رجوی، روح پلید شیطان

بهمن ماه طلیعه شیرین پیروزی مردم علیه سلطه نظام شاهنشاهی وسرآغاز مرحله ی نوینی ازآزادی خواهی وتحقق آرمان های بلند انسانی دررسیدن به اهداف انقلابی را برای همیشه دراذهان مردم ایران زنده نگاه خواهد داشت.

ازبدو پیروزی انقلاب همواره سه جریان اصلی سیاسی ایدئولوژیک درتاریخ معاصر ایران به‌ طورهم‌ زمان مطرح بودند و تقابلاتی با هم داشتند.این سه جریان عبارت‌اند از: ناسیونالیسم لیبرال، اسلام ‌گرا وسوسیالیسم که درآستانه پیروزی انقلاب اسلامی،جریان اسلام‌ گرا بررقبای خود پیشی گرفت وگفتمان غالب را درفضای انقلابی کشورتشکیل داد.

مسعود رجوی

البته این ابتکارعمل به تمامی احزاب سیاسی داده شد تا درپیش برد اهداف انقلاب نوپای 57 و تحقق جامعه ی بدون تبعیض و عاری ازهرگونه طبقات اجتماعی و فرهنگی با معیارهای اسلام ناب محمدی موجب سازندگی، اعتلاء و پیشرفت کشورشوند. نا گفته نماند تمایلات و گرایشات مردم به جریان اسلام گرا موجب دوری برخی گروه‌ها ازجمله مجاهدین ازصحنه سیاسی شد و برای کشور و نظام نوپا مسلماً تبعاتی به همراه داشت، چراکه آنان خواهان کسب سهم ازقدرت بودند و خود را برای کسب چنین قدرتی محق می‌دانستند.درهمین اثناء مسعود رجوی رهبر خود خوانده مجاهدین خلق پس ازخیانت به یاران وبنیانگذاران سازمان، ابراز وجود کرده وازهمان ابتدا تلاش داشت تا درعرصه سیاسی واجتماعی، کشور را درشرایط دو قطبی و صف بندی سیاسی، احزاب را درمقابل هم قراردهد. رجوی ازنخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب با این توجیه که نیروهای حاکم قادربه تحقق «جامعه بی‌طبقه توحیدی» ورهبری مبارزه ضدامپریالیستی نیستند، سرنگونی حکومت نوپا و به دست گرفتن قدرت را هدف استراتژیک خود قرارداد. و نخستین مخالفت جدی رجوی با حکومت ، تحریم انتخابات خبرگان قانون اساسی بود.

تا اواخر سال 59، نزاع و درگیری رجوی با نظام حاکم شدت گرفت. حرکت 30 خرداد مقدمه عملیات تروریستی فرقه رجوی درانفجاردفترحزب جمهوری اسلامی در7 تیر، انفجار ساختمان نخست ‌وزیری در8 شهریور واقدامات مشابه بود.

مسعود رجوی پس ازنا امیدی ازسقوط جمهوری اسلامی با طعمه قرار دادن زن اولش اشرف ، موسی خیابانی و فرزند خردسالش محمد و قربانی کردن آنها به همراه ابوالحسن بنی‌صدررئیس‌جمهورمعزول که از حمایت سازمان برخورداربود با بزدلی محض وبا لباس مبدل زنانه طی پروازی با خلبانی سرهنگ معزی در7 مرداد سال 60 به فرانسه گریختند. اوج خیانت فرقه مجاهدین به کشور را می‌توان درموضع‌ گیری وعملکرد آنها در قبال جنگ تحمیلی مشاهده کرد.

رهبران سازمان که براندازی را دستور کار خود قرار داده بودند، درزمانی که کشور درگیر جنگی نا برابر با عراق بود عملا بعنوان ستون پنجم ارتش عراق در کنار بعثی ها علیه منافع ملی و میهنی کشورمان عمل کردند. تا برای همیشه درنزد آحاد مردم مورد انزجار و تنفر قرار گیرند. البته رذالت و خیانت این جرثومه فساد فقط به این موارد منتهی نشد. پس از کوتاه شدن دست رجوی از فضای باز سیاسی در داخل کشور وعدم تحقق ریاست و سلطه گری. این رویا در کمپ مخوف رجوی موسوم به اشرف با شکل دیگری و با شدت بیشتری علیه اعضای فرقه با عناوین انقلاب کشکی درونی مریم قجر، هژمونی زنان، و سایر خزعبلات ادامه یافت و با دستورمستقیم مسعود ومریم رجوی مخالفان عقاید رهبر فرقه، همچون قربانعلی ترابی پرویز احمدی ، مهدی افتخاری ، ناصر محمدی ، حجت عزیزی ، خدام گل محمدی ، کریم پدرام،فائزه اکبریان معروف به مرجان، زهرا فیض بخش و…… یا سربه نیست شده و یا با شرایط تحمیلی رجوی اقدام به خودکشی کردند.

اقدامات غیر انسانی و جنایتکارانه رجوی علیه مردم ایران و اعضای درون سازمانی چنان تاثیرات مخربی به همراه داشته که آثار روحی آن تا قرن های بعدی نیز از افکار عمومی پاک نخواهد شد. و دنائت رجوی در برخورد متناقض با پدیده انقلاب سال 57 و افکار عمومی و بطور خاص اعضای گرفتار در فرقه بدم نام رجوی وی را تبدیل به روح پلید شیطان کرد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا