با عکس جدیدی از ولیرضا اکبری جشن گرفتیم و گریه و شادیمان درهم آمیخت

“ولیرضا اکبری کهنه سری در کسوت یک جنگنده و سرباز وطن درهنگامه نبرد با دشمن متجاوز در جنگ تحمیلی عراق برعلیه ایران اسلامی، درابتدای شروع جنگ خانمانسوز در سال1360 به اسارت دشمن بعثی درآمد و به اردوگاههای سرد وسنگین وخشن صدام حسین روانه شد.

چیزی حدود 8 سال با مشقات فراوان در اردوگاههای صدام سپری کرد. ولیکن متاسفانه قبل از تبادل اسرا فریب دوز و دغل و دروغ رجویها را خورد و بی آنکه حداقل شناختی از اهداف وطن فروشانه تشکیلات سیاه رجوی داشته باشد، به عضویت اجباری آنان درآمد و ناخواسته عمر و جوانی خود را به بطالت گذراند و خانواده رنجدیده از ظلم رجوی نیز در شمارقربانیان رجوی قرار گرفتند.”

ولیرضا اکبری
ولیرضا اکبری

جدیدترین عکس از ولیرضا اکبری کهنه سری از اعضای گرفتار در فرقه رجوی در آلبانی

برادران ولیرضا با مدیریت اقا جلال برای رهایی عزیزشان طی سالیان گذشته و تاکنون ازهیچ تلاش و کوششی دریغ نکردند و زحمات زیادی را متحمل شدند.

بارها و بارها با پذیرش ریسک و خطر و ناملایمات زندگی عزم سفر کردند و خود را در مقابل چهار ضلع اسارتگاه مضمحل شده اشرف و لیبرتی در عراق یافتند ولیکن نتوانستند حتی یک عکس یادگاری با ولیرضا برای مادر چشم انتظارشان داشته باشند و این مادربود که بتدریج با غم واندوه سالیان دوری از دلبندش دق کرد و بدورد حیات گفت .

حال در اثر فعالیتهای موثر این خانواده محترم و از قضا ملاقاتی که هفته گذشته اعضای این خانواده با مدیر انجمن جناب پوراحمد داشتند، فرقه را برآن داشت که چند سطری لاطائلات منتسب به ولیرضا درسایت رسوای ایران افشاگر به همراه عکسی از ولیرضا بعد از 32 سال دوری از خانواده درج کند که خانواده اکبری با دیدن عکس دلبندشان بینهایت خوشحال شدند که جای بسی تامل دارد که درآینده بدان خواهیم پرداخت .

عجالتا باهم یادداشت برادران ولیرضا را بعد دیدن عکس جدید برادر اسیرشان ببینیم تا عمق درد ناشی ازفراق این خانواده چشم انتظار با عزیزشان را به نظاره بنشینیم وکمی هم به ماهیت ضد خانواده رجوی بیشتر پی ببریم که چه خیانت و جنایتی را علیه خانواده های دردمند وچشم انتظار مرتکب میشود.

تهیه گزارش : داریوش احمدی

blank

یادداشت آقای جلال اکبری
سلام و سپاس جناب پوراحمد
امشب همه برادران و یگانه خواهرم در خانه ما هستند. از دریافت عکس ولیرضا آنقدر خوشحالیم که در پوست خود نمی گنجیم و بسیار خرسندیم.
بعضی ها از شوق دیدار عکس، چشم هاشون گریان بود و همه افسوس این را می خوردیم که ایکاش مامان زنده بود و می دیدش و از حسرت دیدارش دق نمی کرد. روحش شاد
ابتدا به ساکن باید از شما بسیار تشکر کنیم که اسباب خوشحالی خانواده ای که عزیزشان حدود ۴۰ سال دور بوده را بوجود آوردید و این پیروزی نشانه زحمات ما وشماست .
همه اهل خانواده از شما تشکر می کنیم و مدیون شماییم . خدا به شما سلامتی بدهد و خانم محترمتان را حفظ کند و شاد و سلامت باشید . انشالله که زمینه آزادی برادرم و تمام اسیران رجوی فراهم شود و همه خانواده ها بتوانند این خوشحالی را احساس نمایند.
موفق و شاد باشید
جلال اکبری کهنه سری

دیدار انجمن نجات با شماری از خانواده های چشم انتظار گیلک
دیدار انجمن نجات با شماری از خانواده های چشم انتظار گیلک

یادداشت آقای مجید اکبری
سلام و درود اقای پوراحمد… واقعا خسته نباشید
ممنون از زحمات شبانه روزیتون و متشکرم ازشما و دیگر همکاران تون که محبت فراوان دارید که با تلاشهای بی منت خود ، دل خانواده هایی که سالهای سال چشم انتظار عزیزان و جگرگوشه هایشان هستند شاد می کنید. تا یکبار هم که شده صدای عزیزانشان را بشنوند و یا تصویرشان را ببیند تا خوشحالی را در وجودشون احساس کنند.
اینگونه است که ما خانواده ها بیش از پیش انگیزه میگیریم. دست از تلاش برنداشته و با کمک انجمن نجات گیلان و با زحمات وکوشش شبانه روزی شما که واقعا جای یک تشکر ویژه دارد که هیچوقت خانواده ها را تنها نگذاشتید ودرهرشرایط سخت همراه خانواده های دردمند بودید، تا نیل به مقصود کوتاه نیاییم.
با تمام وجودم گواهی میدهم هر موقع به انجمن نجات گیلان برای دیدار شما می آییم ، امید ما صد چندان میشود.
انشالله که خدای بزرگ متعال کمک کند و شما را وسیله ای قرار دهد که همه عزیزان از اردوگاه رجوی جداشده وبه کانون گرم و پر مهر خانواده بازگردند و یا هرکشوری که دوست دارند بروند وآزادانه به باقیمانده زندگی خود ادامه دهند…
به امید آنروز…انشالله

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا