اگر پدرم کنارم می بود شاید این اتفاق برایم نمی افتاد

درخواست خانواده های گلستانی از مجامع بین المللی
خانواده رضا علی میرزائی گرفتار در فرقه رجوی
در ملاقات با خانواده های آسیب دیده از سازمان ضد خانواده مجاهدین ، به دیدار خانواده رضا علی میرزائی که بیش از 30 سال در چنگال سران فرقه رجوی گرفتار شده رفتیم و با آنها به گفتگو نشستیم.
همسر رضا علی میرزائی که مادر سه فرزند میباشد ( دو پسر و یک دختر ) غبار غم در چهره اش نمایان است و خستگی و شکستگی از روزگار را می شود در چهره اش دید. وی در مورد همسرش می گوید که به خدمت مقدس سربازی نرفته بود و بعد از آنکه فرزندش فاطمه دنیا آمد به سربازی رفت و متاسفانه دیگر بازنگشت که بتواند ازدواج دخترش فاطمه را ببیند. فاطمه الان دارای دو فرزند می باشد و پسرانم در شرف ازدواج هستند ولی متاسفانه آقا رضا حضور ندارد که ببیند با چه بدبختی فرزندانمان را بزرگ کرده ام و به جامعه تحویل دادم.
وی ادامه می دهد که بعد از به دنیا آمدن فاطمه بود که آقا رضا به خدمت سربازی رفت و بعد از چند ماهی اسیر نیروهای بعثی شد و سپس گرفتار این خائنین به مملکت شد و از آن موقع پیگیر او بودم که متاسفانه نتوانستم جوابی بدست بیاورم و حتی چند بار به اطراف پادگان اشرف هم رفته ام که فاطمه هم همراهم بود ولی سران از خدا بی خبر سازمان مجاهدین به ما اجازه دیدار با آقا رضا را ندادند و دست خالی برگشتیم.

class=

بغض گلوی خانم میرزائی را میگیرد و دخترش فاطمه ادامه می دهد که من و مادرم برای نهادهای مختلف نامه نگاری کردیم ولی متاسفانه تاکنون هیچ جوابی از آنها دریافت نکردیم و انگار تمام نهادهایی که ادعای حقوق بشری می کنند به خواب خرگوشی رفته اند و گوششان کر و چشمانشان در رابطه با خیانتهای فرقه رجوی کور شده است و حتی نمی توانند یک پیام برای دلداری خانواده ما ارسال کنند.
مهدی که متاسفانه در یک تصادف پای چپش را از قسمت ران به پایین از دست داده می گوید روزی که تصادف کردم و پایم را از دست دادم واقعا از یادم نمی برم. اگر پدرم کنارم می بود شاید این اتفاق برایم نمی افتاد و پایم را از دست نمی دادم و اکنون که به این موضوع فکر میکنم اصلا سران فرقه رجوی را که باعث و بانی اینکار بودند را نمی بخشم و برای متلاشی شدن این گروه تروریستی تلاش خواهم کرد و برای افشاگری از جنایتهایشان از پای نخواهم نشست.
همسر رضا علی میرزائی در مورد طلاق اجباری که سرکرده سازمان ضد خانواده مجاهدین آن را پایه ریزی نموده بود چنین می گوید که اگر واقعا طلاق اجباری در کار بود پس چرا آن مفلوک خودش اینکار را انجام نداد و با تمام زنان در پادگانشان عقد کرد و همین عفریته مریم عضدانلو را طلاق نداد. مطمئن باشید که هیچ یک از مردان و زنان در فرقه رجوی این طلاق را قبول ندارند و من هم که مادر بچه هایم هستم به هیچ وجه آن را قبول نداشته و منتظر نجات آقا رضا نشسته ام که انشالله بزودی به وقوع بپیوندد.
خانواده میرزائی از تمامی مجامع بین المللی و بخصوص کمسیاریای پناهندگی و رئیس جمهور کشور آلبانی درخواست رسیدگی به خواسته انسانیشان مبنی بر ملاقات با آقای رضا علی میرزائی زندانی در فرقه رجوی بعد از 35 سال اسارت در سازمان تروریستی مجاهدین را دارند و برای رسیدن به این خواسته کم و انسانی خودشان از هیچ تلاشی دریغ نخواهند نمود.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا