وضع و حال این روزهای سران فرقه رجوی واقعا دیدنی و البته عبرت آموز است. اینکه چگونه سران فرقه بدنام «مجاهدین» از یک درخواست قانونی و انسانی خانواده های اعضای دربند این فرقه در زندان این گروه در آلبانی ، این چنین برآشفته شده و زمین و زمان را به باد فحش و ناسزا گرفته اند.
اراجیف بی سر و ته چندین صفحه ای «مجاهدین» که در تاریخ 13 اردیبهشت 99 در سایت موسوم به «ایران افشاگر» درج گردید، صرفا یک رد گم کنی و سوق دادن اذهان عمومی بویژه اعضای دربند این فرقه به جاده خاکی «تروریسم» است. بنحویکه در هیچ کجای متن، اشاره ای به امضای طومار توسط اعضای خانواده ها و درخواست به حق و قانونی آنان جهت دیدار با فرزندانشان در زندان این گروه در آلبانی نشده است.
تروریست! و اطلاعاتی! خطاب کردن خانواده ها که از هویت و اسم و رسم مشخصی برخوردارند و اثبات رابطه خانوادگی آنان با اسیران دربند این فرقه در آلبانی نیز از بدیهیات بوده و در هر مرجع قانونی بین المللی نیز قابل تائید است، ترفند زشت و البته لو رفته از سوی سران فرقه رجوی بشمار می رود.
مسلما این نوع نگارش گنگ و نامربوط و تفره رفتن از اصل موضوع، عدم پایبندی به پرنسیب ها و اصول اخلاقی، همچنین تهمت های ناروا همراه با انبوهی فحش و ناسزا به خانواده ها که توهین به فرزندان آنان در اسارتگاه این فرقه در آلبانی نیز محسوب می شود، از خصوصیات منحصربفرد فرقه «مجاهدین» برای گریز از هرگونه پاسخگویی است. ضمن اینکه با شیادی تمام سعی می کند اعضای دربند این فرقه را در مقابل پدران و مادران، خواهران و برادران و فرزندانشان قرار دهد.
البته فحاشی های هیستریک سران فرقه رجوی بر علیه خانواده ها می تواند دلیل دیگری نیز داشته باشد و آنهم بر باد رفتن آبروی دروغین شان (مثل داشتن مشروعیت و پایگاه اجتماعی در ایران، تنها آلترناتیو، و از این دست مزخرفات) نزد دولت مردان آلبانیایی است که طی مدت حضورشان بر گوش آنان خوانده اند.
فراخوانی که طی 13 روز گذشته تعداد امضاکنندگان آن از مرز 8500 نفر گذشت، ضمن اینکه یک حرکت ملی است، و برای همیشه در تاریخ تلاش های خالصانه خانواده های دردمند برای رهایی فرزندانشان از زندان رجوی در آلبانی در یاد و خاطره ها خواهد ماند، سند معتبری بر تنگنای تاریخی، بی هویتی، بدنامی و عدم مشروعیت این فرقه در کشورمان نیز محسوب می شود، که توانسته است در فرصت کوتاهی کوس رسوایی سران فرقه «مجاهدین» را برای چندمین بار در سرتاسر گیتی به صدا درآورد. تا دیگر نامی از خلق و مردم ایران بر زبان ناپاکشان نرانند.
به همین دلیل هم هست این خبر تا این لحظه در سایت های فارسی زبان رسمی این گروه درج نشده است تا سران فرقه رجوی کمتر تحت فشارهای روانی حاصل از آن قرار بگیرند.
آقای علی مرادی عضو پیشین «مجاهدین» با اشاره به فحش نامه این گروه در سایت موسوم به «ایران افشاگر» می نویسد: این واکنش هراس آلود، دقیقا مصداق بارز شخص خواب آلوده ایست که کابوس می بیند . . . هرچه مطلب مربوط و نامربوط را به هم چسبانده و وحشت خود را از بلند گوهای مقابل پادگان اشرف برای چند ده باره بازگو نموده و آنها را در مقابل اشرف 3 همان کمپ یا زندان مستقر در آلبانی تداعی نموده است .
در نهایت نیز در یک حرمت شکنی آشکار ، یک مادر اسیری که سالیان خانواده اش در این فرقه متلاشی شده را به میدان آورده است تا با دست نوشته ای از او به دیگر اعضای خانواده اش توهین کند.
این مادر نگونبخت ، اکرم حبیب خانی است که همسر اسماعیل وفا یغمایی و مادر امیر وفایغمایی می باشد که خود از قربانیان فرقه است که اجازه ملاقات با فرزندش را به او ندادند.
اما بد نیست مطلب را با جمله ای از آقای ابراهیم خدابنده مدیر عامل انجمن نجات کشور به پایان برسانم. ایشان گفتند؛ روزی روزگاری سران این فرقه بدنام به حضور میلیونی هوادارانشان در خیابانهای تهران افتخار می کردند، اما مشکل الان مریم رجوی این است که آنها از نیم میلیون نفر در تهران در سال 1360 به حدود 2000 نفر پیر و بیمار و علیل در بیابانهای آلبانی رسیده اند که اگر آنها هم از او گرفته شود، خود آمریکایی ها سران این فرقه را می کشند.
از اول اردیبهشت ۹۹ به ابتکار آقای ابراهیم خدابنده مدیر عامل نجات کشور فراخوان امضای طومار اینترنتی مورد استقبال خانواده های دردمند در ایران ، همچنین ایرانیان خارج از کشور قرارگرفت که بلافاصله شروع به امضای آن جهت ارسال به نخست وزیر آلبانی آقای «ادی راما» کردند که هم اکنون نیز ادامه دارد.
در متن این طومار از دولت آلبانی خواسته می شود تا به خانواده ها اجازه داده شود با عزیزانشان در اردوگاه مجاهدین خلق در این کشور ملاقات کنند.
نویسنده: سعید پارسا
لینک به فراخوان امضای طومار اینترنتی:
http://chng.it/GCPbBfFPGr