آیا رقص رهایی مطابق با منش مولا علی (ع) است؟

به بهانه صحبتهای اخیر جلال گنجه ای در خصوص رفتار و منش مولا علی (ع)
جلال گنجه ای که تنها آخوند در فرقه رجوی میباشد و بقول خودشان از درجات علمی بالایی هم برخوردار بوده است، صحبتهایی که بیشتر هم از نهج البلاغه استناد میشد، به میان آورده بود که ذهنم را درگیر خودش کرد! اول اینکه این بنده خدا جلال گنجه ای خودش به شخصه آدم خوب و بی آزاری بود. من بارها اورا از نزدیک در قرارگاه های مختلف دیده بودم. تنها کسی بود در سازمان که اجازه داشت محاسنش را با تیغ نزند و مابقی افراد بایستی هر روز صورتشان را با تیغ اصلاح میکردند و اگر کسی کمی در انجام این کار تعلل میکرد، طبیعتا با برخوردهای تشکیلاتی و انضباطی مواجه میشد. بخاطر دارم در دورانی که دکتر خاتمی در مقام ریاست جمهوری ایران بود در یکی از قرارگاه ها نشستی با حضور مسعود رجوی برگزار شد که مسعود در آن نشست گفت که رژیم بدلیل سه سره شدن، از پس جمع و جور کردن مسائل بر نخواهد آمد و لاجرم در صانحه ای ساختگی، دکتر خاتمی را به قتل خواهد رساند! تنها کسی که به این گفته مسعود مخالفت کرد و جرات کرد که پشت میکروفن برود و مخالفت خودش را بیان کند، اقای گنجه ای بود. به مجرد اینکه او گفت که تحلیلش از شرایط ایران اینگونه نیست که این اتفاق بیفتد، تعدادی آماده بودند که در مقابل حرف او موضعگیری کنند و حسابی به او توپ و تشر بزنند! خلاصه کاری به سر این بنده خدا آوردند که بلند شد و گفت من واقعا اشتباه کردم و قطعا خاتمی ترور خواهد شد!
حالا از تعریف این خاطره که بگذریم آقای گنجه ای که به آقا جلال در سازمان معروف بود در خصوص پایبندی مولا علی (ع) بر سر اصول خود و اینکه تحت هیچ شرایطی منافع مالی دنیا را به اعتقادات خود و مرام خود ارجحیت نمیداد و همواره بر سر اصول و پایه های دینی خود ثابت قدم بود و … صحبت کردند. اکنون عرض بنده خدمت آقا جلال اینست که آیا این صحبتها را و این نکاتی که از کتاب نهج البلاغه نقل کردید را به مسئولین سازمان هم متذکر میشوید و یا این صحبتها را صرفا جهت پر کردن یک برنامه تلوزیونی و بخاطر اجرای یک دستور تشکیلاتی بیان کرده اید؟
آیا در طول چند دهه ای که در سازمان هستید و از نزدیک شاهد رفتارها و موضعگیری های مسئولین سازمان هستید، احیانا انحراف یا کج روی از پایه ها و اصول اولیه سازمان مشاهده نکرده اید که بخواهید به مسئولین سازمان بر اساس کتاب نهج البلاغه متذکر شوید؟ آیا هم سو شدن با امپریالیست جهانخوار و رژیم آل سعود و دیگر دشمنان مردم ایران از نظر شما کوتاه آمدن از اصول سازمان برای بدست آوردن مشتی دلار نیست؟
جناب آقای جلال گنجه ای آیا شما در طول سالیانی که در سازمان هستید این سوال برایتان پیش نیآمد که هزینه سرسام آور مخارج سازمان از کجا تامین میشود و آیا احیانا وابستگی مالی سازمان در گذشته به صدام و پول نفت کشورعراق و اکنون به آل سعود و حل فصل مسائل پولی سازمان در ازاء چه خواسته ای از آنها تامین میشود؟! شما که دیگر بعد از چند دهه حضور در سازمان جزء مسئولین بالای سازمان هستید برایتان ابهامی پیش نیآمده که جان بولتون و جولیانی و دیگر دشمنان مردم ایران در ازاء چه هر دفعه در میتینگ های شما حاضر میشوند و باب میل دل شما بر طبل دشمنی با مردم ایران میکوبند و شما قند در دلتان آب میشود که مثلا بولتون گفته تا فلان تاریخ در تهران قدم میزنیم و …؟! البته اینرا من بخوبی میدانم که شما که هیچ! از شما گنده تر هم اجازه ندارد حتی در ذهنش به این گونه مسائل و سوالات فکر کند. چه رسد باینکه بخواهد سوالش را مطرح کند و دنبال جواب هم باشد اما انتظار از شما که دیگر سن و سالی ازتان گذشته و حسابی سرد و گرم روزگار را لمس کرده اید شاید این باشد که لااقل به سوالات ذهنی خودتان برای خودتان جوابی داشته باشید که دست کم خودتان را قانع کند!
آقای جلال گنجه ای از شما بعنوان کسی که قطعا سالیان سال را مشغول مطالعه دروس دینی و اسلامی بوده اید و خیلی بیشتر از یکی مثل من در این خصوص میدانید سوال اینست که آیا اینهمه تغییر مواضع سازمان و نماندن بر سر اصول اولیه سازمان مطابق با منش و مرام حضرت علی (ع) است که شما در خصوص آن در تلوزیون صحبت میکردید؟ آیا بیاد دارید که زمانی مسعود میگفت که تنها دوست و برادر ما صدام است و اگر کسی باو چپ بگوید با ما طرف است! ولی به محض اینکه ورق برگشت، صدام به دیکتاتور عراق تبدیل شد و امریکا دوست و هم پیمان آنها گردید! آیا ایجاد آن شرایط سخت و طاقت فرسا و آن جو خفقانی که در دوران صدام و به پشتوانه صدام در قرارگاه های سازمان حاکم کرده بودند را هنوز بخاطر دارید؟ آیا سازمانی که دم از دنباله رو بودن علی (ع) میزند، میتواند توجیهی قابل قبول و محکمه پسند که بغیر از برای خودتان برای همه قابل قبول وپذیرش باشد، برای انجام آن اعمال خود داشته باشد واگر دارد شما بفرمایید که چیست؟

جناب گنجه ای آیا داستان نشستهای رقص رهایی در سازمان که توسط تعدادی قابل توجهی از زنان جدا شده از سازمان مطرح شده است و به آنها شهادت دادند، مطابق با کدام خصوصیات و مرام حضرت علی بوده است؟ آیا برگزاری نشستهای غسل هفتگی و عملیات جاری که بصورت روزانه و هفتگی برگزار میشد و به خصوصی ترین لایه های ذهن و ضمیر انسانها نفوذ میکردند، مطابق با دستورات دین اسلام بوده است؟!

شما بدرستی در صحبتهایتان گفتید که حضرت علی هرگز بخاطر مسائل مالی و اقتصادی تن به کاری نمیداد و … و اگر چنین میبود شروع فساد بود. حال نکته اینست که اگر حضرت علی(ع) به دنبال قدرت بود، بیست سال صبر نمیکرد تا به خلافت برسد و وقتی هم به خلافت رسید به درخواست مردم بود و در طول این سالیان سال هم هرگز بر علیه خلیفه ای نه توطئه کرد و نه برای بدست آوردن پول و جایگاهی، به کسی و قدرتی وابسته شد. اکنون سوال اینست که سازمان که در کلام و در حرف حضرت علی (ع) را الگو رفتاری خود معرفی میکند ، اینهمه آویزان شدن مجاهدین به قدرتهای منطقه ای و جهانی مطابق با کدام رفتار و مرام مولا علی(ع) بوده که مسئولین سازمان بدون ناراحتی و فقط برای حل و فصل امورات خود اینگونه به آن مبادرت میورزند؟! یا اصلا آیا در نهج البلاغه ای که شما در صحبتهایتان به آن استناد میکردید هم گفته شده که اگر کسی خواست از شما جدا شود و بهردلیلی دیگر نخواست با شما باشد،بایستی به اشد مجازات برسد و همانند یک دشمن باو رفتار شود؟ آیا این رفتاری که سازمان با جداشده هایش میکند مورد تایید مولا علی میباشد و او هم بروی کسی که میخواست بدنبال زندگیش برود شمشیر میکشید واو را از بین میبرد که سازمان اینگونه فتوا به قتل جدا شده ها میدهد؟! شما قطعا بخاطر دارید در نشستی که در مقر جلال زاده با مسعود رجوی داشتیم گفتند که هر مجاهد بایستی دست کم یکنفر از جداشده ها را بکشد و بعد راحت به زندان برود چراکه زندان های اروپا از هتل 4 ستاره راحت تر است!!!
بهر حال ممنون میشوم که اگر جوابی دارید از سر منطق و نه از سر بی منطقی و تحجر به موضوعاتی که خدمتتان مطرح کردم بدهید! دنیا، دنیای علم و منطق و احترام به عقاید و افکار دیگران است. درایران حتی پدر و مادر هم نمیتواند از سر زور یا عدم علم و آگاهی به کودک 5 ساله خود حرفی بزند یا که نکته ای را تحمیل کنند. چرا که آن کودک با دادن جواب درست و منطقی، باعث شرمساری والدین خود میشود. البته شما بدلیل اینکه سالیان سال بدور از جامعه و دنیای واقعی بوده اید، به این تعاریف غریبه هستید! در سازمان فقط سخنی اجازه مطرح شدن و گفتن دارد که در راستای منافع سازمان و در تایید گفته های رهبری باشد. درغیر اینصورت محکوم به سکوت و برخورد تشکیلاتی است!
بهر حال منتظر جواب شما هستم.
مراد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا