مصاحبه با سیروس غضنفری در حاشیه همایش انجمن نجات استان آذربایجان شرقی

س- ازاینکه دگرباره مصدع اوقات شده و خواستیم که حرف هایی با ما و خوانندگان داشته باشید، پوزش میطلبیم.
ج- من به وظیفه ی انسانی خود عمل کردم و بنوبه ی خود ازشما که انجام این همایش مهم را با موفقیت بپایان رسانیدید، تشکر میکنم.

س-  نظر باینکه شما دراکثر همایش ها حضور داشتید، خواستیم بدانیم که فرق همایش اخیر با قبلی ها چه بوده است؟
ج- حتم دارم که خانواده ها دراین همایش که فرصت بیشتری برای سئوال وجواب داشتند، فایده ی بیشتری بردند. درهمایش های قبلی همه یکجا دعوت میشدند واین شلوغی ایجاد بی نظمی و زحمت کرده وحرف ها کمتر مطرح میشد که این بارخانواده ها تقسیم بندی شدند و بهتر توانستند با مهمان برنامه صحبت کرده واطلاعات مفید، روشن وجامع تری نسبت به مناسبات موجود درلیبرتی ومخصوصا فرزندان خود کسب کنند که این روند مایه ی خوشحالی وصف ناشدنی آنها میگردید!
دیگر اینکه این همایش نشان داد که میزان آگاهی اعضای خانواده ها بسیار بالا رفته ودرگذشته که با طرح یکی دوسئوال عادی، حرفشان را تمام میکردند، این بار سراغ سئوالات ریشه ای تر و پرمعنی تری میرفتند و جدیت بیشتری دربحث ها نشان میدادند!
خواسته های خانواده فرق کرده  ومثلا درگذشته تنها به نوشتن نامه اکتفا میکردند که حالا بر مراجعه به ارگان های بین المللی مصرترند که احتمالا این حرکت وخواست خانواده ها ازطرف مسئولین انجمن نجات هم غیر قابل پیش بینی بود!
برخورد خانواده ها نشان داد که آنها حاضرند راه دشوار مراجعه ی فردی وگروهی به دفاتر نهادهای بین المللی مستقر درتهران وحتی بغداد را انتخاب کنند ودانسته اند که مهمترین عامل وپارامتر آزادی ویاانتقال عزیزان شان ازعراق به کشورهای دیگر، همین خانواده ها میباشند واگر تلاش نکنند کلاه  خود وفرزندانشان پس معرکه است!
ونیز همایش نشان داد خانواده ها انس والفت بیشتری با انجمن پیدا کرده اند که موجب موفقیت های خوبی برای اقدامات آینده میتواند باشد.

س- علت اعتماد و اقبال خوب خانواده ها به انجمن چیست؟
ج- برای اینکه ترکیب سالیان قبل انجمن، عمدتا ازجدا شدگان بود ولی حالا خانواده هایی هم حضور فعال درانجمن دارند. این مسئله سبب ازآن خود دانستن انجمن ازطرف خانواده ها  میباشد.
مثلا انجمن فراق توسط بانویی که فرزندش گرفتار مناسبات فرقه ایست، اداره میشود و دیگر سم پاشی های سازمان درمورد این تشکل اثری ندارد که مثلا با تماس با اعضای خانواده ها برای متقاعد کردن آنها به دوری ازانجمن نجات و… موفق شوند وخانواده ها آنقدر شعور دارند که تفاوت ها وادعاها را ببینند وبشنوند ونهایتا به انجمن اعتماد بیشتری نمایند!
بیاد دارم که دریکی ازهمایش های قبلی که من هم حضور داشتم، خانواده ها توضیحات ما درمورد صفات فرقوی ومستبدانه ی سازمان را بادیده ی شک وتردید مینگریستند وسئوال های حاشیه ای شان نشان ازبی اعتمادی به حرف های ما داشت که اینبار با تلاش کلیه ی دست اندرکاران انجمن وتجربه ای که خود کسب کرده اند، این شک وتردیدها برطرف شده واعتماد درخور توجهی بوجود آمد.

س- شما زمانی طولانی در سازمان بودید، اگر ممکن است ازنحوه ی بیان واقعیت های مربوط به ارتباط انجمن با خانواده ها  توسط سازمان، توضیحاتی بدهید.
ج- رهبران سازمان بما القاء میکردند که این همایش ها و ملاقات ها بخواست خانواده ها نبوده وبلکه خانواده ها با فشار رژیم به این کارها تن میدهند! اما شما درجریان همایش دیدید که این رهبران دست به دروغگویی ووارونه نمائی میزدند. شما شاهد پیشنهاد های خانواده ها برای همکاری با انجمن نجات و ملاقات عزیزانشان درعراق و بیرون برده شدن ازآن کشور بودید که زندگی صحت این ادعای مرا ثابت خواهد کرد.
خانواده ها موثر بودن اقدامات شان را درهمکاری وهمدلی با انجمن میدانند و نتایج آنرا بزودی مشاهده خواهید کرد.

س- خانواده ها چه دیدی نسبت به افراد جدا شده دارند؟
ج- آنها بوی فرندانشان را ازما میگیرند وازدیدن ما خوشحال میشوند. شما شخصا این عواطف خانواده ها را دربرخورد با آقای امیر رضا رحیمی که 6 ماهی است وارد ایران شده، ملاحظه کردید ودیدید که خانواده ها بادیدن اوچه چهره ی بشاشی پیدا کردند وساعاتی غم وغصه ی فرزندان اسیر خود رافراموش کردند و دراصل این ما هستیم که عملا تبدیل شده ایم به فرزندان " خلق قهرمان ایران"!
بطوری که میدانید، من حدوداً 11 سالی است که به ایران آمده ام و دراین مدت دلمشغولی زیادی ازبابت مراجعه ی افراد خانواده های اسیر داده، داشته ودارم ودیگرانی نیز که جدا شده اند ومن باآنها افت وخیز دارم، ازهمین وضعیت برخوردارند.
خانواده ها مرتبا سراغ عزیزان گرو نگه داشته شده ی خود را ازما جدا شدگان میگیرند وبرای رهائی ویا حداقل ملاقات با این نگون بخت ها،  ازما میخواهند که نحوه ی مراجعه ی پرثمرتر به سازمان های ذیصلاح را نشان شان دهیم.

س- حدود دوماهی است که سازمان برعلیه شما رها شدگان وخانواده  های هنوز رها نشدگان، به سمپاشی وایراد اتهام روی آورده، میتوانید ارزیابی خود راازاین کار سازمان ارائه دهید؟
ج- این موضعگیری ازروی ضعف و مصداق " باری به هرجهت" است. دردرجه ی اول بهانه ای برای نگه داشتن افراد شان درعراق است.
به این تبلیغات اضافه میکنند موفقیت خودشان را برعلیه مالکی که گویا  تبلیغات وتهییج آنها باعث کناره گیری اوشد؟!
اما مسئله ی اصلی بازهم تهدید خانواده ها برای سفر نکردن به عراق و سمپاشی علیه رها شدگان جهت جلوگیری از تداوم فزاینده ی افشاگری های آنهاست!
اضافه کنم که جازدن " داعش" بنام " عشایر انقلابی هم کار دست سازمان داد وبا این جار وجنجال ها میخواهد که کسی باین تناقض نپردازد!
با این تبلیغات میخواهند جلوی اعزام افراد لیبرتی به آلبانی و… را بگیرند وازطرف دیگر به خانواده ها زنگ میزند تا کسب اطلاع کند که درچه فکری هستند وآیا دنبال ملاقات مجدد بوده و سرگرم تلاش برای وادار کردن سازمان نسبت به انتقال این بیچارگان هستند یانه و دراین میان تلقین میکنند که خانواده ها ازایفای هرنقشی دراین مورد خودداری کنند.
آنها درتماس های تلفنی سه ماهه ی اخیرخود، این نیت را هم درنظر داشتند که بتوانند خانواده ها را از حضور درهمایشها منصرف کنند که شکست خوردند واظهارات توام با اعتماد بنفس خانواده ها دراین همایش استان آذربایجان شرقی نشان داد که آنها دست به هر کار بایسته ای برای ملاقات فرزندان اسیر خود و همچنین انتقال آنها به خارج ازعراق ودور ازمرزهای ایران، خواهند زد.

س- از حضور پربار شما دراین همایش وتقبل زحمت این مصاحبه باردیگر تشکر میشود.
ج- منهم بنوبه ی خود اززحمات دست اندرکاران انجمن و موفقیت های درخشان شما درراه انجام وظایف خطیری که بعهده گرفته اید، سپاسگذار بوده و مجددا ارادت قلبی ام را نسبت به این خانواده های با عاطفه، آگاه  ومتین اعلام میدارم.
مصاحبه کننده
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا