پول مجاهدین قطعا عشق را نمی خرد اما سیاستمداران امریکایی را می خرد

مامور سابق سازمان سی آی ای، فیلیپ جیرالدی در مقاله اخیر خود در وبسایت گلوبال ریسرچ درباره مجاهدین خلق، حامیان و منابع مالی آن شرح مفصلی می دهد و درخصوص نقش تهدید آمیزی که این تشکیلات به عنوان یک گروه افراط گرا و خشونت طلب در آلبانی بازی می کند، هشدار می دهد.

نویسنده این مقاله مجاهدین خلق را یادآور ایپک، لابی صهیونیست ها در حکومت ایالات متحده می داند که در سایه، به کار شستشوی مغزی سیاستمداران مشغول است و خود را به عنوان”مخالف دمکراتیک” جمهوری اسلامی و مدافع”تغییر رژیم” معرفی کرده است چنانکه نهایتا موفق شده است دولت امریکا را متقاعد کند که نام آن را از فهرست گروه های تروریستی حذف کند. به باور جیرالدی این نوع برخورد با مجاهدین خلق در دولت امریکا ناشی از این است که همه در تشکیلات دولتی واشنگتن از ایران متنفر هستند و بر اساس دستور اجرایی شماره 13224 که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را سازمانی تروریستی معرفی می کند، هر گروهی که با سپاه در پیکار باشد آدم های خوبی تلقی می شوند.
وی با شرح مفصلی از سوابق فرقه ای و حرکات تروریستی و مشی ریاکارانه مجاهدین خلق در طول تاریخ موجودیتش، از جمله قتل شش امریکایی یا حمایت آن ها از تسخیر سفارت امریکا در تهران سعی می کند مخاطب را قانع کند که این گروه سزاوار هیچ گونه همدلی و حمایتی نیست و اینکه آن را نماد دمکراسی درایران بدانیم،”مضحک” می خواند چرا که مردم ایران چنان از این گروه متنفر هستند که هرگز آن را به عنوان جانشین جمهوری اسلامی نمی پذیرند.
او حضور مریم رجوی در فرانسه را در جهت نزدیک تر شدن به غرب و دریافت بهتر حمایت های مالی و مشروعیت های سیاسی می داند. اما به این نکته مهم اشاره می کند که حضور اعضای مجاهدین خلق در آلبانی محل ایجاد مشکل است چرا که این افراد تحت آموزه های فرقه ای هستند، هرچند که پیش تر هدف اصلی از انتقال آن ها به اروپا حذف آموزه های فرقه ای و بازگرداندن اعضا به زندگی عادی اعلام شده بود.از نگاه جیرالدی بخشی از این مشکل به این دلیل است که دولت آلبانی از یارانه های سازمان ملل برای حمایت از مجاهدین خلق بهره می برد اما به اعضا اجازه کار کردن نمی دهد چرا که آن ها شرایط حقوقی مورد نظر دولت را ندارند. بنابراین اعضا نمی توانند زندگی عادی داشته باشند و به باور نویسنده مقاله تشکیلات مجاهدین خلق به افعال مجرمانه روی می آورند که شامل راه اندازی موسسات خیریه قلابی، قاچاق مواد مخدر و حتی تشکیل نوعی سیستم برده داری است که در آن سازمان افراد خود را می فروشند و به عنوان نیروی کار بر سر آن ها معامله می کنند.
جیرالدی در ادامه می نویسد: راه حل موقتی جابجایی مجاهدین خلق از یکی از املاک دانشگاه تیرانا به نقطه ای دور افتاده خارج از تیرانا در شمال آلبانی به نام اشرف 3 بوده است اما افراد محلی معتقدند که این کار تنها به تعویق انداختن یافتن راه حل مناسب برای مساله ست و مجاهدین را باید به جای دیگری کوچاند، ترجیحا به امریکا که به نظر می رسد خیلی دوستشان دارد.
همچنین، آلبانی با جمعیتی اکثرا مسلمان همواره هدف گروه های مرتجع وهابی بوده است که تحت حمایت شدید مالی عربستان سعودی هستند. آلبانیایی ها که به گونه اسلام معتدل ترک ها عادت داشتند، ناگهان خود را با اسلام متعارض شیعه-سنی و همچنین با مجاهدین خلق به عنوان عوامل هم عربستان سعودی و هم اسرائیل، مواجه دیدند. بسیاری از آلبانیایی های آزرده خاطر، مجاهدین خلق مرتجع را در میان خود به صورت بمبی می بینند که هر لحظه ممکن است منفجر شود اما دولت تحت فشار سفارت امریکا در پی بیرون کردن آن ها نیست.
جیرالدی در ادامه می نویسد: در همین حال، در امریکا هر چیزی که به مجاهدین خلق مربوط می شود، عجیب و غریب است. مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت دشمنان ایران هستند و همین طور بنظر می رسد پول زیادی برای خرج کردن دارند، بطوریکه سخنرانان رده بالای امریکایی را برای حضور در مراسمشان می خرند. رودی جیولیانی و جان بولتون مرتبا در این مراسم شرکت می کنند…برخی از سخنرانان برای پنج دقیقه سخنرانی 50 هزار دلار از مجاهدین دریافت کرده اند. مبالغی که به بسیاری از این سیاستمداران پرداخت شده است تا کنون افشا نشده است.
جیرالدی عربستان سعودی و اسرائیل را دو سر دیگر ماجرا می بیند. به نوشته او عربستان سعودی اکنون بزرگترین حامی مالی مجاهدین خلق است و اسرائیل از مجاهدین برای پشت پرده قتل های دانشمندان هسته ای و اختلال در سیستم های کامپیوتری ایران استفاده می کند. وی همچنین افشا می کند که سازمان سیا نیز به تازگی فعالیت های ضد ایرانی خود را گسترش داده است و همکاری نزدیک با مجاهدین خلق دارد و جولیانی و بولتون و..همه در هسته داخلی کاخ سفید هستند و تصادفی نیست که برای ریختن خون ایرانی ها کمین کرده اند.
به باور جیرالدی در هیچکدام از مواردی که ذکر شد منافع مردم امریکا لحاظ نشده است. وی می گوید حتی دشوار است که ادعا کنیم ایران تهدیدی برای آمریکاست و منفعت و ضرورتی برای سرنگون کردن حکومت ایران متوجه امریکا ست. به عقیده ی او هر دو این توهمات از سوی تلاویو و ریاض ایجاد می شود و در پی آن، حضور مجاهدین خلق به عنوان یک فرقه در قلب اروپا یک تهدید امنیتی بالقوه محسوب می شود که واشنگتن خالق آن بوده است.

ترجمه انجمن نجات فارس

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا