عزت ابراهیم جنایتکارى که جنایاتش فراموش نخواهد شد

عزت الدورى معروف به عزت ابراهیم معاون دیکتاتور معدوم عراق و دبیر کل حزب بعث، بعد از اعدام صدام حسین، به عنوان لیدر و خط دهنده تمام جنایاتى که در عراق صورت میگرفت، شناخته میشد.
 این عنصر بغایت بیرحم و خونریز، با گردآورى عناصر سازمان امنیت بعث، ابتدا در مقابله و تضاد با نیروهاى آمریکایى مستقر در عراق بر آمده و نیز در ستیز با اکثریت شیعه قرار گرفت. اما بعد از مدت کوتاهى این تاکتیک را تغییر داد و از کشتن نظامیان آمریکایى دست کشید و فقط استراتژى جنگ بین شیعه و سنى را در پیش گرفت و با براه انداختن حمام خون و کشتار مردم بیگناه، چه شیعه و چه سنى و دامن زدن به اختلافات مذهبى و عشیره اى، میخواست حکومت جدید عراق را ساقط و مجددا بعث را به قدرت برگرداند.
 این خط و استراتژى، دقیقا با هماهنگى و استفاده از تجارب سازمان مجاهدین و در اتاق جنگ مشترک، طراحى و برنامه ریزى میشد و رجوى نیز شریک لاینفک این جانى در کشتار مردم عراق بود.
 رجوى در سیاست پفیوزى و حیله گرى، بى همتا است و در ابتداى سرنگونى صدام حسین و حفاظت تشکیلات سازمان در اشرف توسط نیروهاى آمریکایى، رجوى تمام عیار در خط آمریکا رفت و شریک حلقه به گوش و مزدور ارتش آمریکا شد.
 رجوى در هماهنگى با سرویس اطلاعاتى ارتش آمریکا، با توجه به پیشینه نزدیک او با حزب بعث، در اتاق فکرى که در اشرف به منظور هماهنگى و طراحى در نظر گرفته بودند با دعوت از سران بعث که بیرون از زندان بودند براى آشتى با آمریکائیها و خط جنگ با شیعه و دامن زدن به اختلافات مذهبى از هیچ جنایتى فروگذار نکرد و موفق شد تشکیلات بعث که در رأس آن عزت ابراهیم قرار داشت، جنگ با نیروهاى آمریکایى را متوقف کند و خوش خدمتى اش براى ارباب جدیدش به اثبات برساند و بر حملات کور خود در کشتار مردم بى دفاع بیافزایند و بى ثباتى در عراق را پیش ببردند و این تاکتیک هم تا حدودى در آن دوران موفق بود و با استفاده از جو و شرایط حاکم، با روى کار آوردن عناصر بعث در هرم قدرت و در حکومت، راه براى دامن زدن به وضعیت بى ثباتى و کشتار، باز تر شد و شدت مشاجرات و اختلافات سیاسى و قومى – مذهبى به حدى رساند که هیچ کارى در راستاى رونق کشور صورت نمیگرفت و انرژى همه پشت این اختلافات تلف میشد و رجوى و پس مانده هاى بعث هم خوب از این آب گل الودى که درست کرده بودند، ماهى میگرفتند.
دخالتهاى رجوى در انتخابات و حکومت عراق، شاخص بارز این استراتژى سه جانبه(آمریکا، بعث، رجوى) بود، به حدى که رجوى ادعا میکرد که مردم عراق خواهان ریاست او بر مردم عراق هستند و با همین توهم، سنگ ماندن در عراق را به سینه میزد و این همه کشته را از تشکیلات سازمان هدیه این سیاست غلط و مزدورى خود کرد.
 عزت ابراهیم که از اندک سران حزب بعث بود و در بیرون زندان قرار داشت، میخواست به هر طریقى شده مجدداً حکومت بعث را به قدرت برگرداند و این هدف براى رجوى آب حیات بود. لذا رجوى در پادگان اشرف با به راه انداختن شبکه هاى اجتماعى و آوردن افراد عادى جامعه عراق به درون پادگان اشرف و برگذارى سمینارهاى متعدد و خرج پولهاى هنگفت، در واقع اذهان مردم فقیر و بدبخت که نان شب هم نداشتند، سر سفره اى رنگین و وعده هاى دروغین به آنها راه و زمینه ظهور تفکر داعش را فراهم میکرد که در زیر چتر بعث و انسجام نیرو، بتوان دولت قانونى را سرنگون نمایند. این پروژه، عضو گیرى و آموزش هاى نظامى و عقیدتى با هماهنگى سران بعث و سازمان و نیروهاى آمریکا صورت میگرفت.
 بطورى که این پروژه و آموزش مردم عادى را به اسم حفاظت از اشرف به خورد تشکیلات میدادند. آنروزها که ماها خبرى از هدف پشت پرده اینکارها نداشتیم، دلخوش بودیم که نیرویى براى پشتیبانى از خودمان داریم.
 افراد تشکیلات، به هیچ عنوان حق ارتباط با نفرات عراقى در حال آموزش را نداشتند و مربیان از افراد منتخب توسط مسئولین بودند و فقط اینها بودند که ارتباط داشتند و ما هیچگونه خبرى از نوع آموزش و کم و کیف قضیه نداشتیم.
 ماحصل این کارها بعدا از الانبار با سرکردگى و فتنه اى به اسم احمد العلوانى، شروع شد و استارد داعش در عراق کلید خورد و دستگاه تبلیغاتى و شیطان سازى رجوى با راه انداختن شیپور قیام مردمى هدف و نیت شوم خود را به نمایش گذاشت و رهبرى این اغتشاشات هم در دست عنصر جنایتکار، عزت ابراهیم بود. در تاخت و تاز داعش به عراق و تصرف چند شهر و کشتار وحشیانه و بربریت محض، عزت ابراهیم، نقش کلیدى و اصلى بازى کرد و در جذب سنى ها در این تشکیلات مخرب پیشتاز بود.
 چند روز پیش، آنتن خبرگزاریها خبر کشته شدن دبیر کل حزب بعث و شخص کلیدى در پیشبرد خط داعش یعنى عزت ابراهیم، آمده بود اگر این خبر موثق باشد، مردم عراق از این پس نفس راحتى خواهند کشید و تشکیلات داعش و بساط آن در عراق برچیده خواهد شد و براى شخص رجوى و تشکیلاتش یک ضربه کشنده خواهد بود، چرا که حامى اصلى که به پشتوانه او رجوى در عراق یکه تازى میکرد و دستش در جنایت باز بود و زیر این چتر نیرو را در عراق محبوس نگه داشته بود، دیگر وجود ندارد و باید رجوى و تشکیلات پوسیده اش در عزا براى این جنایتکار بنشینند و سپس نابودى خود را نظاره گر باشند.
عبدالکریم ابراهیمی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا