورد اعتراض شورای ملی مقاومت و کمیته بین المللی حقوقدانان در دفاع از اشرف قرار گرفت… "باید اذعان کنم سخن خانم عضدانلو و ادعای سران مجاهدین تامل انگیز و بسیار شگفت انگیز است اما چرا؟
دوست دارم خانم مریم عضدانلو و سران مجاهدین را دعوت کنم سری به آرشیو سایت انجمن نجات و کمیته بین المللی صلیب سرخ دفتر تهران و ژنو بزنند تا با صدها نامه ی خانواده ها و بستگان افراد تحت اسارت در اشرف مواجه شوند که طی هشت سال اخیر خطاب به سران مجاهدین نوشته شده و در آن صرفا خواسته شده است تا امکان یک تماس تلفنی یا دیدار چند دقیقه ای با عزیزان و فرزندانشان در اشرف را مهیا کنند اما سران مجاهدین و شخص خانم مریم عضدانلو کمترین اهمیتی به آن نداده اند یا سکوت پیشه کرده اند یا انگار خانواده ها و احساسات و عواطف خانوادگی برای آنان قابل درک نیست!!
باید به نکته ی مهمی اشاره کنم، اگر مقامات کمیته بین المللی صلیب سرخ در دیدار با خانواده ها در دفتر انجمن نجات آذربایجانغربی یا دفتر صلیب سرخ در تهران تحت تاثیر احساسات و عواطف تعداد زیادی از اعضای خانواده ها قرار گرفتند که صرفا خواهان کمک صلیب سرخ به مثابه یک نهاد بین المللی برای ایجاد ارتباط گیری آنان با عزیزانشان در اشرف بوده و هستند که بیش از سه دهه است کمترین اطلاعی از آنان ندارند، این امری طبیعی و کاملا قابل درک است چرا که مقامات و مسئولین محترم صلیب سرخ سرشار از احساسات و عواطف انسانی هستند و به دلیل این ویژگی خاص و برجسته در کمیته بین المللی صلیب سرخ مشغول خدمت به انسانها و هم نوعان خویش می باشند. هر انسان آگاه و فرهیخته ای از مواجه شدن با خانواده هایی که هاله ای از غم و اندوه بر چهره شان سایه افکنده است از دردها و آلام خویش با اشک سخن می گویند از اینکه سران مجاهدین سالهاست امکان یک ارتباط و تماس چند دقیقه ای را از آنان و عزیزان تحت اسارتشان در اشرف سلب کرده اند، نه تنها غمگین و تحت تاثیر قرار می گیرد که شوک برانگیز نیز است. اینکه مقامات ارتش امریکا در گوانتانامو به اعضای تروریست القاعده که دشمن شماره یک امریکا هستند امکان تماس تلفنی و نامه نگاری هفتگی را با اعضای خانواده هایشان در دوردست ترین روستاهای افغانستان می دهند اما سران مجاهدین به افراد مستقر در اشرف که در سیصد کیلومتری ایران قرار دارد بیش از بیست یا بیست و پنج سال است چنین امکانی را نداده اند؟!! باید حیرت انگیز و تلخ و گزنده باشد زیرا چنین مورد شگفت انگیز و دردناک را هرگز مقامات و مسئولین محترم صلیب سرخ در هیچ جای دنیا ندیده اند و…
اینکه سران مجاهدین در بیانیه به شکلی گستاخانه و فریبکارانه به روابط تجاری سوئیس و ایران اشاره کرده اند و آمارهای کذایی و غیر واقعی نیز ارائه دادند و سعی کردند بدین شیوه و طریق ناراست اقدامات انسانی و قانونی صلیب سرخ را به زیر سوال ببرند صرفا برای کسانی تاثیر گذار است که سالهاست از دنیای پیرامونی بی خبرند و امکان کمترین ارتباط با دنیای خارج از اشرف را ندارند در شرایط کنونی و زمانه ی ما در ایران و در همه جای دنیای کودکانی که در مقطع ابتدایی درس می خوانند نیز می توانند با یک کلیک از طریق اینترنت و یا با یک پرسه در شبکه های ماهواره ای از همه مرزهای جغرافیایی به راحتی یک لیوان آب خوردن عبور کنند و به انبوه اطلاعات دسترسی داشته باشند پس دیگر سران مجاهدین نمی توانند با فریبکاری و دروغگویی و دادن آدرس غلط مردم فریبی کنند. باید به سران مجاهدین یادآوری کنم روزگار ما عصر انفجار اطلاعات است و ترفند های تبلیغاتی کلیشه و نخ نما کمترین تاثیری بر ذهن هوشمند و آگاه در دنیای مدرن و آزاد نخواهد گذاشت.
آرش رضایی
برچسب ها
فرا فکنی های مجاهدین خلق مجاهدین در مسیر نابودی مجاهدین و وارونه نمایی حقایق نفی روابط خانوادگی در مناسبات فرقه رجوییادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم
افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم
داریوش قنواتی در قسمت قبل یکی از صدها موارد نقض حقوق بشر در تشکیلات مجاهدین را شرح داد. تحقیر اعضا به خاطر عدم نوشتن درخواست عملیات انتحاری اوایل که وارد تشکیلات شده بودم به طور پیوسته و شبانه روز زیر بمباران تئوری ایدئولوژی سازمان قرار داشتم. جوان و خام بودم. قدرت تجزیه و تحلیل وقایع […]
افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بودهسازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل
بعد از انقلاب سال 57 سیاست سازمان ابتدا همکاری با انقلاب نوپای مردم ایران بود و در اوایل همواره در نشریات و سخنرانی هایشان از رهبر بی بدیل انقلاب یاد می کردند. رفته رفته، هر چه جلوتر آمدیم ماهیت ذاتی و درونی سازمان بیشتر رو شد. رهبری این سازمان نتوانست خودش را با انقلاب نو […]
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول
من یبر قنواتی که در تشکیلات مجاهدین به نام داریوش معروف بودم، قبل از سال 78 فریب افکار مجاهدین را خورده و جذب آنها شدم و متاسفانه در این سال از ایران خارج و به عراق رفتم تا وارد تشکیلات مجاهدین شوم. اما بعد از ورود به این تشکیلات به مرور با مشاهده اتفاقاتی متوجه […]
ثبت دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد. پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
دکتر وحید؛ جعبه سیاه شکنجهگاههای مجاهدین خلق
جواد احمدی مشهور به “دکتر وحید”، پزشکی است که پس از سوگند پزشکی، بخش عظیم دوران خدمت به خلق را، در بهداریهای تشکیلات مجاهدین خلق گذرانده است. چنانکه در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی مجاهدین خلق رسالت او در زندگی این بوده است که “خود را به دریای تشکیلات” بیندازد. به نظر میرسد که در […]
حتی پسر رجوی هم او را قبول نداشت
سال 1370 بچه های اعضای سازمان را به بهانه حمله آمریکا به عراق، به خارج از عراق منتقل و مجددا در سال 1380 آنها را به بهانه دیدار با پدر و مادر به قرارگاه اشرف آوردند. چون بیشتر آنها نمی خواستند به عراق بیایند و به نوعی آنها را با فریب و وعده که دیدار […]
آزادی مجاهدین خلق از زندان های جمهوری اسلامی
در تاریخ به ثبت رسیده است که بسیاری از اعضا و هوادارن سازمان مجاهدین خلق که اقدام علیه امنیت ملی نموده بودند، در زندان های جمهوری اسلامی مورد عفو واقع شده و آزاد گردیدند ولی بعد تعدادی از آنان به عراق رفته و مجدداً به قوای مجاهدین خلق یا ارتش خصوصی صدام حسین به اسم […]
تشکیلات رجوی قربانی دیگری را به کام مرگ فرستاد
تشکیلات رجوی از چند دهه قبل که در بیعت با صدام به بن بست رسید و ماهیت ضد ایرانی و خیانت بارش برای همگان آشکار شد، همه درب های ورود نیرو و حمایت و پشتیبانی های حداقلی را که داشت از دست داد و در قالب یک فرقه یا سکت در حصارهای بسته چه به […]
مرضیه نه نماد مقاومت، بلکه قربانی فریب و سوءاستفاده رجوی بود
در سالروز درگذشت مرضیه (اشرفالسادات مرتضایی)، سازمان تروریستی مسعود رجوی بار دیگر با پخش پیامها و تصاویر تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی بیمخاطب خود، کوشید از نام و خاطره این هنرمند اصیل ایرانی برای تطهیر چهرهٔ تیره و خونآلود خود بهرهبرداری کند. اما حقیقت تلخ آن است که مرضیه، سالهای پایانی عمرش را نه در آزادی […]
۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم
داریوش قنواتی در قسمت قبل یکی از صدها موارد نقض حقوق بشر در تشکیلات مجاهدین را شرح داد. تحقیر اعضا به خاطر عدم نوشتن درخواست عملیات انتحاری اوایل که وارد تشکیلات شده بودم به طور پیوسته و شبانه روز زیر بمباران تئوری ایدئولوژی سازمان قرار داشتم. جوان و خام بودم. قدرت تجزیه و تحلیل وقایع […]
سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل
بعد از انقلاب سال 57 سیاست سازمان ابتدا همکاری با انقلاب نوپای مردم ایران بود و در اوایل همواره در نشریات و سخنرانی هایشان از رهبر بی بدیل انقلاب یاد می کردند. رفته رفته، هر چه جلوتر آمدیم ماهیت ذاتی و درونی سازمان بیشتر رو شد. رهبری این سازمان نتوانست خودش را با انقلاب نو […]
۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول
من یبر قنواتی که در تشکیلات مجاهدین به نام داریوش معروف بودم، قبل از سال 78 فریب افکار مجاهدین را خورده و جذب آنها شدم و متاسفانه در این سال از ایران خارج و به عراق رفتم تا وارد تشکیلات مجاهدین شوم. اما بعد از ورود به این تشکیلات به مرور با مشاهده اتفاقاتی متوجه […]
شب یلدا در مناسبات مجاهدین خلق
شب یلدا بلندترین شب سال ، نه شبی برای تاریکی بلکه شبی برای روشنایی و نگه داشتن چراغ دلهاست. در این شب ایرانیان گرد هم می نشینند تا بیاد بیاورند که هر تاریکی هر قدر طولانی باشد سرانجام به سپیده دم می رسد. یلدا آیینی است کهن، پلی میان نسل ها، صدای خنده کودکان با […]
افشاگری دکتر مجید تفرشی درباره سرمایه شوکهکننده مجاهدین خلق
دکتر مجید تفرشی از دریافتیهای میلیارد دلاری مجاهدین خلق از صدام حسین میگوید. این تاریخ نگار و پژوهشگر در گفتگو با اتاق سردبیری خبرآنلاین اعلام کرد که تشکیلات مجاهدین خلق در زمان حضور در عراق از نفت عراق روزانه 70 هزار بشکه سهم داشتند و مستقلا نفت خود را میفروختند که برای آنها معادل 50 […]
روزنامه اسرائیلی: از تاریخ درس بگیرید و مجاهدین را به لیست تروریستی بازگردانید
تشکیلات مجاهدین خلق تا سپتامبر ۲۰۱۲ در ایالات متحده به عنوان یک “سازمان تروریستی خارجی” شناخته میشد دلایل دولت آمریکا برای این تصمیم کشتار پرسنل آمریکایی در ایران در دهه ۱۹۷۰ و همکاری مجاهدین با صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق بود. معیارهای وزارت امور خارجه ایالات متحده برای تشخیص یک تشکیلات به عنوان سازمان تروریستی […]
روایت یک دروغ جنگی
پس از شروع عملیات نصر ۹ بهوسیله یگانهای لشکر ۶۴ در منطقه عمومی حاج عمران، میلیشیای سازمان مجاهدین خلق که لباس نظامی پوشیده بودند و پرچم لاالهالاالله با خود داشتند، در یکی از محورها پس از گذشتن از ارتفاع گردمن و سرازیر شدن در دره هارانا، به نیروهای لشکر ۶۴ نزدیک شدند و به نبرد […]
آیا جمهوری اسلامی حق محاکمه سازمان مجاهدین خلق را دارد؟
در سالهای پس از 1360 سازمان مجاهدین خلق با اتخاذ اقدامات مسلحانه و انجام عملیات های تروریستی، عملا در تقابل مسلحانه با حاکمیت قرار گرفت. مطابق حقوق داخلی ایران این اقدامات مصداق جرائم علیه امنیت ملی، مشارکت در اقدام مسلحانه و همکاری با دولت متخاصم محسوب شده و مبنای تشکیل پرونده های کیفری علیه اعضا […]
مشابهت مجاهدین خلق و رژیم صهیونیستی در ارتکاب جنایتهای تروریستی
خانواده شهید اسکندری که در دهه ۱۳۶۰ قربانی یک جنایت تروریستی علیه شماری از اعضای خانواده خود شدند، بر این نکته تاکید داشتند که گروه تروریستی مجاهدین خلق و رژیم صهیونیستی در ارتکاب جنایت وجوه تشابه دارند. دادگاه رسیدگی به جنایتهای گروه تروریستی مجاهدین خلق فرصتی مناسب برای بازخوانی و یادآوری جنایتهای گسترده این گروه […]
سالگرد ورود مجاهدین خلق به فهرست تروریستی آمریکا
بیست و هشت سال پیش در چنین روزی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا، سازمان مجاهدین خلق را در فهرست گروههای تروریستی خارجی قرار داد. در مورخ 8 اکتبر 1997، وزارت امور خارجه آمریکا تشکیلات مجاهدین خلق (MEK)، که با نامهای مستعار سازمان مجاهدین خلق (MKO) و شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) نیز شناخته میشود، […]