باری به هر جهت
چند روز پیش شورای بشر سازمان ملل در ژنو، بر اساس بیانیه ی جهانی حقوق بشر که در 26 ماده تنظیم شده، به بررسی موارد نقض حقوق بشر در میان گروه ها و دولت ها ،حکومت ها و سازمان های مختلف پرداخت.
یکی از گروه هایی که اسمش در لیست سیاه این شورا به چشم می خورد فرقه ی تروریستی مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی است.
آن چه که در مورد این فرقه و رهبرانش تأسف برانگیز و دردناک است این که مجاهدین نه تنها سال های پی درپی با انجام اقدامات تروریستی امنیت داخلی کشور خود را بر هم زده و آسایش خلقی را که از آن دم می زنند سلب کردند ،بلکه به مردم عراق هم که میزبان شان بودند – اگر چه به اجبار صدام حسین – رحم نکردند. اعمال وحشیانه و غیرانسانی که رجوی و گروهش درمورد عراق خصوصاً شیعیان مظلوم مناطق جنوب و کردهای شمال عراق انجام دادند برای همیشه در حافظه ی تاریخ ثبت است. اما از همه ی این ها دردآورتر این است که رجوی حتی ابتدایی ترین حقوق انسانی را هم از اعضای خود سلب کرده ، کسانی که بخش زیادی از سال های عمرشان و یا حتی گاهی تمام آن را در اختیار مسعود و مریم قراردادند تا آن ها به اهداف پلید و غیرانسانی خود دست یابند!
افرادی که به قدری از کوچک ترین حق انسانی تا بزرگترینش محروم شده اند که سرگردانی در اردوگاه های امریکا – تیف – را به ماندن در اسارت گاه های مجاهدین ترجیح می دهند فقط به این امید که یکی از سازمان های مدعی حقوق بشر به داد آن ها رسیده و از جهنمی که مسعود و مریم برایشان ساخته اند رها شوند!
و البته این که مسعود و یارانش اجازه فکر کردن، مهر ورزیدن ، عاطفه داشتن، ارتباط با خانواده ها و اصلاً ارتباط با دنیای بیرون از اشرف را به اعضای شان نمی دهند و هراس دارند از این که این افراد بدون حضور دست نشانده های رجوی با کسی ملاقات کنند و یا بدون این که تحت فشار باشند جلوی دوربین خبرنگاران داخلی و خارجی به مصاحبه بنشینند، نشان دهنده ی این است که آن ها خود از اصول پوچ و بی اساس ایدئولوژی ها و انقلاب هایشان خبر دارند و خود خوب می دانند چه بر سر اعضای شان آورده اند اما توهم قدرت به قدری چشمشان را بسته که حاضرند همه کس و همه چیز را فدا کنند اما به اهداف غیراخلاقی خود برسند!
اما نکته ی جالب توجه این است که در این عصر فن آوری اطلاعات و در دوره ای که کوچک ترین و جزئی ترین اخبار و وقایع در تمام جهان منتشر می شود، درست زمانی که آوازه ی فرقه ی رجوی به عنوان یکی از گروه های تروریستی که تقریباً تمام موارد بیانیه ی حقوق بشر را نقض کرده و گروهی را به دام شهوت ها و قدرت طلبی های خود کشانده ، در جهان پیچیده است ، یکی از خاخام های اسرائیل به نام دانیال زوکر می آید و از مجاهدین حمایت می کند! آیا این خاخام و افرادی مثل او خاطرات تلخ و دردآور اعضای جدا شده ی مجاهدین را روی سایت ها و شبکه های تلویزیونی ندیده اند ؟ آیا چهره ی رنج کشیده و دردمند کودکان بی گناه و زنان و مردان مظلومی که سال ها دست مایه ی اهداف پوچ رجوی بوده اند را ندیده اند؟ آیا آواز دادخواهی و پر از التماس ساکنان اشرف را نشنیده اند! اگر واقعاً خبر ندارند، می توانند در این مورد تحقیق کنند و بدون اطلاع دست به حمایت از چنین گروهی نزنند تا حداقل بتوانند در مورد حمایت خود پاسخ گو باشند! و اگر می دانند و حمایت می کنند… ؟!
اگر می دانند و حمایت می کنند بهتر است بدانند که رجوی و سردمدارانش جز به منافع خود به چیز دیگری نمی اندیشند.اگر امروز جناب جعفرزاده از طرف فرقه مأمور است تا در امریکا نظر دانیال زوکر یا هر کس دیگری را جلب کند مطمئناً فقط به منافع خود فکر می کند و تمام مدایح امروزش به خاطر سودی است که به نظر خودش می برد.
اگر نظری کوتاه به مواضع گذشته تا حال سازمان بیاندازیم خواهیم دید که پیوسته به هر سمتی که به نفعشان بوده چرخیده اند!
خیلی ها به یاد دارند که رجوی که امروز برای جلب نظر کاخ سفید و ساکنان و دوستانش دست به هر کاری می زند چند سال پیش گفت : اگر یک بمب اتم داشتیم آن را در کاخ سفید می انداختیم تا جهان و جهانیان را از امپریالیسم نجات دهیم! این همان گروهی است که پس از واقعه ی 11 سپتامبر از کشته شدن ده ها انسان عادی بی گناه به شادمانی و پای کوبی پرداخت و در سر تا سر اردوگاه های تحت سیطره اش جشن و سرور به پا کرد!
رجوی امروز فقط به چند روز بقای بیش تر می اندیشد و برای آن حاضر است دست به هر کاری بزند، کارهایی که کم ترینش چرب زبانی و تملق برای این و آن است ؟!