مجاهدین در آستانه فروپاشی

عاقبت مزدوری برای هر کس و ناکسی این میشود که میبینیم! زمانی رجوی فریاد نبرد با امریکا سر میداد و اینکه باید ارتشی برپا شود که ضد امپریالیست باشد. شعارها و کلیشه چه گوارا را بر در و دیوار محله ها زدند و قمپوز در کردند که بین ما و امریکا یا اسارت است و یا نبرد و طوفان. و چه بسیار بچه های ساده مردم که گول هارت و پورتهای این بچه سوسول را خوردند! یا بعد از تسخیر لانه جاسوسی امریکا در ایران بدست دانشجویان چه سر وصدایی برپا کردند و… این ادا و اصولها را در سرفصل های مختلف میتوان از او دید. برای مثال بعد از 11 سپتامبر در قرارگاه های مجاهدین چه جشن و پایکوبی بر پا شد و شخص رجوی بروی صحنه آمد که دیدید امریکا ببر کاغذی بود و امریکا را در مرکز کشورش به زیر کشیدند و… اما اکنون جناب رجوی با فراموش کردن تمام حرفهای دو آتشه خود، با افتادن بروی دست و پای دولتمردان امریکا از آنها میخواهد که حفاظت آنها را درجابجایی از اشرف به کمپ موقت ترانزیت بعهده بگیرند! یا با هزار خرج و مخارج و دادن باج به مسئولین قدیمی و از کار بر کنار شده امریکایی که قبول زحمت کرده به میتینگ اینها بیایند و چهار کلمه از این گروه تعریف کنند! سوال از رجوی که بقول خودش بچه سوسولی بیش نبوده و یک شبه خود را رهبر مجاهدین معرفی کرده اینست: مگر تو نبودی که ادعای ضد امپریالیستی و آزادی خواهی داشتی و میخواستی حتی انتقام خون امام حسین را بگیری پس چطور اکنون برای کسانی که دستشان بخون مردم بیگناه افغانستان و عراق آغشته است و اشغالگر بودنشان برای دنیا ثابت شده است این همه رابطه خوب و دوستانه ای برقرارکرده ای؟! آیا برای تو تا اینجا مهم و تعیین کننده است که برای اینکه اسم تو را از لیست تروریستی شان خارج کنند دست به هر پشتک و وارویی بزنی؟!مگر تو اسم خودت را مجاهد خلق نگذاشته ای؟ پس چطور حاضر هستی با کشوری که اکنون سالیان سال است که مردم کشور خودت را مورد شدیدترین تحریمها قرار داده است اینگونه ذلیل و خفت بار برخورد کنی؟ مگر نتیجه مستقیم تمامی تحریمها بروی همین خلق قهرمان نیست؟
آقای رجوی عاقبت بی وطنی همین است! هر روز خبر جدیدی میرسد که گروهی دیگر موفق به فراراز کمپ اشرف یا کمپ موقت ترانزیت شده اند! بنظر خودت اینها نشانه چیست؟ قطعا که با پررویی هرچه تمامتر جواب میدهی که نشانه پیشرفت و در اوج بودن انقلاب مریم است؟ اما واقعیت را از هر کسی خوب و بهتر میدانی، این نشانه فروپاشی و خرد شدن تو و تشکیلات اهریمنی ات است! تشکیلات مجاهدین همانند جنازه ای است که دیگر جانی در بدن ندارد و هر روز که میگذرد متعفن تر میشود! طبق صحبتهایی که بچه هایی که بتازگی موفق به فرار از چنگ تو شده بودند؛ اکثریت قریب باتفاق نیروها مترصد فرصتی برای جدایی هستند و آنروز است که چه اسراری که تاکنون کسی به آن پی نبرده بود برملا میشود و تو از همین میترسی!
مراد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا