تقدیم به پدری که ندارمش…، ولی بی حد دوستش دارم…

کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد(دفتر عراق)
با سلام
من شهین میش مست تیزابی فرزند محمد عظیم میش مست تیزابی فرزند گل محمد ساکن در لیبرتی عراق هستم. امروز 2/2/95 مصادف با21آوریل 2016 در کشورمان ایران روز پدر نامگذاری شده است و همه به این مناسبت به دیدن پدرشان می روند و به آنها تبریک و شادباش می گویند و با تهیه هدیه به ایشان ابراز علاقه می نمایند  وحداقل در این روز و به این بهانه با پدرشان خوش هستند وحتی کسانی که به دلایل مختلف پدرشان را از دست داده اند ودیگر در قید حیات نیستند به مزارشان رفته و با آنان در محل دفنشان خاطرات خوش خود را مرور می کنند ولی افسوس و صد افسوس که من در طول مدت عمرم از تولد تاکنون که 36 سال عمر دارم پدرم را برای یک بار هم ندیده ام لذا از شما گرامیان خواهشمندم که حداقل نوشته من را به ایشان برسانید که در آن به این مناسبت گوشه بسیار ناچیزی از دلتنگیهای خود را یا داشت کرده ام وعلاوه بر خبر سلامتی و دلتنگی خود منتظر ایشان حتی برای لحظه ای کوتاه دیدار و تماس می باشم:
تقدیم به پدری که ندارمش…
میان تمام نداشتن ها دوستت دارم…
شانس دیدنت را نداشته و ندارم…
ولی بی حد دوستت دارم…
وقتی دلم هوایت می کند حق شنیدن صدایت را ندارم…
ولی دوستت دارم…
وقت هایی که روحم درد دارد و می شکند شانه هایت را برای گریستن کم دارم…
ولی دوستت دارم…
وقت دلتنگیهایم آغوشت را برای آرام شدن ندارم…
ولی دوستت دارم…

آری، همه وجودمی ولی هیچ جای زندگیم ندارمت و میان تمام نداشتن ها باز هم با تمام وجودم دوستت دارم.
پدرم: امیدوارم این دوران فراق جانسوز هرچه زودتر پایان یابد ومن به تنها آرزویم که دیدن وداشتن توست برسم.

با احترام
شهین میش مست تیزابی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا