زندگی جدید بعد از رهایی از بردگی فرقه رجوی

26 سال بود که زیر سلطه ظلم و جور سران گروه تروریستی رجوی به دور از خانواده در شدیدترین شرایط بسر می برد و بعد از این همه مدت در سال 1389 فقط یکبار صدای برادرش را از طریق بلندگویی که خانواده ها در اطراف پادگان نظامی اشرف داشتند شنید و بعد از حدود سه دهه تازه به خود آمد که خانواده اش بدنبال او تا به عراق آمده اند.

از آن زمان به بعد بود که اصرار کرد با خانواده اش تماس بگیرد و سران فرقه رجوی برای اینکه بتوانند او را راضی نگه دارند این فرصت رابه او دادند تا برای یکبار با خانواده اش تماس بگیرد و  او چنین کرد و زمانیکه گوشی را مادرش اولین نفر برداشت و او صدایی را که سران فرقه به او گفته بودند فوت کرده و دیگر خانواده ای ندارد را شنید، انگار آب سردی بر روی او ریخته باشند به خود آمد و مثل این بود که دنیا را به او داده باشند با مادرش صحبت کرد و سپس پدر و برادرش وبقیه خانواده.

بیش از یکسال بعد از تماس با خانواده اش با سران فرقه رجوی شروع به مخالفت نمود و در نشستها شرکت نمی کرد و فقط می گفت من می خواهم به پیش خانواده ام برگردم و هر اندازه که سران جنایتکار باند رجوی مغز او را شستشو دادند تاثیری نداشت و او فقط حرف خودش را تکرار می کرد و آنقدر روی حرف خود ایستاد تا اینکه توانست خود را از چنگال دیو شیطان صفت رجوی نجات دهد و خود را به نیروهای عراقی برساند.

عبدالحمید رئوفیان که به عنوان سرباز به جنگ تحمیلی اعزام شده بود که اسیر نیروهای بعثی شده و سپس توسط سران خائن رجوی از آنها خریداری شد و مدت 26 سال تحت شدیدترین شستشوهای مغزی قرار گرفته و حتی برای اینکه او و امثال وی را به ماندن در ارتش کفر و جور راضی کنند به آنها می گفتند که پدر و مادر شما فوت کرده و دیگر خانواده ای برای شما باقی نمانده که بخواهد از شما حمایت کند و به این صورت فشارهای روحی و روانی به آنها وارد می کردند.

آقای رئوفیان بعد از رهایی از چنگال این شیطان زمانه توانست با حمایت خانواده اش تشکیل زندگی دهد و بعد از گذشت 2 سال از جدائیش از فرقه ننگین رجوی ازدواج نموده و اکنون صاحب فرزندی شد که بقول خودش از جهنمی که سران رجوی برایش محیا کرده بودند رها شود و اکنون در آرامش کامل با خانواده اش بسر می برد.

انجمن نجات استان گلستان ضمن تبریک به آقای رئوفیان از خداوند خواستار رهایی سایر زندانیان از بند رجوی خائن می باشد که همچون وی تشکیل زندگی داده و پدر و مادرشان را به آرزوی دیرینه اشان که همانا به آغوش کشیدن فرزندانشان می باشد برساند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا