مسعود، مریم؛ رئیس جمهور منتخب، ربع قرن دیکتاتوری…

در تاریخ ۶شهریور ۱۳۷۲، شورای به اصطلاح ملی مقاومت ایران در اجلاس رسمی خود، مریم رجوی را به‌عنوان رئیس‌جمهور مقاومت در دوران انتقال انتخاب می کند. این انتخاب در روز ۳۰مهر همان سال اعلان عمومی و رسانه ای می گردد ؛ استراتژی انتخاب یک زن به‌عنوان رئیس‌جمهور منتخب مقاومت، از سوی سازمان رجوی به موشکی که به نظام ولایت‌فقیه اصابت کرده توصیف می شود و از دیگر سوی مقاومت ایران را در همه زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک، به‌طور کیفی جهش داده تعبیر می شود اما واقعیت این داستان چیست؟
مریم رجوی، پس از این انتصاب از سوی مسعود رجوی به عنوان رئیس جمهور خودخوانده شورای به اصطلاح ملی مقاومت برگزیده شده و قریب به ربع قرن است که بر کلیه مناسبات سازمان حاکم است و به عنوان با سابقه ترین رئیس جمهور دیکتاتور جهان شناخته می شود.
از مناسبات حاکم بر شورای دست ساز مسعود رجوی همواره این واقعیت آشکار بود که رهبری مجاهدین به دلیل خصلت ذاتی خود به افرادی که با عنوان شورای ملی مقاومت گردآورده و همگی هم از کادرهای حرفه ای سازمان هستتد اعتماد ندارد.
با این وصف رجوی در یک اقدام تاکتیکی و به منظور تحت الشعاع قراردادن محوریت شورا به عنوان تنها آلترناتیو ؛ مریم رجوی را به عنوان پرزیدنت آن شورا برمی گزیند تا مدیریت یک کارزار جهانی را برعهده داشته باشد!!!
حال سئوال این است که چرا مجاهدین شورای ملی مقاومت را که به قول خود مسعود حاصل همگرایی نیروهای مترقی و مبارز میباشد را در عرصه این کارزار ناتوان دیده که حتی نمی تواند در ساده ترین صحنه بین المللی حضور داشته باشند؟
به نظر می رسد هدف مسعود رجوی این بوده است که همسرش مریم رجوی را که اکنون ۲۴ سال است بر این منصب تکیه زده به قدرت برساند تا همانند خودش سازمان را در پوشکی بپیچد که بوی گند عالم گیر آن به اطراف و اکناف ساطع نگردد. تا کسی نتواند به وطن فروشی و خیانت به بنیان گذاران سازمان اعتراض کند ؛ تا اگر اعضا سازمان در حمله امریکا به عراق در اوت ۲۰۰۳ هم قتل عام شدند واکنشی نشان ندهند.
واقعیت این است که در این سی سال تبلیغات پرحجم و گوش خراش مریم رجوی در هسته مرکزی شورای ملی مقاومت که به عنوان ائتلاف فراگیر گروههای مختلف را مثلاً نمایندگی می کند نتوانسته است هیچ دولت مستقلی را برای جلب حمایت جهانی فریب بدهد. تنها موفقیت آنها اثبات نوکری و خدمات جاسوسی برای امریکا و سایر سرویس های دنیا بوده است.
پنهان شدن فرقه زیر عنوان شورای ملی مقاومت و تظاهرات تصنعی مریم نه تنها به مقبولیت در بین سایر گروههای معارض و تمایل برای همبستگی آنان راه نبرده، بلکه اکنون یکی از مهمترین اتهامات آنها، موضوع دغلکاری در همین زمینه است. از این منظر باید اذعان کنم که حاصل سی سال فریبکاری مجاهدین درعرصه جهانی با محوریت مریم و تشکیلات پوشالی شورای ملی مقاومت با تمام وجوه شکست کامل خورده و آن موشک رها شده به قلب سازمان و فرقه رجوی برخورد کرده است. وجز ننگ وتباهی برای رئیس جمهور فاسد و دیکتاتورآن چیزی باقی نمانده است.
تنها راه رسیدن به دمکراسی واقعی، این است که مناسبات درونی هر تشکیلاتی باید بر پایه رعایت الگوی های دمکراسی رعایت حقوق بشر باید باشد که آنرا در درون خود رعایت و نهادینه نموده باشد که در این مدت اثری از آن در دیکتاتوری و فرقه مسعود و مریم دیده نشده است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا