وظایف خانواده های مجاهدین در قبال فرزندان اسیرشان در فرقه رجوی چیست؟

خانواده های دلاور باید به مبارزه خود جهت نجات فرزندانشان از فرقه رجوی حتی در تیرانا ادامه دهند تا گوشت دم توپ سعودیها نشوند.
 همه ما مبارزین بعد از انقلاب ۲۲ بهمن روزی و روزگاری این تفکر را داشتیم که لیاقت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایرانیان نباید به تنها سرنگونی حکومت دیکتاتوری پادشاهی بعنوان صدها سال حکومت استبداد و ستم و عامل عقب افتادگی تاریخی ایران و ایرانی چه از منظر فکری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و  چه در بعد بین المللی  ختم شود.
این نوع از ساختار حکومتی توهین آشکاری بود به شعور انسان که عده ای سرنوشت میلیونها ایرانی را مانند بردگانی جهت منافع و راحت خود در ید قدرت خود بگیرند. حکومت هایی که  جدای از جنایاتهایی که در حق مردم روا میداشتند ایران و ایرانی را با مشغول نگهداشتن به قوت لایموت روزانه همانند حیوانی که مستمرا مجبور است سر بر زمین بدنبال تکه نانی برای پرکردن شکم خود باشد نگهمیداشت و فرصت  سر بلند کردن و فارغ شدن از این احتیاجات اولیه و بعنوان یک انسان فارغ از زنجیرهای احتیاجات اولیه تغذیه و مسکن و…، جهت رسیدن به کمال انسانی و رشد و ترقی لایق انسان را طی طریق کند را نمیداد.
مجاهدین در اسارتگاه تیرانا
در همین رابطه بود که ایرانیان در جهت ادامه حرکت خود بسمت تعالی رو به سمت شعارها و احزاب و گروههاییکه این شعارها را میدادند حرکت کردند و از هستی خود از خانواده خود از فرزندانشان همانگونه که لایق ایران و ایرانی است مایه گذاشتند تا به اهداف بالاتری برسند.
یکروز صدام یکروز سعودیها
اما متاسفانه صدها سال استبداد شاهنشاهی  جدای از فقر و بدبختی و با جلوگیری از تشکیل احزاب سیاسی و سرکوب آنها نقیصه عمده ای برای مردم ایران به ارث گذاشته بود و آن بیسوادی عمومی سیاسی بود.
ایرانیان سرخوش از رها شدن از زنجیرهای استبداد پادشاهی بدون اینکه به پیچیدگیهای مسیرپیشروآگاه باشد
بسادگی فریب گروههای تازه بدوران رسیده اما شیاد همچون فرقه رجوی را خوردند و در رهگذر این فریب و نیرنگ خود و فرزندانشان به قربانگاه رفتند.
سرنوشت رقت انگیز و انزجار آور این فرقه همه خانواده های مجاهدین را بر آن داشت که با درس گرفتن از تاریخ گذشته در عراق  (اشرف و لیبرتی) از اینگونه فرقه های شیاد و وطن فروش اعلام انزجار کنند.
اما با توجه به اینکه این تشکلهای مافیایی جنایاتشان را علیه ایران و ایرانی، مبارزه و  آرمانهای رهاییبخش آنها نه تنها متوقف نکرده اند بلکه هر روز که میگذرد در تداوم سقوط خود گام بلندتری بر ضد منافع ایرانیان با تکیه به جنایتکارترین حکام منطقه مانند عربستان  و با ادامه نقض فاحش حقوق بنیادین بشر در حق فرزندان ایرانیان که در فرقه خود به زنجیر اسارت فرقه گرفته شده اند ادامه میدهند.
با توجه به محدودیتهای تکان دهنده ای که  مسعود رجوی علیه مجاهدین اعمال میکند، درست آنجا که دست خودش را بصورت حرمسرایی در مسائل جنسی باز گذاشته است ما شاهد انتشار اخباری همچون تجاوز به کودکان در تیرانا توسط مجاهدینی که با فرقه رجوی به آلبانی آمده اند هستیم.
اخباری که ما بدلایل انسانی و اخلاقی از انتشار آنچه در درون تشکیلات رجوی میگذرد گذشته ایم.
خانواده های دلاور باید به مبارزه خود جهت نجات فرزندانشان از فرقه رجوی ادامه دهندتا گوشت دم توپ سعودیها نشوند و با توجه به اینکه خانواده ها میدانند که تنها تفاوت لیبرتی و اشرف با تیرانا از زاویه فرزندانشان امنیت آن است والا درتیرانا نیز باز تحت شدیدترین فشارهای روحی روانی و فیزیکی و حتی بیشترقرار دارند چون از زاویه رجوی اینجا مهد بورژوازی است و احتمال بروز مشکلات بیشتری برایش از جانب مجاهدین وجود دارد پس سرکوب بیشتر و فشارهای بیشتر در دستور کار رجوی علیه مجاهدین خواهد بود.
به همین دلایل است که با توجه به تمامی اطلاعات سی ساله ما از آنچه در فرقه رجوی گذشته و میگذرد گمان میکنیم خانواده ها برای تحقق حقوق بشر و نجات فرزندانشان از تبدیل شدن به ابزار جنایت بدست سعودیها از طریق فرقه مرگ رجوی باید تلاشهایشان را در آلبانی نیز با قوت و پیگیری بسا بیشتری ادامه دهند تا فرزندان ایران بیش از این در این سرنوشت هولناک اجتماعی، سیاسی و تاریخی غرق نشوند.
به امید آزادی همه مجاهدین در بند فرقه رجوی و با درود به همه خانواده های مبارز و هوشیار.
جنبش نه به تروریسم و فرقه ها
داود ارشد
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا