جیغ های قابل درک مجاهدین در برابر اقدامات اخیر انجمن نجات

همانطور که هموطنان عزیز مطلع هستند روز جمعه 24 شهریور 1385 (برابر با 15 سپتامبر 2006) یک هیأت هفت نفره متشکل از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و خانواده های اعضای سازمان از جانب انجمن نجات در تهران عازم پاریس گردیدند تا در خصوص یاری رساندن به آن دسته از اعضای سازمان مجاهدین خلق که در قرارگاه اشرف در عراق گرفتار بوده و خواهان کسب آزادی و بازگشت به نزد خانواده های چشم به راه و دردمند خود هستند، و البته با ممانعت شدید تشکیلات فرقه در عراق روبرو می باشند، اقدام نمایند.

هدف و منظور انجمن نجات، که متشکل از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق آزاد شده از اسارت این سازمان می باشد، به حکم احساس وظیفه انسانی آزاد سازی اعضایی است که همچنان جسم و روحشان در چنگال فرقه تروریستی رجوی در بند میباشند. اعضای انجمن نجات، فارغ از هرگونه بحث و فحص سیاسی و اعتقادی و صرفا در چهارچوب احقاق حقوق انسانی افراد اسیر در چمبره یک فرقه جهنمی، تلاش مینمایند تا به وظیفه ملی خود عمل نموده و چشم خانواده های مصیبت کشیده و دردمند اعضای گرفتار در قرار گاه اشرف را به دیدار با عزیزان خود پس از سالیان دراز روشن نمایند.

سازمان مجاهدین خلق بر اساس قانون حاکم بر تمامی فرقه های عالم این حرکت انسان دوستانه انجمن نجات را برنتافته و از ابتدای فعالیت های آن برخوردی خصمانه و تهدید آمیز همراه با نثار انواع تهمت ها و افترائات داشته است تا جایی که حتی منکر عضویت این افراد که مدت طولانی در سازمان بوده اند شده و تلاش نموده بر اساس مرام و روش تمامی فرقه ها آنها را منتسب به یک ارگان بیرونی نماید.

شورای ملی مقاومت که نقش ارگان پوششی و جبهه مقدم سازمان مجاهدین خلق را در خارج از کشور ایفا میکند طی اطلاعیه ای که در روز 25 شهریور (16 سپتامبر) منتشر نمود به تحریف حقایق بسیار روشن پرداخته و تلاش کرده است تا اینطور وانمود کند که گویا این هیأت هفت نفره و همینطور کسانی که در حال حاضر مقیم خارج از کشور بوده و در این امر انسان دوستانه فعال هستند تماما مزدور بوده و این طور وانمود کرده است که آنان به دروغ خود را اعضای سابق مجاهدین خلق جا زده اند!

درست است که فرقه ها در فریبکاری و وقاحت مرزی نمیشناسد و درست است که فرقه ها در سرکوب مخالفین و خصوصا اعضای سابق خود که منتقد آنان باشند دست به هر عملی میزنند ولی فرقه تروریستی رجوی گوی سبقت را در این خصوص از تمامی فرقه های عالم ربوده و حقا رکورد های بی نظیری در دغلکاری و شیادی برجای گذاشته است و با دریدگی کامل حتی وابستگی گذشته این افراد به سازمان را هم، که هست و نیستشان را به پای این فرقه ریخته بودند، منکر شده است.

این فرقه بد نام که کوس رسوایی اش بر بام عالم زده شده و در اقصا نقاط جهان به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی و شناخته گردیده و توسط ارگان های حقوق بشری بین المللی به خاطر سرکوب و سوء رفتار نسبت به اعضای خود و حتی کودکان به کرات محکوم گردیده است (مراجعه شود به جزوه خروج ممنوع منتشره از جانب دیدبان حقوق بشر به تاریخ ماه مه 2005 که یکی از انبوه نمونه های موجود در این خصوص است) مجددا ادعاهای تکراری و بی ربط و نخ نمای خود مبنی بر شکنجه گر بودن این افراد که دیگر به طرز مشمئز کننده ای لوث و بی معنی شده است را طرح کرده و وحشت زده با به میان کشیدن پای به اصطلاح شورای ملی مقاومت به جیغ و فغان برخاسته است.

هیأت مربوطه که برای انجام اهداف بشردوستانه از جانب انجمن نجات به خارج از کشور اعزام گردیده، اولین گروه از این دست نبوده و سابقا هم افراد و هیأت هایی برای انجام این مهم به خارج از کشور اعزام گردیده اند. این هیأت قطعا آخرین گروه در این رابطه هم نخواهد بود کمااینکه در حال حاضر هیئت های مشابهی اقدامات دیگری به جهت نجات قربانیان فرقه رجوی به انجام می رسانند. بنابراین انجمن نجات تا رسیدن به هدف انسانی خود که همانا آزاد سازی افراد گرفتار در چنگال فرقه تروریستی رجوی و رساندن آنان به خانواده های رنج کشیده شان است از پا نخواهد نشست. البته این بار سازمان مجاهدین خلق بعد از شنیدن مصاحبه آقای آرش صامتی پور با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه که در بدو ورود به پاریس انجام شد وحشت زده اقدام به خنثی سازی فعالیت های انجمن نجات نموده و وی را آماج اتهامات واهی خود قرار داده است که بیشتر بیانگر استیصال و درماندگی این فرقه در رسیدن به اهداف ضد ملی خود میباشد.

برخورد و رفتار سازمان مجاهدین خلق با جدا شدگان منتقد و مخالفین مسبوق به سابقه و در منطق فرقه ها قابل درک است و گروه های فرقه ای همیشه سعی در تخطئه اظهارات مخالف و انتقادی کرده و همیشه با دروغ پردازی و لجن پراکنی به مقابله با مخالفت ها و انتقادات برخاسته اند. فرقه ها همیشه عادت کرده اند که چه در داخل تشکیلات خود و چه در برخورد با افراد بیرونی از شیوه های ارعاب و تهدید برای ساکت کردن هر حرف مخالفی استفاده نمایند.

شاید بی فایده باشد اگر تلاش کنیم تا توجه مسئولین سازمان مجاهدین خلق را به این مسئله جلب نمائیم که با این رفتار ها نه تنها راه به جائی نخواهند برد بلکه وضعشان روز بروز از همین هم که هست و بن بست مرگباری که در آن گرفتار شده اند بدتر خواهد شد. سازمان تلاش میکند تمامی مشکلات خود را با فراکنی به بیرون از خود پرتاب نموده و اینطور وانمود کند که گویا از رادیو فرانسه گرفته تا کسانی که عمری را برای سازمان صرف کرده و همه چیز خود را در این راه گذاشته اند و از اتحادیه اروپا که نام این سازمان را در لیست گروه های تروریستی قرار داده گرفته تا دولتهای آمریکا و انگلیس که بر تروریست بودن آنان تأکید کرده اند تماما از وزارت اطلاعات دستور گرفته و هیچ اراده ای از خودشان نداشته اند!! توصیه ما به سازمان، چنانچه راه برون رفتی از وضعیت فعلی اش طلب می کند، اینست که برای یک بار هم که شده با منتقدین خود مستقیما روبرو گشته و به بحث و مناظره با آنان بپردازد و به جای جار و جنجال و تهمت و افترا به حرف آنان گوش داده و تلاش نماید پاسخ منطقی به آنان بدهد و اگر حقا حرفشان را اصولی دید صادقانه قبول کند. پیشاپیش مسجل است که برآورده شدن این خواسته از رهبری خودکامه سازمان مجاهدین خلق که صرفا به نشستن در جای خدا عادت کرده است بسیار دور از انتظار می باشد. ولی وظیفه ما بهرحال گفتن و توجه دادن است.

در پایان جهت اطلاع هموطنان یادآور میشود که آقای آرش صامتی پور، که در اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت از وی به عنوان کادر زندان اوین و کارمند وزارت اطلاعات نام برده شده است، زمانی که در آمریکا دانشجو و مقیم آن کشور بود توسط فرقه تروریستی رجوی با ترفند ها و شگردهای معمول فرقه ای جذب و به عراق اعزام گردید. در عراق و در قرارگاه اشرف وی پس از گذراندن مراحل مغزشویی تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک و گرفتن آموزشهای نظامی جهت انجام عملیات تروریستی به داخل کشور اعزام شد. حین انجام عملیات مربوطه آرش دستگیر شد و بلافاصله بر اساس تعالیم داده شده از جانب سازمان از قرص سیانور جهت خودکشی استفاده نمود که قرص مربوطه به دلیل فاسد بودن عمل نکرد. وی سپس اقدام به کشیدن نارنجک برای از بین بردن خود نمود که در نتیجه دست راستش قطع گردید. آرش در طول زمان در داخل کشور با واقعیت های ایران آشنا شد و مهمتر از همه به ماهیت سازمان مجاهدین خلق که از وی نهایت سوء استفاده را نموده بود واقف گشت. او پس از آزادی از زندان وظیفه میهنی و انسانی خود دانست تا تمام تلاش خود را برای نجات دوستان اسیرش در عراق بنماید و آنان را به شکرانه نجات خود، به خانواده هایشان باز گرداند. متن قسمتی از سخنان آقای صامتی پور در گفتگو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه RFI که در روز ورود به پاریس انجام شد و دبیر خانه شورای ملی مقاومت را به هذیان گویی و جیغ کشیدن واداشت به شرح زیر است:

" انجمن نجات یک سازمان غیر دولتی متشکل از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و تاکید می کنم خانواده های اعضای سازمان مجاهدین خلق هست که الان در دست این گروه در قرارگاه اشرف و در سایر نقاط جهان اسیر هستند. ما هدفمان از حضور در فرانسه با هیئتی هفت نفره که در واقع اعضای اصلی آن را نمایندگان خانواده ها تشکیل می دهند، یعنی به همراه یکی دو نفر از اعضای اسبق این سازمان، در اینجا هستیم برای این که به مردم و مقامات فرانسوی بگوییم که بخش زیادی از اعضای مجاهدین خلق تحت فشار و از روی اجبار با این فرقه مانده اند و هستند."

انجمن نجات – تهران

29 شهریور 1385 (20 سپتامبر 2006)

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا