مریم رجوی را بهتر بشناسیم – قسمت هشت

درجزوه ی قطور موصوف، از زبان مریم رجوی اینگونه گفته شده است :
” هدف ما یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت است که در آن، همه ادیان و مذاهب، از حق مساوی برخوردارند. و برنامه ما در این سه کلمه خلاصه می‌شود: آزادی، دموکراسی و برابری “.
در زمانی که هیچ مانع و رادعی دربرابرتان نبود ونیست ، چرا این برنامه ها را در درون تشکیلات خود اجرا نمیکنید؟
چرا اعضاء مجبورند به زبانی تکلم کنند که مسعود رجوی و تو میکنی ؟
چرا لباس پوشیدن ونحوه ی خواب وخوراک همه را مسعود تعیین میکند؟
چرا با بالا بردن مسعود به مقام نایب اولیا ا… ، مانع اعتراض اعضا به او میشوید وآیا این سوء استفاده از مذهب و بکار بردن آن برای برآورده کردن مطامع شخصی وسیاسی کثیف رجوی نیست؟
پس ادعایتان درمورد جدایی دین ودولت کاملا دروغ بوده وانسان عاقلی با سواد متوسط را نمی فریبد!
همچنین :
” گردهمایی بزرگ ایرانیان در سال ۹۲در حالی برگزار شد که یک هفته از نمایش انتخابات رژیم آخوندی می‌گذشت و رژیم با به‌کارگیری تمامی برگهایش برای شکست گردهمایی سالانه مجاهدین از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. دقایقی قبل از اعلام نتایج نمایش انتخابات ریاست جمهوری، رژیم با حمله موشکی به لیبرتی تلاش کرد ضمن حفظ تعادل درونی و جلوگیری از ریزش بیشتر نیروهایش یک ضربه کاری در آستانه گردهمایی بزرگ مجاهدین وارد کند. اما حضور یک صد هزار تن از مشتاقان مریم رجوی تمام توطئه‌ها و نیرنگهای رژیم را نقش بر آب کرد “.
اولا در زمانی که شما بعنوان بخشی از ارتش سرکوبگر عراق ، شهروندان عراقی زیادی را بقتل رسانده واراضی وسیعی ازآنها را اشغال کرده بودید، باید بعد از سقوط صدام فلنگ را می بستید تا دچار انتقام جویی نشوید که تصورات غلط ذهنی تان مبنی براینکه شاید حمله ای به ایران درکار باشد وشما هم در جوار میهن ، صبر بی موردی را پیشه کردید وبنابراین گناه مرگ جانباختگان بعهده ی مسعود و مریم است که میدانستند که دولت عراق که در تامین امنیت مردم خود هم ناتوان بود وکار بیشتر ازآنی که میکرد- مثلا راه ندادن اعضای خانواده ها به کمپ اسرای رجوی- نمیتوانست بکند!
ثانیا این رقم یکصد هزار نفری تنها درافسانه ها محل طرح است وگرنه هیچ انسان عاقلی نمیپذیرد که سالنی با ابعاد معلوم، گنجایش حتی ده هزار نفر را بطور سرپائی داشته باشد !
ضمنا ، نیرنگ های رژیم چه بود؟
بازهم :
” مریم رجوی در همین رابطه گفت: در آن موقع انتظار طبیعی این بود که ملل ‌متحد و دولت آمریکا بلافاصله مسأله امنیت را حل کنند زیرا نسبت به حفاظت مجاهدین در لیبرتی متعهد شده بودند…”.
البته لیبرتی از استاتوی ترانزیتی برخوردار بود وقرار نبود که شما برای همیشه لنگر درآنجا بیندازید!
بخاطر داریم که دولت عراق، به خانواده های گرفتار اجازه ی حضور در اطراف لیبرتی را نمیداد و خانواده ها بمدت 5 سال موفق به مراجعه به کمپ های اشرف ولیبرتی بخاطر این عدم تمایل عراق که استدلال میکرد که مجاهدین باید وقت جمع کردن بساط خود وخارج شدن ازعراق را داشته باشند ، نشدند.
اما شما چطور؟
به لیبرتی که رسیدید، کنگر خورده ولنگر انداخته وشروع به ساخت وساز نموده، درخواست کنار رفتن نیروهای عراقی ازاطراف کمپ را نموده، درخواست سلاح سنگین وسبک کرده و بطور جدی مطرح کردید که نیروهای کلاه آبی آمریکائی درکنار شما مستقر شوند وخلاصه اینکه خانواده ها را محروم از مراجعه به کشوری که صاحب داشت نموده و خواستید ازدولت این کشور خلع ید کنید وآن وقت اینقدر هم توقع پر رویانه ای داشتید!!!
مجددا :
” تا وقتی که سیاست تجاوزکارانه رژیم در سوریه و عراق ادامه دارد و تا وقتی که رژیم برای دستیابی به بمب اتمی پا می‌فشارد هیچ چیز عوض نمی‌شود. زیرا ولی‌فقیه می‌داند که هر گونه تغییر جدی در این سیاست‌ها به سرنگونی تمامیت رژیمش راه می‌برد با این حال می‌گوییم بفرمایید این صحنه آزمایش شماست “.
حضور ایران بدعوت یک دولت متحد واستراتژیک خود ویک کشور همسایه ای که توسط آمریکا ویران شده انجام گرفته و واژه ی تجاوز دراین مقوله، محلی ازاعراب ندارد!
ساخت بمب اتمی هم هرگز دردستور کار مقامات اصلی کشور نبوده و این اتهام توسط اسرائیل و صحنه گردانی امثال شما ها مطرح شده است.
نظر منطقی وفراگیر دربین ملت و دولت ایران آنست که اگر بمب اتمی دشواری ها را حل میکرد ، شوروی بعنوان بزرگترین قدرت اتمی ، بسادگی آب خوردن فرو نمیپاشید و پاکستانی که این حربه ی خطرناک را دردست دارد ، اینهمه مورد حملات گوناگون امریکا قرار نمیگرفت.
بموجب این نظر، رفاه و سعادت عمومی که عمدتا با انقلاب صنعتی و بالا بردن توان مدیریتی کشور وهرچه لایق تر کردن آن عملی است، اصلی ترین حافظ امنیت ما شمرده میشود.
درادامه :
” تجربه سالیان نشان داده که مماشات با ولایت فقیه یک مسیر شکست خورده است همین سیاست مخرب بود که به خلع‌سلاح و محاصره مجاهدین و تحویل امنیت اشرف به دولت عراق انجامید. و سرنگونی آخوندها را به تعویق انداخت. شاهراه آزادی همانا راه‌حل سوم است یعنی نه مماشات نه جنگ؛ بلکه سرنگونی استبداد مذهبی به‌دست مردم و مقاومت ایران و این راه‌حل توسط نیروی جنگنده ضدرژیم یکانهای ارتش آزادی و نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران محقق خواهد شد “.
آمریکا بخاطر شکست خود در عراق بود که آنجا را ترک کرد ومطمئن باشید که درخلع سلاح شما ، بزرگترین خدمت را برایتان که چند صباحی به زندگی ننگین خود ادامه دهید، کرد ودر غیر این صورت، شماهم درکنار تکفیری ها وسربازان عراقی به درک واصل میشدید!
البته نقش بزرگ خانواده ها درزنده ماندن فرزندانشان که برخلاف قول وقرارها کماکان اسیر دست شما هستند، بسیار موثر بود.
بازهم بشما تاکید میشود که اگر ذره ای توان برای سرنگونی دارید، تعارف نکرده وتشریف بیآورید.
خانواده های داغدیده وهجران کشیده، منتظر انتقام سخت از مسعود وامثال او – که تو در صف اول این امثال قرار داری – هستند.
صابر

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا