بزرگداشت جنایت و خیانت در پاریس

امسال نیز فرقه تروریستی رجوی با وقاحت و بی شرمی همچون سال های گذشته، آغاز جنگ مسلحانه علیه ملت ایران را جشن گرفت و از اقدام های جنایتکارانه خود که مقدمه ای بر خیانت به میهن و هم پیمان شدن با دشمن متجاوز بود با افتخار یاد کرد.

در افکار و اندیشه های پلید این فرقه، مقابل ملت و دولت ایستادن و مردم بی گناه و مسؤولان نظام را هدف گلوله قرار دادن افتخار است. در قاموس این گروه، ریختن خون افراد غیر مسلح به منظور ایجاد رعب و وحشت در جهت نیل به اهداف قدرت طلبانه سیاسی موجب مباهات است.

بعد از انقلاب اسلامی با سر دادن شعارهای امپریالیسم ستیزی، جوانان پرشور را فریب دادند و از آنان در مسیر ضربه زدن به نظام نوپای جمهوری اسلامی استفاده ابزاری نمودند و سپس خود سر بر شانه امپریالیسم نهادند. با شروع جنگ مسلحانه، عقده عدم کسب قدرت را با ریختن خون زنان، مردان و کودکان بی گناه در کوی و برزن تسکین دادند.

فرقه ای که اینک در جهان شعار”مقابله با نقض حقوق بشر در ایران” را سر می دهد، خود سال هاست که ملت را آماج بمب، گلوله و خمپاره قرار داده و از قربانی کردن فرزندان این مرز و بوم سرمست می شود و فریاد شادی سر می دهد.

زمانی که کشور درگیر جنگ تحمیلی و مبارزه با دشنمان خارجی بود سران فرقه رو در روی این ملت ایستادند و جنگ داخلی را سامان دادند، ولی هوشیاری مسؤولان نظام و همدلی و همکاری مردم مانع تاخت و تاز مجاهدین در داخل کشور شد و این منادیان صوری آزادی و استقلال طلبی به دامن دشمن متجاوز خزیدند و لشکر خصوصی صدام شدند.

طی سال های جنگ با عراق، جزء سپاه دشمن قرار گرفتند و بمباران شهرهای ایران را هدایت کردند و همزمان در داخل کشور نیز به اقدامات تروریستی و خرابکارانه دست زدند. مشی سراسر جنایت و خیانت این گروه موجب تنفر مردم ایران از آنان گردید و پایگاه مردمی خود را در ایران از دست دادند و حتی سلطنت طلبان و سایر گروه های مخالف نظام نیز از هم پیمانی با آنان سرباز زدند و از ننگی که فرقه تروریستی رجوی در خیانت به کشور به بار آورده بود کناره گرفتند.

بسیاری از جوانان را با بهانه های آزادیخواهی، کاریابی و مجوز اقامت در خارج از کشور فریب دادند و در حصارهای فیزیکی فرقه اسیر نمودند و سال ها تحت فرایند های شدید مغزشویی قرار دادند تا در بند حصارهای فکری نیز گرفتار شوند که رهایی از حصارهای فکری به مراتب سخت تر از حصارهای فیزیکی است.

جوانانی که امید و آرزوهای خانواده هایشان و سرمایه های ارزشمند ایران بودند را به بیابان های گرم و سوزان عراق کشاندند و تحت انواع فشارها، شکنجه ها و زندان ها قرار دادند یا سربه نیست کردند و با سلب هویت فردی آنان و جایگزین کردن هویت فرقه ای هر گونه حقوق انسانی را از آنان سلب نمودند. بسیاری از اعضای معترض را کشتند و بسیاری را به مرز جنون، خود کشی و خود سوزی کشاندند. قاچاق انسان توسط عوامل فرقه در داخل ایران و کشورهای همسایه باعث به بند کشیده شدن جوانان بسیاری گردید که سال های جوانی و عمر خود را در اسارت فرقه سپری کردند.

صدام تعدادی از نیروهای ایران که در جنگ با عراق به اسارت درآمده بودند را به رجوی پیشکش نمود. همچنین عاملان فرقه با وعده مکانی بهتر و سپس انتقال به ایران، تعداد بسیاری از اسرا را به درون فرقه کشاندند و هیچ گاه به وعده های خود عمل نکردند و با پایان جنگ هشت ساله و مبادله اسرا، این عده از اسرا مبادله نشدند و در پادگان های فرقه محبوس گردیدند.

خانواده های اعضای فرقه سال هاست که برای رهایی عزیزان خود تلاش می کنند ولی تاکنون موفق به ملاقات و رهایی فرزندان خود نشده اند. حقوق بشری که فرقه رجوی از آن دم می زند در عملکرد سالیان گذشته این فرقه به خوبی به تصویر کشیده شده است و نیازی به شرح و تفسیر ندارد.

ملت ایران زخم خورده این فرقه هستند و شاهد ترورها، کشتارها، مثله کردن و اسارت عزیزان خود توسط این گروه منحرف بوده اند و با تمام وجود از افکار، اندیشه ها و شعارهای این فرقه متنفر می باشند. افراد جدا شده از فرقه تروریستی رجوی و خانواده های اعضای این فرقه، ماهیت فرقه ای این گروه که سردمدار برده داری نوین و تهدید جدی هزاره سوم نام گرفته است را بر همگان و جهانیان آشکار نموده اند و مجدانه پیگیر رهایی دوستان و فرزندان دربند خود و افشا کردن ماهیت انسان ستیز این فرقه هستند.

کشتارها و جنایت هایی که اینک داعش در جهان مرتکب می شود و جهانیان از دیدن و شنیدن آن به خشم می آیند مردم ایران از آغاز دهه شصت توسط فرقه رجوی تجربه کرده و شاهد قربانی شدن افراد بی گناه بوده اند. کشور فرانسه که 36 سال است امکان استقرار سران فرقه رجوی در اورسورواز را فراهم نموده و اجازه می دهد که هر سال در حومه پاریس سالگرد شروع جنایات این فرقه جشن گرفته شود با سوابق اعمال تروریستی، پول شویی، قاچاق انسان و وادار کردن اعضا به خودسوزی توسط این فرقه؛ بیگانه نیستند و به خوبی از ماهیت تروریستی و فرقه ای آن آگاه هستند ولی خود را به تجاهل می زنند.

کشور فرانسه ظاهراً تروریسم و اقدامات تروریستی را محکوم می کند ولی گروهی را که سوابق دیرین در ترور و جنایت دارد را در کشور خود پناه داده به طوری که سران فرقه اجازه دارند رسماً سوابق تروریستی خود را در این کشور جشن بگیرند و افراد زیادی را با دادن پول و هدیه به این مراسم دعوت کنند و برای ضربه زدن به ایران و ایرانی نقشه بکشند.

کشورهای اروپایی از جمله فرانسه وقتی که تروریسم آنان را نشانه می گیرد در برابر آن گارد می گیرند ولی زمانی که تروریسم مردم ایران، عراق، سوریه و… را هدف قرار می دهد حامی سردمداران و عاملان آن تحت عنوان دفاع از حقوق بشر می شوند، این برخورد دوگانه ی کشورهایی که دم از انسان دوستی و حقوق بشر می زنند غیرقابل توجیه است.

کشور فرانسه اجازه برگزاری مراسمی را می دهد که به اسم مبارزه برای آزادی ایران و ایرانی برگزار می شود، ولی هیچ ایرانی فرهیخته و میهن دوستی در آن حضور ندارد و تمام میهمانان و سخنرانان آن جنگ طلبان شناخته شده ای هستند که با دادن پول و هدایا به این مراسم آورده شده اند.

مراسمی که هیچ عضو جدا شده از این فرقه و یا خانواده های اعضای آن و یا افراد بی طرف و مدافع حقوق بشر اجازه حضور و صحبت در آن را ندارند. در این مراسم فقط به کسانی اجازه صحبت داده می شود که دشمنی دیرین با ایران و ایرانی دارند و از قبل متن سخنرانی به آن ها داده شده است.

برگزاری این گونه مراسم و جمع کردن عده ای که هیچ سهم و نقشی در ایران ندارند برای فرقه مضمحل رجوی ثمری نداشته و نخواهد داشت ولی پناه دادن به فرقه های تروریستی در کشورهای اروپایی و به ویژه فرانسه نه تنها فایده ای برای این کشورها ندارد بلکه آتش این گونه فرقه ها دامن حامیانشان را خواهد گرفت.

عاطفه نادعلیان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا