پایداری به سبک فرقه رجوی

امروز وقتی به سایت فرقه رجوی مراجعه کردم چشمم به جمله ای افتاد که نوشته بود " وحشت بی پایان رژیم ایران از پایداری اشرف ولیبرتی"! دراین یادداشت نویسنده برداشت خود را از مطلبی در روزنامه رسالت درج کرده بود. برای من که سالها در این فرقه با انواع عوام فریبی مواجه بوده و از آنها باخبر هستم درج این مطلب حکایت از مغزشویی افکار اعضای فریب خورده فرقه مجاهدین خلق در کمپ اشرف نمود. چرا که رهبران فرقه تاکنون به نفرات دراسارت هیچ موقع واقعیت را بیان نکرده اند و نمی کنند. آنان با موضگیری تصنعی می خواهند جلوی فرار نفرات از اشرف و کمپ موقت ترانزیت را بگیرند واین چنین وانمود کنند که این جابجایی و انتقال فقط و فقط به خاطر گسترش فضای جغرافیایی تشکیلات گروه بوده است. وگرنه لازم می دیدیم تا آخرش می ایستادیم چنانکه در سالهای قبل برای عدم سقوط اشرف پایداری کردیم!!. اما رهبران فرقه و نفرات وفادار به رجوی این را کاملا می دانند که انگار برای فریب خود کلاه درست می کنند. مسعود رجوی برای این که این حماقت بزرگ را تا آخر به سر کند از دید مردم فراری شده است اما مریم میخواهد با شگردهای سابق اش و مجدداً برای مطرح کردن سازمان دست به بزرگ نمایی بزند. ضمن اینکه این حرف ها فقط در داخل تشکیلات خریدار دارد و میتوان خرج اش کرد. و علت آن هم نبود اطلاع رسانی و سانسور و خفقان برای همه اسیران ساکن اشرف میباشد. من از رهبران فرقه سوال می کنم که کدام موضوع برای تحقق پایداری در اشرف وکمپ ترانزیت موجب وحشت حکومت ایران شده است آیا اصالتا چیزی قابل طرحی برای وحشت از تشکیلات واوشده تان از سوی دولت ایران دارید؟ که خدای نکرده ما اعضای سابق از آن بی خبر باشیم اگر منظور شما از پایداری باقی ماندن 1267 نفر دراشرف که هنوز از اشرف خارج نشده اند باشد که البته خودتان بهتر می دانید بالاخره در کمتر از یک ماه خارج میشوند. به نظر می رسد سخت در اشتباه هستید. آیا پرتاب سنگ با کمپرسور به پای مادر(و سایر مادران و بستگان بچه ها) 75 ساله گیلانی و مجروح کردن جسم و روح آن در فرهنگ شما پایداری است؟ آیا کشته سازی در فرهنگ شما پایداری است؟ خانم رجوی به نظر من این پایداری نیست این همان ذلت است که شما آن را پایداری برای همگان وانمود می کنید نمایش ذلتی است که مسعود رجوی پذیرفته است بجان خود بخرد. والان هم پیگیر آن است درادامه حرکت های تروریستی و ضد ایرانی خود از خون و جان مابقی نفرات باقی مانده در اشرف و با کشته سازی بهره برداری رذیلانه بکند. شاید احمقانه چنین می پندارید که حکومت ایران با پراکنده شدن شما در اشرف و کمپ ترانزیت و حتی امریکا و غرب، ترس و وحشت دارد. خانم رجوی بنظر می رسد برعکس موضوع به واقعیات نزدیک تر است چرا که بهتر می دانید هر کدام از نفرات که بعد از این تنها باشند دیگر در اختیار شما نیستند و شما سیطره سیاسی و تشکیلاتی به آنها نخواهید داشت. مگر در سال 72 شما در فرانسه این را تجربه نکردید نفراتی که با شما از اشرف به اروپا آمده بودند براحتی پراکنده شدند و خیلی از آنها دیگر به نزد شما نیامدند. این شما هستید که درب اسارتگاه اشرف را برای اراده اعضای گرفتار سالها بسته نگه داشته اید نه رژیم ایران. این شما بودید که نفرات را در چیدمان تشکیلاتی بپای هم می گذاشتید نه رژیم. این شما بودید که شب ها در آسایشگاه هر قرارگاهی نگهبان داشتید تا کسی شبانه فرارنکند نه رژیم. این شما بودید که در ترددات داخل اشرف دستور حرکت سه نفره را اعلام کردید نه رژیم. خانم رجوی وحشت به جان شما افتاده است نه رژیم، چون شما از نظر رژیم در خط پایان هستید ودر داخل کشور هم هواداری ندارید که بخواهید به زعم خودتان معادله سیاسی خاصی را بهم بزنید!!!.
سعید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا