فرار مریم قجر از پاسخگویی به جنایت خود در اشرف

مریم قجر دکانش را در تیرانا باز نموده تا بتواند جلوی ریزش نیرو را بگیرد و نیز به خاطر اینکه پاسخ جنایتی که خودش مسئولش بوده را ندهد آسمان و ریسمان بافته و همه عالم را مقصر جلوه داده و انگار قطب تمام عالم فرقه تروریستی رجوی می باشد.

مریم قجر به مناسبت سالگرد کشته شدگان اشرف در تیرانا حرف هایی را سرهم کرده که اگر به خواهیم به تک تک موارد آن اشاره کنیم باید کتابی در این باره نوشت ولی اکنون اشاره ای به حرفهای بی سر و ته وی می شود تا روشن گردد که فرقه تروریستی رجوی خودش را محور تمام عالم می داند و چگونه سعی دارد با شیادی جای ظالم را با مظلوم عوض نماید.

مریم قجر داعشی در جایی مدعی است: سوگند می خوریم که از قطره قطره خون پاک آنها نبرد عظیمی برای سرنگونی به پا کنیم!!!. ما در کجا و مریم قجر در کجا قرار دارد؟ اگر شما به سوگندتان در نشست توجیه عملیات قبل از حمله آمریکا به عراق پای بند بودید راه فرار به فرانسه را در پیش نمی گرفتید؟ حداقل در کنار نیروهای خود در عراق باقی می ماندید؟ تا شاید به اندازه کوچکی به حرفهایتان باور کرد؟ از کدام نبرد عظیم حرف می زنید وقتی ارباب قدیمی شما یعنی صدام حضور داشت و از حمایت لجستیکی و نظامی او برخوردار بودید کاری نتوانستید انجام دهید پس اکنون حرف زدن در مورد نبرد عظیم در کشور آلبانی و فرقه ای که هر لحظه منتظر ریزش نیرو می باشد بیشتر به جوک و برای خنداندن دیگران خوب است.

مریم قجر در ادامه به جمله ای از شوهر دومش اشاره دارد و مطرح می کند: اگر از من سئوال کنید تعریف مجاهدین در کوتاهترین کلام چیست؟ خواهم گفت وفای به پیمان با فدای بیکران در تاریخ ایران!!!. به واقع تعریف خوبی از سازمان کرده است چون تنها چیزی که در این فرقه دیده نمی شود وفای به پیمان و فدای بیکران است چون اولین کسی که نمی توان از وفای به پیمان به او حرف زد خود رجوی است چون وی هر سرفصلی جا خالی داده و راه فرار در پیش می گرفت یعنی بعد از سی خرداد او به فرانسه گریخت و بعد از آن به عراق و در زمان بمباران به اردن و بعد از سرنگونی صدام دیگر آفتابی نشد آیا بهتر نبود مریم قجر به جای بیان جمله ای از شوهرش به کارکرد وی اشاره می کرد؟ در فرقه رجوی همیشه وفای به پیمان فقط در اعضای نگون بختش یافت می شود چون جان شان ارزشی برای رجوی نداشته و به همین خاطر است که مسعود مخفی شده و مریم نیز راه فرار به فرانسه را برگزید.

اگر ما بیان می کردیم که فرقه تروریستی رجوی خودش را قبله تمام عالم می داند شاید باورش سخت باشد ولی وقتی از زبان مریم قجر شنیده شود بهتر قابل فهم است به جمله وی توجیه کنید: حکومت ایران می خواست با اعدام صفی از فرماندهان پیشتاز، عقب نشینی خود از برنامه اتمی را موازنه کند!!!.

کسی نیست از مریم قجر داعشی سئوال کند شما را چه کار به برنامه اتمی؟ بهتر نیست موقعیت خودتان را در برنامه اتمی ایران معلوم کنید؟ شما سر پیازید یا ته پیاز!!!. چرا سعی می کنید با ردیف کردن یک مشت اراجیف و تحلیل های آبکی و به صحنه آوردن یک مشت اراذل قلم بدست برای خودتان وجه ای بخرید؟ غرب برای شما و فرقه تان ارزشی قائل نیست چون شاهد بودیم که با فرستادن تان به کشور آلبانی زمینه فروپاشی و اضمحلال تشکیلات را فراهم نمود حال هر چقدر مریم قجر و دار و دسته نادانش بخواهند خودشان را آویزان برنامه اتمی ایران و مذاکراتش بکنند.

مریم قجر در حرفهای خود مزد پاچه خواری طاهر بومدرا را داده است و او را برادرمان نامید!! از کی تا حالا مزدور آمریکایی برای شما برادر شده که ما خبر نداشتیم؟ البته این تز فرقه تروریستی رجوی است هر کسی از رجوی تعریف نماید مزد زحمات مزدوری اش را می گیرد و در این داستان انسانی خوب جلوه داده می شود و هر کسی که حتی انتقاد کوچکی از فرقه بکند باید مزدور و… نامیده شود. البته طاهر بومدرا از وقتی گوشه ای از دلارهای باد آورده مریم قجر را دید به یکباره فردی زحمتکش و افشا کننده طرح های کوبلر معرفی شد. مگر همکار کوبلر نبود چطور وی به یکباره دست به افشاگری زد؟ احتمالاً در خواب می بیند که باید افشاگری نماید و از دلارهای مریم قجر سیراب شود به همین خاطر است که دیگر نیازی برای کار ندارد و به اندازه کافی بار آینده اش را بسته است.

مریم قجر در ادامه اراجیف خود به منتظری هم اشاره می کند و عنوان می کند: مجاهدین خلق اشخاص نیستند یک سنخ فکر و برداشت است با کشتن حل نمی شود بلکه ترویج می شود. اگر منتظری زنده بود می توانست استغفار نماید چون دقیقاً فرقه روی یک فرد استوار است فکر و برداشتی تروریستی دارد که اکنون شاهد از بین رفتن آن در کشور آلبانی هستیم. اکنون این سنخ فکر و برداشت به مرحله ای رسیده است که دیگر نیازی به کار بر روی آنان نیست چون خودشان با غرق شدن در منجلاب بورژوازی خود بخود در حال فروپاشی می باشند حال هر چقدر مریم قجر از سخنان دیگران برای مهم نشان دادن فرقه استفاده نماید چیزی که بیرون نشان داده می شود دست و پا زدن مریم قجر برای نگهداشتن افراد در آلبانی می باشد.

مریم قجر برای اینکه روی همکاری همه جانبه غرب به فرقه تروریستی رجوی را بپوشاند عنوان می کند: سیاست آمریکا در 16 سال گذشته منافع باد آورده کلانی نصیب حکومت ایران کرده است!!!.

بهتر از هر کسی خود مریم قجر می داند که آمریکا بیشترین کمک را به فرقه نموده است طی این مدت از لیست تروریستی غرب خارج شدند، از لیست خزانه داری آمریکا خارج شد، از لیست تروریستی اتحادیه اروپا خارج شد و با کمک غرب بیشتر کشورها نام فرقه را از لیست سیاه خارج نمودند و در همین راستا سعی شد که نفرات و سازمان های مختلف ایرانی در لیست تروریستی و تحریم قرار داده شود. حال وقتی مدعی می شود آمریکا منافع بادآورده ای نصیب ایران کرده بسیار خنده دار است. مگر با کمک کلینتون نبود از عراق به کشور آلبانی انتقال داده شدید؟ مگر حمایت های سناتورهای غربی از شما نبود که سعی داشتند غرب را به حمایت از فرقه تان امیدوار کنند؟ حال گفتن سیاست مماشات غرب با ایران خیلی مسخره است و فقط از مریم قجر می توان انتظار داشت که این حرفهای بی سرو ته را تکرار کند.

مریم قجر در جای دیگری از خواب های پنبه دانه ایش عنوان می کند:اگر فرقه خلع سلاح نشده بود قطعاً حکومت ایران به نفوذ در عراق در این ابعاد نبود!!!. البته آرزو بر زنی مانند شما عیب نیست؟ اگر به فرض محال خلع سلاح نشده و مسلح بودید در عراق بعد از صدام کاری نمی توانستید بکنید. شما بهتر است هم چنان به خوابهایی که می بینید ادامه دهید. آن موقع که در عراق مسلح بودید کاری نتوانسته انجام دهید پس زیاد دلتان را به این گونه مسائل خوش نکنید.

در انتها باید عنوان داشت مسئول تمام عیار کشته های فرقه در دهم شهریور بر عهده رجوی و دار و دسته جنایت کارش می باشد که به بهانه نگهداری اموال اشرف تعدادی را به کشتن داد. آیا مریم قجر نمی توانست دستور دهد که زودتر از اشرف خارج شوند؟ چرا بعد از کشته شدن تعداد زیادی به یکباره به یاد تخلیه اشرف افتاده و شبانه از آنجا رفت؟ مگر نگهداشتن صد نفر در اشرف چه مسئله ای می توانست برای فرقه حل کند؟ سران فرقه در کار انتقال از اشرف به لیبرتی سنگ اندازی می کردند و با هر بهانه ای سعی داشتند بیشتر در اشرف بمانند رجوی جنایت کار برایش جان انسانها مهم نیست مهم نگهداشتن اشرف به هر قیمت و بهایی بود که وقتی در این مسیر تعدادی را به کشتن داده و او به هدفی که دنبال می کرد رسید به یکباره به یاد تخلیه افتاده و آنجا را ترک نمود.

این است چهره واقعی مریم قجر و شوهر دومش که همیشه در سر بزنگاه ها باید این اعضای نگون بخت باشند که قیمت خود را با جان بدهند و مریم قجر نیز بتواند در کنار قاب عکس هایشان پز دموکراسی سر داده و عکس یادگاری بگیرد.

رهنمود آخر به مریم قجر داعشی، زیاد به هزار اشرف نبالد چون در نگهداشتن همان اشرف اولی ناکام بودید چه برسد به هزار اشرف در قلب بورژوازی !!!.

هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا