زوزه های شغالها

حال توجه کنید به افاضات مریم قجر که این روزها به خاطر مرگ یک جاسوس به وطن که گناه آن و جاسوسی اش برای اسراییل بر همگان  محرز  بوده، به چه روزی افتاده است. فرقه رجوی  در نبود نیروی قابل اتکا در درون ایران، این فرد جاسوس را  چگونه مجاهد اسیر قلمداد کرده و روسای فرقه  با عنوان های پیام مریم رجوی، اطلاعیه اشرف نشانان،  موضع گیری شخصیتهای شورای فرقه و… همه جا به تکاپو و دریوزگی  افتادند تا این فرد را به خود منتسب و در ادامه موضوع را محکوم کنند. و به  ابراز همدردی بپردازند.
این است خصلت رجوی و دم و دنبالچه هایش که کاری به موضوع ندارد و سعی می کند از آب گل آلود ماهی بگیرد  و هر اتفاقی ولو طبیعی در ایران که در سایر کشورها نیز برای حفظ امنیت اجرا می شود را بولد کرده و  تلاش می کند از آن برای خودش کلاهی بدوزد.
البته روسای فرقه رجوی می خواهند با یک تیر دو نشان بزنند اول اینکه بگویند در داخل ایران پایگاه اجتماعی دارند و هنوز دارند نفراتی که دربند هستند و دوم اینکه توجه افکار عمومی را به سمت ایران معطوف نمایند.
حال همگان می دانند که سازمان مجاهدین در ایران هیچ گونه پایگاهی نداشته و ندارد که اگر پایگاهی داشت سعی نمی کرد هر مجرمی را به خود منتسب کند و یا از هر اعتراض صنفی در داخل کشور به عنوان حمایت از خود  یاد کند و بر روی  هر اعتراض طبیعی موج سواری کند. سازمان مجاهدین باید بداند که گروهی فراموش شده بوده و اگر تعدادی از افراد میانسال و کهنسال نیز سازمان را می شناسند جز جرم و جنایت و ترور و وحشت و خیانت و همکاری با صدام و اسراییل، چیزی از این سازمان پوشالی بخاطر ندارند و نسبت به آن  ابراز انزجار می کنند.
باید از خانم مریم قجر پرسید شما که این گونه خود را دایه هر اتفاقی در ایران می دانید و خودتان را مرتبط با ان می دانید.  چرا حال و روز افراد دربند  و اسارتگاه لیبرتی را که می بینید و در جریان قرار می گیرید خود را  مسئول نمی دانید؟! چرا وقتی مخالفان و بچه های مساله دار در سازمان را  به عناوین مختلف و ابزارهای شکنجه گران خودتان بی سر و صدا  به قتل می رساندید  هیچ واکنشی نداشتید و با یک اطلاعیه بی سرو صدا به آن خاتمه می دادید؟!  چون مرغ همسایه دو زرده تخم می کند.
خانم مریم قجر! ای مترسک مسعود بدان که با این اشک تمساح ها و این ابراز همدردی فقط خودتان را گول می زنید و چشم خود را بر واقعیت ها می بندید و لا غیر.  افراد لیبرتی اگر از بی امکاناتی و رسیدگی های حداقل پزشکی که خود شما مانع آن می شوید جان دهند جان آنها بی ارزش است  و به تعبیر شما به خیل ستارگان بیشمارتان می پیوندند در حالی که حقیقتا آنها کشته های دروغ و فریب که شما و شوهر عزیزتان باعث و بانی آن هستید به حساب می آیند.  
واقعا باید برای آن عده ای که در خارج از کشور  با طناب شما به داخل چاه میافتند و به نفع شما جنایتکاران و علیه ایران  موضع گیری می کنند  افسوس خورد.  هرچند آنان نیز فریب شما را خورده و با پول و وعده و وعید و یا با تهدید و ارعاب،  آنان را  اغفال کرده و به نفع خود مصادره کرده اید.  باید به آنان  گفت سالهاست آب در آسیاب کسی میریزید که همانند بادکنک تو خالی می ماند و چیزی از این بادکنک عاید شما نمی شود.  
من توصیه ام به خانم مریم قجر این است که زیادی خودت را در گیر این موضوع ها نکنید و غصه نخورید؟!  که خدائی ناکرده غم باد نگیرید چون حالا حالاها جنبش مقاومت یعنی آقا مسعود کارتان دارد و اینگونه آرزویش را به گور نبرید؟!
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا