چند کلامی درخصوص مرضیه باباخانی

چندی پیش ایشان مقاله ای هرچند سراسر متناقض نوشته بودند مبنی براینکه ماجرای خودسوزی های فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی کاملا خودجوش بوده و حتی مریم رجوی از این داستان بی اطلاع بوده است! این دروغ شاخ دار از کسی که عضو شورای رهبری مجاهدین است و اتفاقا از عناصر نزدیک به رهبری فرقه محسوب میشود چیزی زیاد عجیبی نیست!

جهت اطلاع خوانندگان این مقاله بایستی کمی از بیوگرافی ایشان خدمتتان عرض کنم. مرضیه باباخانی از اعضاء شورای رهبری مجاهدین است. او خواهر وحید باباخانی که از اعضاء قدیمی سازمان و عضو هیئت اجرایی قدیم و فرمانده گروه حفاظت نزدیک مریم رجوی است. همسر محمود  رضاقلی بود که در جریان انقلاب درونی سازمان از هم جدا شدند. مرضیه باباخانی خود عضو ارشد اکیپ حفاظت نزدیک مریم رجوی بود.درسازمان اعضاء حفاظت نزدیک بایستی از مراحل بسیار سخت تشکیلاتی و ایدئولوژیکی عبور میکردند تا بتوانند باین مسئولیت برسند!  اینکه ماجرای خودسوزیهای سازمان بنا به دستور مستقیم مریم انجام شده بود هیچ شکی وجود ندارد. چرا که متعاقب این داستان٬در دیگر قرارگاه های سازمان حتی در عراق٬ به همه دستور تشکیلاتی داده شد که بایستی آماده انجام عملیات انتحاری ومشخصا خودسوزی باشید! بعد ازاینکه سازمان مشاهده کرد که خودسوزیها با واکنش بد مردم جهان مواجه شد و همگی نسبت بآن واکنش منفی شدید داشتند٬کلا منکر ماجرا شد و وانمود کرد که این خودسوزیها توسط هواداران سازمان و در اقدامی کاملا خودجوش انجام شده و سازمان هم از اینکار آنها حمایت نمیکند!

اکنون بعد از گذشت نزدیک به سیزده سال از آن ماجرا٬ شخص نگون بختی همچون مرضیه باباخانی را به صحنه فرستاده تا توضیح دهد که این ماجرا نه از طرف سازمان بلکه بنا به تشخیص خود هواداران بوده است! واقعا عمق بی معرفتی سازمان نسبت به کادرهای قسم خورده وکسانیکه حاضرند بخاطر آنها  خودشان را به آتش بکشند را مشاهده میکنیم! 

مرضیه باباخانی در تمامی نشست ها و مراسم ها٬ کلت به کمر٬ در نزدیکترین فاصله از مریم بود و اتفاقا علت حضور او در فرانسه همین بود که از مریم حفاظت کند و در نزدیکترین نقطه به او باشد! بعد از دستگیری مریم او هم تحت فشار شدید تشکیلاتی قرار گرفته است که تو که حفاظت خواهر مریم بودی چرا خواهر مریم در زندان است وتو هنوز نفس میکشی؟ و تو برای به زندان نیفتادن مریم چه باید میکردی که نکردی و آنقدر او را تحت فشار قرار دادند تا مجبورش کنند که به وسط خیابان برود و نفت بر سر و صورت خود بریزد وخودش را به آتش بکشد تا بلکه خواهر مریم آزاد شود یا لااقل خودش از زیر فشار شدید تشکیلاتی خارج شود!

فهمیدن این مسائل برای کسانیکه چندسالی را در مناسبات تشکیلاتی سازمان گذرانده اند کار خیلی دشوار نیست! اکنون از خانم باباخانی که به معنی واقعی کلمه همه چیزش را اعم از باطن و محتوای خودش را و هم ظاهرش را درسازمان باخته است میخواهیم که لااقل اگر توان بیان واقعیات را نداری دروغ سر هم نکن!

الف – عباسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا