سه خبر اساسی هفته در رابطه با مجاهدین خلق (فرقه رجوی)

در این هفته شاهد سه اتفاق اساسی در رابطه با سازمان مجاهدین بودیم که هر کدام به نوبه خود خوشحال کننده بودند. ابتدا خبر تعطیلی اردوگاه بهره کشی اشرف بود، همان اردوگاهی که در آن سالیان سال از کسانی که پاکبازانه با هدف آزادی پا در آن نهاده بودند توسط عده ای قدرت طلب و فرد پرست تا نهایت استثمار شدند، دارو ندار خود را که همانا عمر و جوانی می باشد به پای کسی به هدر دادند که برای رسیدن به قدرت و حکومت حاضر بود تمامی افراد خود را از دم تیغ بگذراند وبرای رسیدن به هدف کذائی اش هم گوشهایش کر بودوهم چشمهایش کور. گوشهایش کر بود چون هنگامی که می خواست به عراق در حال جنگ با ایران برود خیلی از سیاسیون به او گوشزد کردند که این کار خودکشی سیاسی است، اما داغ قدرت بواقع گوشهایش را از بن کر کرده بود. و چشمهایش کور بود وقتی که درعملیات فروغش پر پر شدن افراد را دید و در پی آن اعتراضات درونی را، اما باز حرص وآز قدرت او را رها نکرد و چشمانش بینا نشد. بازماندگان او هم پس از سرنگون شدن ارباب بزرگشان تلاش کردند تا خود را در همان اردوگاه بهره کشی تثبیت کنند با این خیال که ممکن است بین ایران و عراق مشکلی پدید آید و بتوانند به خدمت ارباب دیگری درآیند، این بار اما تمامی افراد جداشده گفتیم و نوشتیم و فریاد زدیم که ماندن درعراق بازی با آتش است اما باز اینها هم گوشهایشان کر بود و پس از چند مورد در گیری و کشته و زخمی دادن افراد سطح پائین در سازمان معلوم شد چشمهایشان هم کور است. امروز پس از این همه ضربه خوردن واین همه بالا پائین پریدن بی مورد بالاخره اردوگاه مزبور را از چنگ تان گرفتند و ازخانه پدری بیرونتان کردند، بایستی منتظر از هم پاشیدگی سازمانتان باشید دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. خبردوم، رهائی حسن شرقی دوست عزیز و قدیمی که از دوران اسارت در اردوگاه جنگی اسیران با هم بودیم، می باشد. از همین جاهم به او سلام ودرود می فرستم و آزادی و رهائی از زندان بزرگ تشکیلاتی را به او تبریک می گویم و آرزو می کنم که هر چه زودتر بتواند زندگی تازه ای را شروع کند، اگر چه کمی دیر اما زندگی در آزادی می تواند التیام بخش زخمهای کهنه باشد. و سومین خبر، حضور یافتن محمود رستمیان در اروپا که ایشان هم از دوستان بسیار نزدیک اینجانب می باشد که هر دو اسیر جنگی بوده ایم. به محمود عزیز هم تبریک می گویم و امیدوارم که در فضای آزاد بتواند آنچه را که بایست برای جوانان ایرانی فاش کند تا مبادا دیگرانی همچون ما پا به مسیری بگذارند که برگشت از آن دیر باشد برای تو محمود عزیز هم آرزوی خوشبختی دارم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا